خير مشترك
اقدامات جمعي موثر براي جلوگيري و برطرف كردن تهديدات عليه صلح، جلوگيري و متوقف كردن هرگونه عمل تجاوز يا ساير كارهاي ناقض صلح، تمهيد موجبات تعديل و حل و فصل اختلافات بينالمللي يا اوضاعي كه اين امكان را در پي دارد كه موجب نقض صلح شود، با شيوههاي مسالمتآميز و وفق اصول حقوق بينالملل سامان يابد در عمل تبديل شد به اقدامات جمعي موثر براي برهم زدن صلح و آشوب در روشهاي حل و فصل مسالمتآميز اختلافات بينالمللي!
ممنوعيت جنگ و تقبيح اين بلاي خانمانسوز با «اصل ممنوعيت استفاده از زور» در روابط بين كشورها برجستهترين هدف ملل متحد در سانفرانسيسكو بود، اما سالها پس از آن، ايزديان در عراق مقطوعالنسل ميشوند، بارداريهاي اجباري شرافت انسان را تاراج ميدهد، سرنگوني هواپيماي مسافربري برخلاف تمام اصول حقوق بينالملل تشويق ميشود و عامل اين جنايت بشري مدال ميگيرد، مردم در روهينيگا چون برگ درختان با شليك شورشيان بر زمين ميريزند، آزاديهاي بيشتر با تغيير عناوين جرايم سياسي به امنيتي، تحديد ميشوند و اينگونه
به سادگي سخن «الكسيس دي توكويل» در قرن بيست و يكم تعبير كه نه، تمام و كمال اجرا ميشود: «امريكا توانست ريشه نژاد سرخپوست را بر كند بدون آنكه جلوي چشم دنيا كوچكترين تجاوزي به يكي از اصول اخلاقي كرده باشد.» همان كاري كه در عراق و در فلوجه يا در افغانستان با بمباران مكرر بيمارستانها و مجالس شادي و عروسي كرد و همچنان ميكند!
قرار ملل متحد اين بود كه اقتصاد سفره مردم را رنگين كند اما توسل به «زور ممنوع شده» در منشور به جاي سطح زندگي مردم، ارتقا و بهبود يافت و شد «زور اقتصادي» و تمام مقررات بينالمللي و روح منشور ملل متحد را نقض و عريان و آشكار ابزار تروريسم اقتصادي شد تا نان مردم را به آجر و رنگ سفرههايشان را به ننگ و خون تبديل و آغشته نمايد. اصل «عدم مداخله» در استراحتگاههاي شخصي حاكمان در مكانهاي خوش آب و هوا سلاخي و وقيحانه براي كشور ثالث اتخاذ تصميم به عمل آمد. اينها همه در حالي رخ داد و ميدهد كه بشر بناي «خير مشترك» براي نسلهاي آينده داشت.
در اين روزگار، جامعه بينالمللي آنگونه كه بايد با يكديگر سر و كار ندارد مگر به رنج و تحميل آمال خود، پيوند جوامع متاثر از حوادث شده و خطرهاي بزرگ تمامت آن را كمرنگ و نحيف ميكند. جهان مبهوت طغيان عاصيان و حيران عصيان ياغيان ميشود به جاي آنكه طرحي دراندازد و دستي در دست هم نهد تا دست متجاوز را قطع كند.
همه اينها اكنون اين باور را به يقين رسانده كه بايد طرحي نو در انداخت و برخلاف همه آنچه بانيان منشور ملل متحد اعتقاد و منظور داشتند، «خير مشترك بينالمللي كه روح حاكم بر منشور ملل متحد هست، تنها يك آرمان بلند در جمع روشنفكران و متفكران عالم باقي نماند.»