بازي با قمارباز
غلامرضا طريقي
ماجراي آلبوم «قمارباز» محسن چاوشي هم تمام شد. درست مثل بار قبل و آلبوم پيشين او. همانطور كه پيشبيني ميشد اينبار هم شوراي شعر وزارت ارشاد به نفع اين خواننده عزيز كنار آمد تا ماجرا ختم به خير شود.اجازه بدهيد همين اول نظر خودم را به عنوان شاعر عرض كنم تا نوشتهام به سمتوسوي ديگري نرود. از نظر صاحب اين قلم چاوشي اگر مهمترين خواننده پاپ سالهاي اخير نباشد قطعا يكي از مهمترينهاست. او باهوش است و دقيقا ميداند از كجا قرار است به كجا برسد. برعكس اغلب خوانندههاي پاپ و سنتي اين روزهاي ما نقشه راه كامل و دقيقي هم دارد. يكي از مهمترين برگهاي برنده چاوشي هم دوستي و همكاري او با «حسين صفا»ست كه از نظر من از جديترين ترانهسراهاي يكي، دو دهه گذشته است و در توانايياش ترديدي نيست. اينها را گفتم كه بگويم من به عنوان مخاطب موسيقي به مشي و مرام چاوشي احترام ميگذارم و معتقدم نبايد مانعي سر راه او تراشيده شود. اما دليل اين رفتارهاي شوراي شعر درباره او را هم نميفهمم. به گمان من چه در ماجراي آلبوم پيشين و چه در ماجراي اين آلبوم دليلي براي ايجاد وقفه در مجوز وجود نداشت، اما اين نظر من صرفا در جايگاه يك شاعر است. پس اگر دوستان شاعر ما در شوراي شعر به اين نتيجه و جمعبندي رسيدهاند كه شعرهاي آلبوم نكتهاي دارد، شوراي شعر بايد تا آخر پاي آن بايستد.سختگيري تا اين حد براي خوانندهاي كه دارد درست كار ميكند هيچ لزومي ندارد اما وقتي به هر دليلي چنين اتفاقي افتاد، شوراي شعر نبايد كارشناسانش را در معرض اتهام قرار دهد و پس از آنكه آنها ناخواسته در نقش پليس بد ديده شدند خودش وارد عرصه شود و نقش پليس خوب را بازي كند. من اگر جاي «سعيد بيابانكي» عزيز كه نظرش را درباره يكي از شعرهاي آلبوم آشكارا اعلام كرد، بودم دقيقا نظري عكس او داشتم اما وقتي او و ديگر دوستان نظرشان را اعلام كردند هيچكس را محق نميدانم كه اين ديدگاه را ناديده بگيرد. حالا مجوز اين آلبوم هم مثل آلبوم پيشين چاوشي صادر شده و مسوولان شورا در نقش قهرمان ظاهر شدهاند. بيآنكه بدانند آنكه در اين ميان ضايع شده احترام و شأن شاعراني است كه در شوراي شعر به عنوان كارشناس حضور دارند. خوشبينانه اگر نگاه كنيم برداشتمان از اين ماجرا اين خواهد بود كه عزيزان ما در شوراي شعر مقهور نام و اعتبار هنرمندان هستند و بدبينانه اگر نگاه كنيم، ميتوانيم بگوييم مسوولان شورا با همكاري و همراهي خواننده به عنوان ابزار تبليغاتي او كار ميكنند. آنچه الان به چشم ميآيد هياهوي منجر به تبليغ آلبوم براي خواننده، نقش مديران خوب براي عزيزان شورا و نقش شاعران ايرادگير براي عزيزاني است كه زحمت كارشناسي شورا را ميكشند.