عمارتي كه يك شهر را مقصد گردشگري كرد
فاطمه باباخاني
بالا رفتن از پلهها به اندازه پايين آمدن سخت نبود؛ گذر ساليان و باران و برف، همه كاهگلها را خورده و راهپله را به سطحي شيبدار بدل كرده بود. داخل اتاقها ديوارها جابهجا فرو ريخته و پنجرهها آنچنان بر اثر باد به هم خورده بودند كه شيشه سالمي باقي نمانده و خردهشيشهها زير هر تاقچهاي تلنبار شده بودند.
عمارت گِلّي از نوع عمارتهاي ايلواري است، سه طرفش ساختمان دو طبقه با 24 اتاق، دو اتاق در زمان شكوه عمارت به عنوان انبار گندم مورد استفاده قرار ميگرفته و زمستانهاي سرد گاه دامها را به اتاقهاي پاييني منتقل ميكردند. خاندان گِلّي همگي ساكن اين عمارت در بافت تاريخي كلاته خيج كه به نام سعدآباد شناخته ميشود، ساكن بودند و بعدها با ساختهشدن شهركها و خانههاي جديد، عمارت را رها كردند و رفتند.
سه سال پيش بود كه عبدالله غنچه از اعضاي شوراي شهر كلاته خيج، گروه بانوان دشت زردابه و موسسه طنين طبيعت تيرگان تصميم گرفتند با بازسازي عمارت، اولين پايههاي گردشگري را در منطقهاي رقم بزنند كه تا پيش از آن مقصدي براي گردشگري محسوب نميشد.
اولين عكسهاي بازسازي اقامتگاه كه بعدها به چشمه مراد معروف شد، تلاش گروهي از زنان را نشان ميداد كه گاه حتي با كفش پاشنه بلند سفيد در حال رفت و روب خاكهايش بودند. در هر اتاق دو نفر سقف ميشستند و گروهي ديوارها را گل ميدادند (در آن منطقه رسم است كه به جاي گچ از گل سفيد استفاده ميكنند). در حياط آتشي برپا بود و چاي آتشي به وقت استراحت گروه بانوان دشت زردابه را گرم ميكرد. سه سال پيش همين وقتها بود كه مرحله به مرحله 16 اتاق بالايي منهاي انبارها آماده شدند. طبيعي است كه مثل هر كار دستهجمعي، گاه اختلافهايي پيش ميآمد، قهر و آشتي جزيي از كار بود و در نهايت حلشدني. با آمادهشدن اقامتگاه، زمان تجهيز فرا رسيد، از روستاهاي اطراف فرشهاي دستبافت خريده شدند و ظرفها در چندين نوبت از بازار شوش...
اولين گروه گردشگران عيد فطر دو سال پيش مهمان چشمه مراد شدند، گروهي علاقهمند به عرفان كه با دفهايشان آمدند به مزار شيخ ابوالحسن خرقاني و بايزيد بسطامي سري زدند و در نهايت در اقامتگاه بومگردي چشمه مراد آرام گرفتند. آرامآرام گروهي از خانمها از كار در اقامتگاه كنار كشيدند و هستهاي تقريبا 10 نفره باقي ماندند كه مسووليت كل خدمات را عهدهدار شدند. در اين مدت هزاران گردشگر ايراني و غيرايراني مهمان گروه بانوان بوده و كمتر كساني هستند كه ناراضي برگشته باشند. در اين مدت حضور موسسه طنين طبيعت تيرگان به عنوان تسهيلگر بسيار كمرنگ شده و تنها اعضايش به ديدارهاي كوتاه اكتفا ميكنند. تجربه اين شيوه از اقامتگاهداري اما توانسته چنان شهرتي در كشور به هم بزند كه از معاون رييسجمهور تا روزنامهنگاران و... پستهايي دربارهاش در شبكههاي اجتماعيشان به اشتراك بگذارند و حتي برنامه تلويزيوني به آن اختصاص دهند.
در همين يكي، دو ماه اخير آنها انبارها را هم تجهيز كردند كه بر مبناي آن اتاق ويژهاي براي استراحت خانمها اختصاص يافت و آشپزخانه ديگري هم به كل مجموعه اضافه شد تا در نهايت سنگ بناي يك كار جمعي زنانه محكمتر شود. آنها در اين مدت توانستهاند از مرحله بازاريابي تا ارايه خدمات و ... را انجام دهند و با اين مديريت منافعي پايدار براي گروهشان كسب كنند. اين روزها ديگر خبري از آن سطح شيبدار در عمارت گِلّي نيست، به جاي آن اقامتگاه بومگردي چشمهمراد را داريم كه جابهجايش گلدان چيده شده، اتاقهايش را پردههايي با طرح حيات وحش منطقه تزيين كردهاند و ارتباط دو اتاق، همان روزنهاي است كه از قديم به جا مانده است. در برخي اتاقها اين حفرهها به بيرون باز ميشود، كافي است بالشتكها را برداري تا آن دشت بيكران را ببيني كه نگاه را به دوردستها ميبرد.