• ۱۴۰۳ سه شنبه ۶ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4493 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۹ مهر

به بهانه سالروز تولد سردار ملي

ستارخان، صداي مشروطه‎خواهي ايران

رضا مختاري اصفهاني

ستارخان يك لوطي بود كه با انقلاب مشروطه از حاشيه به متن آمد و از دلالي اسب به عنوان مهم «سردار ملي» رسيد. او از محله اميرخيز تبريز برخاسته بود. تبريز از ديرباز به لوطي‌گري شهره بود و رقابت ميان لوطيان محلاتش زبانزد همگان. ايران كه مشروطه شد، لوطيان به طيف‎هاي مختلف تقسيم شدند؛ گروهي مانند ستارخان و باقرخان به مشروطه پيوستند. گروهي مانند لوطيان محله دوچي از دربار حمايت كردند و در انجمن اسلاميه به رهبري ميرهاشم دوچي گرد آمدند. برخي هم در سلك مجاهدان مشروطه‎خواه درآمدند اما به اين نيت كه در نظام جديد بتوانند به منافع خود دست يابند. اين گروه اخير در بيان مشروطه‎خواهان، «مجاهدان مجازي» نام گرفتند. ستارخان اما مجاهد واقعي بود كه در بزنگاه‌ها نه مجاهدت به كنار نهاد و نه لوطي‌گري وانهاد. او به هنگام درگيري با لوطيان طرفدار استبداد، از آن‎كه از ميان رفقاي لوطي‎اش كسي كشته مي‎شد، تأسف مي‎خورد و دستور مي‎داد در اكرامش كم نگذارند.

در آن هنگام كه پس از سركوب مشروطه در تهران، تمامي سنگرهاي مشروطه‎خواهان در تبريز فرو ريخته و بيرق‎هاي سفيد به نشانه تسليم در مقابل قزاقان روس و طرفداران استبداد بر سر در خانه‎ها آويخته شده بود، ستارخان ننگ تسليم را تاب نياورد و با برانداختن اين بيرق‎ها مقاومت تبريز را رقم زد. در اين بزنگاه مجاهدان واقعي از مجاهدان مجازي متمايز شدند. در فضاي خفقاني كه همه ايران در سكوت و خاموشي فرو رفته بود، او صداي مشروطه‎خواهي ايران شد. شايد فهم ستارخان از مشروطه متفاوت از روشنفكران بود، اما او با نپذيرفتن ظلم و سلطه بيگانه در احياي مشروطه سهم بسزايي داشت. به قول سيداحمد كسروي، جماعت لوطي نيك و بد را با هم داشتند. او تا آخر رفتار لوطيانه داشت، اما تعصب نسبت به هموطن را جايگزين تعصب نسبت به هم‎محله‏اي‎هايش كرد. او از حصار تنگ محله و شهر خارج شد تا سردار ملي شود. هرچند پس از همه رشادت‌هايي كه به خرج داد، برخي از روشنفكران مانند سيدحسن تقي‌زاده منتقد رفتارش بودند؛ رفتاري كه نشان از منش لوطي‌گري او داشت.

چنانچه روايت شده، يك لوطي به نام فرج‎آقا را براي حكومت مرند فرستاد. مردم از عدم رعايت امور شرعي توسط فرج‎آقا به ستارخان شكايت فرستادند. ستارخان پاسخ داد: «من براي شما پيشنماز نفرستاده‎ام. اگر در امر حكومت نقصي دارد، بگوييد تا تغييرش دهم». نكته غم‎انگيز آن‎كه با وجود استقرار دوباره مشروطه، نتوانست در تبريز بماند. با همه همراهي‎هاي برخي از لوطيان با مشروطه اما روشنفكران راه و رسم لوطي‌گري را براي ايرانِ در مسير تجدد نمي‎پسنديدند. ماجراي پارك اتابك در جهت خلع سلاح آن دسته از مجاهدين صورت گرفت كه در گرد دو لوطي نامدار، ستارخان و باقرخان، گرد آمده بودند. وگرنه بخش مهمي از مجاهدان خارج از اين دايره مشمول خلع سلاح نشدند. ستارخان در اين حادثه پا ودلش شكسته شد. روزگارش به انزوا گذشت تا درگذشت. تقي‎زاده كه پرچمدار برانداختن رسم لوطي‌گري بود، سال‎ها گذشت تا درباره فرهنگ جوانمردي كه در لوطي‌گري نمود داشت، تجديد نظر كند. او از پي سال‎ها تجربه و مطالعه دريافته بود لوطي‌گري از جامعه ايران حذف‎شدني نيست. آنچه بايد انجام مي‎شد، احيا و بازسازي اين فرهنگ بود. ستارخان اما ديگر نبود تا اين تحول فكري را ببيند، هرچند نامش ماندگار شده بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون