طرحي بدون كارشناسي

اين روزها دوباره بعد از چند سال موضوع جدايي ري از پايتخت مطرح شده و حتي به كميسيون شوراهاي مجلس نيز رسيده و در حال بررسي است. اما در مورد جدايي ري از تهران به شخصه معتقدم اين بحث‌ها چندان پشتوانه كارشناسي ندارد. همان‌طوركه مي‌دانيد جدايي ري از تهران در گذشته و در زمان شهرداري آقاي قاليباف و آن‌هم در آستانه انتخابات گذشته نيز مطرح شد. تنها تفاوت آن زمان و اكنون در اين است كه گروهي كه در آن زمان از جدايي ري از تهران حمايت مي‌كردند، از اركان دولت دهم بودند اما گروهي كه امروز از اين موضوع حمايت مي‌كنند، عموما گرايش سياسي ديگري دارند.

همان زمان بنده در برنامه‌اي راديويي كه معاون سياسي وزارت كشور وقت نيز در آن حضور داشت، زوايا و پيامدهاي اين تصميم را تشريح كردم. گرچه او بر نظر وزارت كشور براي جداسازي ري از تهران تا پايان پافشاري مي‌كرد ولي به هر حال در آن زمان به سرانجامي نرسيد. گرچه من همچنان معتقدم كه اين گسست در مجموعه شهري پايتخت ريشه در فضاي انتخاباتي دارد و به همين دليل، گمان نمي‌كنم اين بحث‌ها با پشتوانه كارشناسي مطرح شده باشد. ري سابقه‌اي بسيار درخشان دارد و تبار پايتخت ايران به آن مي‌رسد و جداشدن ري از اين پايتخت به نفع ري هم نيست چراكه در طول تاريخ همواره تهران و ري در كنار هم و در پيوستگي كامل بوده‌اند و جدايي آنها به نفع هيچ كدام از دو شهر ري و تهران نيست و هم مي تواند مديريت يكپارچه شهر تهران را با مشكل روبرو كند و هم ادار ه ري را دچار اختلال كند. به هر حال اميدوارم نمايندگان محترم مجلس نيز با تكيه برنظرات كارشناسي كه حتما در طول بررسي اين طرح از نهاد ها و ارگان ها و بخش هاي مرتبط خواهند گرفت تصميمي را بگيرند كه هم به نفع تهران باشد و هم به نفع ري و مردم محجوب و اصيل آن؛ تصميمي كه نه به مديريت شهري پايتخت لطمه اي وارد آورد و نه به هو.يت تاريخي و اجتماعي ري .