اعتراضهاي آرام حق ملتها
محمد كاظمي
ناآراميها در عراق و لبنان همچنان خبر از خاورميانهاي ميدهد كه مملو از چالشها، تهديدها و مشكلاتوناكارآمديهاو ضعفها و عقبماندگيهاست. اگر سطح آگاهيها خصوصا در ميان نخبگان حاضر در كشورهاي منطقه بالا بود و خطوط قرمزي از قبيل تماميت ارضي و پرهيز از خشونت و عدم آسيبرساني به اموال عمومي و از همه مهمتر جلوگيري از سوءاستفاده قدرتها و بيگانگان كاملا رعايت ميشد بايد از تحركات مردمي استقبال كرد و آن را نشانه سرزندگي ملتها دانست. اما متاسفانه اينچنين نيست و نهادهاي مدني در كشورهاي منطقه مستحكم نيستند و آگاهيهاي لازم براي هدفگذاري درست و منطقي و مديريت تجمعات را ندارند لذا اگر تظاهراتي صورت ميگيرد به سرعت به خشونت كشيده ميشود و دستهاي آشكار بيگانگان رويت ميشود كه اختلافها را به درگيري و زد وخورد تبديل ميكنند. طي چند روز اعتراضاتمردمي در عراق متاسفانه شمار كشتهشدگان اين نا آراميها تا۲۵۰ نفر هم رسيد و به نگرانيهاي بسيار دامن زد. هنوز از نابودي جرثومه فساد و خشونت داعشي زمان زيادي نگذشته است كه شهرهاي مختلف اين كشور به آشوب كشيده ميشوند و در پديدهاي كم سابقه و كاملا مشكوك روشن نميشود كه تظاهراتكنندگان عراقي چگونه و از سوي چه كساني هدف تيراندازي قرار گرفتهاند؟ با اينكه خوشبختانه در ناآراميهاي لبنان هنوز گزارشي از تلفات مخابره نشده است ولي بيم آن ميرود كه در اين كشور هم انگيزههاي خائنانه فعال شوند و اوضاع اين كشور در ناامني و پيچيدگيهاي بيشتر فرو رود. فراموش نكنيم كه اسراييل در همسايگي اين كشور از آشوب و ناامني در اين سرزمين استقبال ميكند و هر اقدام ممكن را انجام خواهد داد تا لبنان مثل سالهاي نهچندان دور صحنه انواع درگيريهاي داخلي و مسلحانه شود. در كنار لبنان سوريه است كه با وجود پيروزيهاي بزرگ دولت اين كشور هنوز تا رسيدن به آرامش و انسجام سياسي و ملي فاصله زيادي دارد و...
هنوز تلاش زيادي صورت ميگيرد كه به ثبات قبلي خود دست پيدا نكند، يمن و افغانستان هم اوضاع مناسبي ندارند. هريك از اين بحرانها براي اينكه يك منطقه را درگير كند و آرامش مورد نياز را سلب و جلوي پيشرفت و مبارزه با فقر را بگيرد كافي است. اين واقعيتهاي آشكار توهم نيستند وجود دارند و نيازمند توجه عميق و راهبردياند.
اكنون بيش از هر زمان ديگري مشخص است كه قدرتهاي استعماري از وجود انواع چالشها و جدالها و درگيريها و نا آراميها در خاورميانه استقبال ميكنند و گويي نميخواهند هيچگاه ثبات و آرامش در اين منطقه بسيار حساس حكمفرما شود. جهل و عقبماندگيهاي دروني، فرصتطلبيها و منفعتپرستيهاي شخصي و گروهي همچنان آب به آسياب معركهگيري قدرتهاي بزرگ ميريزد و در اين ميان تاوان سنگينش را ملتهاي مظلوم ميدهند. بيش از يك قرن است كه مصلحان بزرگ در جهان اسلام فرياد برآوردهاند، هشدار دادهاند، از اختلاف و درگيري و خشونت تحذيركردهاند ولي هنوز هم به بهانههاي مختلف گروهها و كشورها در اين سوي جهان به جان هم ميافتند و نتوانستهاند به دركي فراگير و آيندهانديشانه برسند. اگر سطح آگاهيها بالا برود، اگر برعمق دانستنها اضافه شود و اگر از تصورات موهوم دستبرداريم تجاوز و جنگ صدام عليه ايران كافي بود كه همه ملتها و دولتهاي منطقه پرهيز از جنگ و خونريزي را در اولويت تام و تمام خود قرار دهند و تحت هيچ شرايطي عليه برادران ديني خود وارد درگيري مسلحانه نشوند. متاسفانه نهتنها آن جنگ كريه و خائنانه عبرتآموز نشد كه هر از چندي سردار قادسيهاي پيدا شد و خونها ريخت و جز بدبختي و فلاكت براي خود و ملتها به ارمغان نياورد. در عراقي كه نسيم دموكراسي وزيدن گرفته است، در لبناني كه دموكراسي وجود دارد و در هر نقطه از خاورميانه كه صندوقهاي راي تاثيرگذارند بايد با جديت هرچه تمامتر از مردمسالاريهاي واقعي پاسداري كرد. اولين خسارتهاي بزرگ نا آراميها و شورشها را خود مردم ميبرند. مگر در كشور خودمان در ديماه سال 96 عده قليلي آشوب بپا نكردند و نديديم كه چه خسارات بزرگي وارد كردند و چگونه طمع دشمنان براي فشار به ملت ايران را دهها برابر افزايش دادند؟ تظاهرات و تجمعات مسالمتآميز حق همه ملتهاي منطقه است ولي بايد با تمام توان و با وسواس فوقالعاده از آشوب وخشونت و درگيري پرهيز شود.