مناظره مصطفي تاجزاده
و احمد زيدآبادي برگزار شد
اصلاحات ميان يك سياستمدار و يك روزنامهنگار
گروه سياسي
مصطفي تاجزاده و احمد زيدآبادي بعدازظهر روز سهشنبه با يكديگر به مناظره نشستند. پايگاه خبري انصافنيوز نيز ميزبان اين مناظره بود. مصطفي تاجزاده شايد از معدود سياستمداراني باشد كه در مدت گذشته بارها پاي ميز مناظره رفته و حتي با عليرضا زاكاني به عنوان يك اصولگراي تند و تيز بحث و گفتوگو كرده است، اين مناظره اما با مناظرههاي پيشين تاجزاده متفاوت بود؛ چراكه نه خبري از اعتراض به ماجراي كوي دانشگاه بود، نه حوادث پس از انتخابات 88 و كليدواژه همواره و هميشه اصولگرايان يعني «فتنه». اينبار ميان يك سياستمدار اصلاحطلب و يك روزنامهنگار با گرايشهاي اصلاحطلبانه مناظرهاي درگرفت كه يكي بيش از ديگري نگاهي معطوف به كسب قدرت دارد.
آنچه در خلال اين مناظره از سوي مصطفي تاجزاده كه در شوراي مركزي حزب مشاركت ايران اسلامي و سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي كه دو حزب تاثيرگذار دهه 70 اصلاحطلبان بودهاند، عضويت داشته، در دولت ميرحسين موسوي معاون امور بينالملل سيدمحمد خاتمي در وزارت ارشاد بوده و در دولت اول خاتمي معاونت سياسي وزارت كشور را برعهده داشته است، همچنان به تداوم حضور در قدرت اعتقاد دارد و در بخشي از اين مناظره نيز تاكيد ميكند: «بايد مسووليت بپذيريم، البته به دليل شرايط حساس كشور، بازي را بر هم نميزنيم اما بايد نامزد و برنامههاي خود را اعلام كنيم؛ اگر گذاشتند ميآييم و برنامه خود را پيش ميبريم. اگر نگذاشتند، به جامعه ميگوييم نگذاشتند، ما برنامه داشتيم، برنامه را تبديل به گفتمان اصلي جامعه ميكنيم.»
با اين حال احمد زيدآبادي نگاه نقادانهتري به اصلاحات و اصلاحطلبان دارد كه شايد به دليل صبغه و سابقه روزنامهنگارانهاش باشد.
او دبيركلي ادوار تحكيم وحدت را نيز مدتي برعهده داشته و كار تشكيلاتي انجام داده «جايزه آزادي مطبوعات جهاني سازمان يونسكو» كه يك سال پس از انتخابات 88 و پس از محكوميتش به حبس و سپس تبعيد به او تعلق گرفت. زيدآبادي در اين مناظره بيش از تاكيد بر حضور در قدرت بر مردم و جامعه تاكيد دارد و در اين مناظره نيز گفته: «حرص تسخير دستگاه دولت به عنوان جايگاهي كه گمان ميبري خيلي امتياز ميگيري، از مشروطه تاكنون يكي از آفات تمام جنبشهاي اجتماعي بوده است.» بنابراين به نظر ميرسد آنچه در اين مناظره موضوع بحث است؛ همان رويكرد اصلاحات قدرتمحور است، مقابل اصلاحات جامعهمحور. البته جز نقدي كه هر دو اصلاحطلب به جريان اصلاحات و اصلاحطلبان داشته و دارند.