همهچيز درباره اگزيستانسياليسم
علي بهرامي
در ميان جنبشهاي فلسفي يك قرن اخير، كمتر جنبشي به اندازه اگزيستانسياليسم جاذبه داشته و مناقشه برانگيخته است. تاثير اگزيستانسياليسم فراتر از فضاي دانشگاهي، در ادبيات، سياست، هنر و در حوزههاي بسيار متنوعي همچون رواندرماني، الهيات و تفكر آسيايي احساس شده است. استفن ميشلمن، دانشيار فلسفه كالج ووفورد واقع در كاروليناي جنوبي امريكاست كه بيش از دو دهه را صرف مطالعه اگزيستانسياليسم و پديدارشناسي كرده است و مقالات، نقدها و ترجمههايي در اين زمينهها و همچنين درباره روانكاوي و فلسفه معاصر فرانسوي منتشر كرده است. ميشلمن در كتاب «فرهنگ اگزيستانسياليسم» مدعيات فلسفه اگزيستانسياليست و بسترهاي شكلگيري و بسط آن را تبيين ميكند. مولف اين فرهنگ ظهور «فرهنگ اگزيستانس» آلماني و فرانسوي را در دهههاي 1920و 1930و تحول آن به صورت «اگزيستانسياليسم» در دهههاي 1940 و 1950 را به صورت مستند بررسي كرده است. بنابراين اگزيستانسياليسم مورد نظر در اين فرهنگ، معنايي گستردهتر از آن مفهومي را دارد كه در سالهاي دهه 40 به كار ميرفت؛ دورهاي كه آغاز رواجش در فرانسه و به مثابه برچسبي براي فلسفه ژان پل سارتر به شمار ميرود. اما اين معنا به ميزان قابل توجهي محدودتر از ديدگاه پيشنهادي مفسران دهههاي 50 و 60 است. مولف اين فرهنگ به جنبشهاي متقدم و همچنين طيف گستردهاي از نويسندگان و انديشمنداني كه نقشي در رشد اگزيستانسياليسم داشتند، تنوع اين جنبش را حفظ ميكند. سهم عمده شخصيتهايي مانند سارتر، هايدگر، مارتين بوبر و موريس مرلوپنتي با توصيفهاي مفصل از زندگي، فلسفه و روابط آنها با ساير انديشمندان تصديق شده است. در آن مباحثي درباره پيشگامان اگزيستانسياليسم در قرن نوزدهم، اگزيستانسياليستهاي مذهبي گوناگون و همچنين منتقدان اگزيستانسياليسم ميخوانيم. ميشلمن تلاش كرده است فلسفه اگزيستانسياليسم مانند همه فلسفههاي ديگر به عنوان بخشي از يك سنت فكري مداوم فهم شود، يعني به صورت تاريخ در حال تطور مسائل و مفاهيم و برهانها.
كتاب «فرهنگ اگزيستانسياليسم» نوشته استفن ميشلمن با ترجمه ارسطو ميراني از سوي بنگاه ترجمه و نشر كتاب پارسه منتشر شده است.