فرانس فوتبال در آستانه اهداي توپ طلا به ستاره پرتغالي
فلاكت رئال مادريد، حجت عظمت رونالدو
اهورا جهانيان
مجله فرانس فوتبال در شماره اخيرش، عكس روي جلدش را به كريس رونالدو اختصاص داده است؛ اقدامي كه از نظر هيات تحريريه نشريه ايتاليايي كوريره دلو اسپورت نشانهاي بود از اهداي توپ طلاي سال 2019 به كريس رونالدو. اينكه كريس رونالدو در سال جاري به ششمين توپ طلا دست پيدا كند، نام جاودانه او را در تاريخ فوتبال جاودانهتر خواهد كرد. اگرچه ميتوان گفت رونالدو ديگر نيازي به كسب توپ طلا ندارد، چراكه ويترين افتخاراتش لبريز از جوايز گوناگون است؛ ولي اگر به فرصت نهچندان طولاني او براي ادامه حضور در ميادين فوتبال و رقابت تنگاتنگش با مسي نظر كنيم، بايد بگوييم كسب ششمين توپ طلا براي كريس رونالدو بسيار هم ضروري است. روحيه رقابتجويي و برتريطلبي رونالدو به هيچوجه به او اجازه نميدهد كه در اين دو، سه سال پاياني فوتبالش، دست از تلاش بكشد و در ماراتن فتح توپ طلا، به عقب ماندن از مسي رضايت دهد. رونالدو اكنون 34 ساله است و مسي 32 ساله. بنابراين عليالقاعده مسي كمي بيش از رونالدو فرصت دارد تا در ميادين فوتبال بدرخشد و بهويژه توپ طلاي فرانس فوتبال را كه معتبرترين جايزه فردي در دنياي فوتبال است، از آن خود كند. هر چند كه آمادگي جسماني رونالدو ميتواند ضامن حضور بيشتر او در ميادين فوتبال باشد ولي هيچ عجيب نيست كه ستاره پرتغالي از 36 سالگي به بعد ديگر فاقد كيفيت كنونياش باشد. ضمن اينكه احتمال آسيبديدگي در اين سنين بالا را نيز نبايد از نظر دور داشت.
به هر حال در گزارش نشريه كوريره دلو اسپورت از اهداي قريبالوقوع توپ طلا به رونالدو در يازدهم آذر سال جاري، اين نكته هم مطرح شده است كه برخي اعضاي تحريريه فرانس فوتبال اخيرا در يك ضيافت شام با حضور فابيو پاراتيچي، مدير فني يوونتوس، مهمان كريس رونالدو بودند. حضور مدير فني يوونتوس در اين ضيافت شام، نشانه اهميت ويژه توپ طلاي رونالدو براي باشگاه يوونتوس است. اگر ستاره پرتغالي در يازدهم آذر برنده جايزه فرانس فوتبال شود، نهمين توپ طلا را براي باشگاه يوونتوس به ارمغان آورده است. تا پيش از اين عمر سيووري (1961)، پائولو روسي (1982)، پلاتيني (1983، 1984، 1985)، روبرتو باجو (1993)، زينالدين زيدان (1998) و پاول ندود (2003) به عنوان بازيكن يوونتوس صاحب توپ طلا شدهاند. هشت توپ طلا در 62 سال گذشته براي يوونتوس. رونالدو ميتواند نهمين توپ طلا را نصيب يوونتوس كند و احتمالا مديران يووه اميدوارند در دو، سه سال آينده با او به دهمين توپ طلا هم دست يابند.
اما در شرايطي كه ويرجيل فندايك جايزه يوفا را در سال 2019 از آن خود كرد و ليونل مسي جايزه بهترين بازيكن سال فيفا را كسب كرد، چه چيزي ممكن است توپ طلا را نصيب رونالدو كند. رونالدو در يوونتوس عملكرد خوبي داشته ولي درخششاش در اين تيم طي سال گذشته، در يكي، دو سال ماقبلش كه در رئال مادريد حضور داشت، نبود. او در ليگ قهرمانان نتوانست يووه را به قهرماني برساند و در سري آ هم از رسيدن به عنوان آقاي گلي بازماند. بنابراين بعيد است موفقيتهاي رونالدو در يووه، دليل اصلي اهداي احتمالي توپ طلا به او باشد. آنچه ميتواند دليل محكمتري براي اعطاي ششمين توپ طلا به ستاره پرتغالي باشد، نقش موثر او در قهرماني پرتغال در ليگ ملتهاي اروپا بهويژه در دو بازي آخر اين تورنمنت است. رونالدو در نيمهنهايي ليگ ملتهاي اروپا مقابل سوييس هتتريك كرد و تيمش را به فينال رساند، در فينال هم پرتغال با عبور از سد هلند موفق شد اولين قهرمان ليگ ملتهاي اروپا شود و رونالدو به عنوان اولين كاپيتان اروپايي، اين جام را بالاي سر برد. قطعا اين موفقيت ملي در ارتقاي شانس رونالدو براي كسب توپ طلاي سال 2019 نقش قابل توجهي داشته است. ولي به نظر ميرسد دليل اصلي ارتقاي شانس رونالدو براي كسب اين جايزه، چيز ديگري باشد.
كريس رونالدو بعد از پيوستن به يوونتوس، اگرچه (در سال گذشته) نتوانست يوونتوس را به توفيق چشمگيري برساند، ولي رئال مادريد را به خاك سياه نشاند! رئال در اين يك فصل و چند ماهي كه رونالدو را از دست داده، تاكنون سه مربي به خود ديده است: لوپتگي، سولاري و زيدان. اين روزها نيز شايعه پررنگ بركناري زيدان و نشستن مورينيو بر نيمكت رئال، دهان به دهان در كل اروپا ميچرخد. تعويض پيدرپي مربيان رئال مادريد در اين مدت كوتاه و ترك رئال مادريد از سوي رونالدو، به خوبي نشان داده است كه كريس رونالدو روح تيم رئال مادريد بود. يعني نقش او در رئال حتي مهمتر از نقش زيدان بود و در واقع او ستوان فقرات رئال مادريد بود و روح موفقيت و جاهطلبي و تلاش سيريناپذير براي فتح ليگ قهرمانان را در كالبد رئال مادريد ميدميد. رئال بدون رونالدو شخصيت قهرماني و عنصري اساسي براي تداوم بزرگي در سطح فوتبال اروپا را از دست داده است. بسياري از بزرگان تاريخ فوتبال پس از چند موفقيت چشمگير، به مرحله اشباع شدن رسيدند و رفتند. مثال بارزش رونالدينيو يا حتي رونالدوي برزيلي بوده است. بسي ستارههاي ديگر را هم ميتوان به اين دو نفر اضافه كرد. مثلا كاكا يا شوچنكو. بازيكنان رئال مادريد هم پس از سه بار قهرماني پيدرپي در ليگ قهرمانان اروپا، از ادامه فتوحات اروپاييشان دست كشيدند، چراكه طبيعتا هر بازيكني بعد از آن همه موفقيت، سيراب ميشود از فتوحات پيدرپي. اما رونالدو بعد از سه بار قهرماني اروپا با رئال، در يوونتوس به دنبال فتح چهارمين قهرماني پيدرپياش بود. بازيكنان يووه هم سال گذشته در تمرينات اين تيم، از روحيه حرفهاي، جاهطلبي و تلاش خستگيناپذير و ظرفيت لبريزنشدني رونالدو در تعجب بودند و در مصاحبههايشان به اين خصايص او اشاره ميكردند. ترك رئال مادريد از سوي رونالدو، اين باشگاه را از عطش تداوم موفقيت تهي كرد. در واقع در غياب رونالدو، ديگر ستارهاي بزرگ و سيريناپذير در تيم رئال نبود كه ساير بازيكنان به او نگاه كنند و پا به پاي او بدوند و همانند او سوداي كسب افتخاري تازه را در سر داشته باشند. چنين روحيهاي، با حضور رونالدو در يوونتوس، از رئال به يووه سرايت كرده است.
در واقع بايد گفت دليل سوم براي اهداي توپ طلا به رونالدو، در اصل نه حضور او در يوونتوس، بلكه غيبت او در رئال مادريد بوده است. به عبارت دقيقتر، نه نتايج حضور رونالدو در يووه بلكه نتايج غيبت رونالدو در رئال مادريد است كه بسياري را متقاعد كرده است نسبت به شايستگي رونالدو براي فتح ششمين توپ طلا. نبود رونالدو در رئال مادريد، واقعهاي بوده است كه بزرگي او را در تاريخ فوتبال بيش از پيش به اثبات رسانده است. رئال مادريد فقط پس از دست دادن آلفردو دياستفانو چنين افت فاحش و مهمتر از آن چنين نزول شخصيتي را تجربه كرده بود. دياستفانو در كنار كرويف و مارادونا و پلاتيني و زيدان، يكي از پنج ژنرال بزرگ تاريخ فوتبال است. رونالدو اگرچه جزو اين پنج نفر نيست، ولي او همچون پله روح تهاجم و موفقيت تيمش است و اكنون با افتخارات بينظيرش، پهلو به پهلوي دياستفانو ميزند و از نظر بسياري، جايگاهش در تاريخ رئال مادريد، حتي بالاتر از اسطوره آرژانتيني اين باشگاه است.