• ۱۴۰۳ شنبه ۲۶ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4487 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۱ مهر

شر زيباي ژيمناستيك

مصطفي اعتزالي

مسابقات جهاني ژيمناستيك طي روزهاي اخير در جريان بود و امروز به پايان مي‌رسد. كساني كه اين روزها اين مسابقات را از شبكه‌هاي داخلي و خارجي دنبال مي‌كردند، حتما درخشش پسران جوان و دختران نوجوان را تماشا كرده‌اند و از حركات زيبا و هنرمندانه آنها شگفت‌زده شده‌اند و زبان به تحسين‌شان گشوده‌اند. اما در پس زيبايي مسابقات ژيمناستيك، زشتي يا شري نهفته است كه عامه تماشاگران اين ورزش هنرمندانه، توجه چنداني به آن ندارند. واقعيت اين است كه زيبايي ورزش ژيمناستيك محصول زشتي يا- دقيق‌تر بگوييم- شرارت كودك‌آزاري است. ژيمناست‌هاي جواني كه در مسابقات جهاني و المپيك مي‌درخشند، عمر ورزشي‌شان حداكثر در 24 يا 20 سالگي به پايان مي‌رسد. فعاليت ژيمناست‌هاي مرد معمولا بين 17 تا 22 سال (حداكثر 24 سال) به پايان مي‌رسد و ژيمناست‌هاي زن نيز دوران درخشش‌شان بين سنين 13 تا 20 سالگي است يا 14 الي 22 سالگي حداكثر. براي تربيت ورزشكاراني چنين هنرمند و حيرت‌انگيز، بايد آنها را از كودكي تحت شديدترين تمرينات حرفه‌اي قرار داد. اين تمرينات هم معمولا از 5 سالگي آغاز مي‌شود (و گاه حتي زودتر). مخالفان كودك‌آزاري، بر اين نكته انگشت تاكيد مي‌نهند كه چرا بايد كودكي عده‌اي كودك را از آنها گرفت تا ستاره‌هايي در عالم ژيمناستيك پرورش يابند؟ در واقع «از دست رفتن كودكي»، بهاي ستاره شدن در دنياي ژيمناستيك است. اما مساله اين است كه چه كسي بايد تصميم بگيرد كه ولاديمير يا ناديا يا هر پسر و دختر ديگري، بايد قيد دوران كودكي را بزنند و در سنين زير ده سال، دقيقا مثل ورزشكاراني نظير ليونل مسي و كريس رونالدو تمرين كنند تا سرانجام يك ژيمناست مشهور و موفق شوند؟ چنين تصميمي در كشورهايي نظير چين، عمدتا بر عهده دولت است. نمايندگان وزارت ورزش چين (يا هر نهادي شبيه اين)، كودكان مستعد ژيمناستيك را انتخاب مي‌كنند و آنها در فرآيندهاي گوناگون غربال مي‌شوند و سرانجام مستعدترين‌ها به دوراني از تمرين شكنجه‌بار گام مي‌نهند تا طلاهاي مسابقات جهاني و المپيك را براي كشورشان به ارمغان بياورند. در كشورهاي غربي كه اوضاع دموكراتيك‌ و تا حدي بهتر است، خانواده‌ها نقش مهمي در ورود كودكان‌شان به دنياي ژيمناستيك دارند. اما سوال اين است كه آيا والدين يك كودك حق دارند او را گرفتار سخت‌ترين تمرينات حرفه‌اي كنند؟ آيا چنين كاري با فلسفه آموزش و پرورش منافات ندارد؟ دوران دوازده ساله آموزش و پرورش براي تربيت و ايجاد آمادگي لازم جهت انتخاب مسير زندگي است. همان‌طور كه يك كودك ده ساله را نمي‌توان پاي سفره عقد نشاند، يك كودك هشت ساله را هم نمي‌توان- ولو با تشويق- تحت شديدترين تمرينات ورزشي قرار داد تا در 14سالگي در مسابقات المپيك بدرخشد. اصل نهم اعلاميه جهاني حقوق كودك مي‌گويد: «كودك بايد در برابر هر گونه‌ غفلت‌، ظلم‌، شقاوت‌ و استثمار حمايت‌ شود.» سپردن كودك به تمرينات شاق و طاقت‌فرساي ژيمناستيك كه گاه حتي به قطع نخاع كودكان منتهي مي‌شود، با هدف رسيدن فلان كشور به مدال طلا در مسابقات جهاني يا المپيك، از نظر برخي مدافعان حقوق كودك مصداق بارز ظلم و استثمار كودكان است. اينكه كسي وارد وادي ورزش حرفه‌اي و دنياي قهرماني شود يا نه، تصميم بسيار مهمي در زندگي اوست كه اهميتش هيچ كمتر از ازدواج زودهنگام نيست. چنين تصميم مهمي را چطور مي‌توان در 8 سالگي اتخاذ كرد؟ واقعيت اين است كه هيچ كودكي خودش چنين تصميمي نمي‌گيرد، بلكه ديگران به جاي او و براي او چنين تصميمي مي‌گيرند. مشكل ديگر تصميم‌گيري به جاي كودكان و روانه كردن آنها به دنياي ژيمناستيك حرفه‌اي، خلق كودك‌قهرماناني است كه تا بيايند دست چپ و راست‌شان را بشناسند، عمر قهرماني‌شان به آخر مي‌رسد. دختري كه از سيزده تا بيست سالگي در مسابقات جهاني و المپيك مي‌درخشد و بعد دوران حضورش در ميادين ورزشي به پايان مي‌رسد، در بيست سالگي وضعش همانند يك استاد دانشگاه 60 ساله يا يك فوتباليست 36 ساله است. يعني پس از هفت سال درخشش در ميادين جهاني و كسب توجهات وافر، ناگهان به عصر بازنشستگي مي‌رسد و پنجاه سال بعدي عمرش در حاشيه آن درخشش كوتاه‌مدت قرار خواهد داشت. در واقع اوج زندگي يك ستاره ژيمناستيك، همان دوران هفت ساله 13 تا 20 سالگي (براي زنان) يا 15 تا 22 سالگي (براي مردان) است. پس از اين دوره كوتاه، او بايد چهل تا پنجاه سال با خاطرات دوران تقريبا هفت ساله قهرماني‌اش خوش باشد و آنها را مرور كند و الخ. اين البته شايد سرنوشت محتوم هر ستاره‌اي در دنياي ورزش باشد كه عمر قهرماني‌اش معمولا بين ده تا پانزده سال است. اما تفاوت يك ژيمناست با ورزشكاران اكثر رشته‌هاي ورزشي ديگر در اين است كه او بسيار زود حرفه‌اي مي‌شود و بسيار زود به آخر خط مي‌رسد و اين يعني تحمل فشاري طاقت‌فرسا در سنين بسيار كم و سپس وداع با قهرماني در سني كه سن آغاز درخشش در ساير رشته‌هاي ورزشي است. جهان پيچيده است و معمولا خوب و بد و زشتي و زيبا‌يي‌اش عميقا در‌هم‌تنيده. ورزش ژيمناستيك نيز از اين حكم مستثني نيست. ولي زشتي و بدي ژيمناستيك كمتر به چشم مي‌آيد چون ما فشار طاقت‌فرساي وارده بر كودكان در سالن‌هاي تمرين را نمي‌بينيم و ضمنا درك ما از كودك‌آزاري در حال توسعه و تعميق است. ورزش ژيمناستيك از يك حيث شبيه سيرك است و ژيمناست‌هاي جوان مثل حيوانات بي‌گناه سيرك‌اند كه در ايام تمرين هزار و يك سختي و مرارت را تحمل مي‌كنند تا تماشاگران مشتاق سيرك، از تماشاي حركات محيرالعقول و شيرين‌كاري‌هاي هنرمندانه آنها لذت ببرند و به وجد آيند. سيركي كه مي‌تواند مسابقات المپيك يا جهاني باشد و تماشاگرانش ميليون‌ها نفر در سراسر جهان.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون