برخيز و اول بكش (308)
فصل بيست و هشتم
جنگ تمامعيار –
ورود قصاب فلسطين
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
باراك توسط همان مردي كه در حرم شريف تحريك كرده و انتفاضه را شروع كرده بود، شكست خورد: آريل شارون.
شارون براي تقريبا دو دهه يعني از آن زماني كه تجاوز مصيبتبار به لبنان را رهبري كرده بود، يك منفور سياسي بود. او مجبور شده بود كه در سال 1983 از وزارت دفاع كنار بكشد اما ماجراجويي نظامياش -نقشه احمقانهاش براي باز چيدن كل خاورميانه- براي 18 سال همچنان برافراشته بود كه باعث مرگ 1216 اسراييلي و مجروح شدن 5000 نفر و علاوه بر اين آسيب بر هزاران لبناني كه اعلام نشده بود، شد.
جمعيت زيادي از اسراييليها كه در خيابان تظاهرات كرده بودند او را قاتل و جنايتكار جنگي ميخواندند. ايالاتمتحده بهطور غيررسمي او را تحريم كرده بود -فقط مقامات غيرارشد امريكايي مجاز بودند در زماني كه او در ايالاتمتحده است با او و فقط در هتلش و خارج از ساعت رسمي كاري ملاقات كنند. مردي كه هرگز روي خطوط قرمز نايستاد و همچنانكه پيش ميرفت، با وجود آنكه در كنست نماينده بود و يك وزير كابينه براي سالها بهطور علني تحقير ميشد و بهطور گستردهاي منفور بود.
اما شارون سياست را يك چرخفلك ميديد. او عادت داشت كه بگويد، «گاهي اوقات شما بالا هستيد و گاهي اوقات پايين. فقط درون آن باشيد.» در اوايل سال 2001 و زماني كه اسراييليها از داشتن يك رهبر قوي كه بتواند خشونت را متوقف كند نااميد بودند او باراك را با 25درصد آراي بيشتر شكست داد.
تضاد به سرعت مشهود شد. همكاراني كه بعد از آنكه باراك دفتر نخستوزيري را ترك كرد، باقي مانده بودند، گفتند كه جو به سرعت آرامتر و پايدارتر شد. شارون كاملا برخلاف باراك بود؛ گرم، مراقب حالات و رفتارهاي ويژه شخصي بود، مراقب بود كه با هر كسي با احترام رفتار كند. او بهطور طبيعي داراي سوءظن بود اما به محض آنكه احساس ميكرد كه به كسي ميتواند اعتماد كند به او آزادي عمل زيادي ميداد.
او در هر زمان و در هر كجا كه يك اسراييلي يا يهودي در يك حمله تروريستي كشته ميشد عميقا احساس ناراحتي ميكرد. يوآو گالانت، منشي نظامي او گفت؛ «من هر وقت كه با اخباري درباره اين يا آن حمله انتحاري ميرفتم، ميديدم كه چگونه قلب او ميگرفت. هر بچه يا زن يا مردي كه در اسراييل در يك اتوبوس يا در يك بازار به قتل ميرسيد او آنها را به مثابه بستگان و خانوادهاش ميپنداشت.»
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه