تنگناي نفت در بورس
سعيد ساويز
تا پيش از تحريمها و تنگناي به وجود آمده براي فروش نفت، عرضه نفت همواره يك داستان انحصاري براي دولت بود. تكيه دولت براي سرمايهگذاري بر توسعه نفت و گاز نيز همواره بر منابع داخلي، بانكها، صندوقها، اوراق و احيانا سرمايهگذاري خارجي بود. تا اينكه وقوع تحريمها جريان فروش نفت خام و دريافت پول آن را دچار اختلال كرد. در چنين شرايطي يكي از راهكارهايي كه به ذهن وزارت نفت رسيد عرضه نفت خام در بورس بود كه شايد بتواند گرهگشاي ظرفيت خالي عرضه نفت خام در بازار و كسب ارز حاصل از آن به نفع بودجه كشور باشد. در مورد عرضه محصولات نفتي و گازي در بورسها در درجه اول بايد گفت آن چيز كه امكان عرضه به عنوان كالايي با قيمت و تركيب متغير در سبد انرژي را دارد، نه نفت خام بلكه فرآوردههاي نفت خام هستند؛ به بيان ساده تمامي واحدهاي فرآورشي، پالايشگاهي و پتروشيمي نيازمند ثبات در ميزان و تركيب خوراك ورودي خود هستند. اين به آن معنا است كه مثلا اگر يك پالايشگاه از نفتي به عنوان خوراك ورودي استفاده ميكند، به دليل به وجود آمدن تعادل در فرآيندهاي آن با استفاده از مواد شيميايي مشخص و سعي و خطا شده ديگر نميتواند به راحتي تركيب يا ميزان خوراك ورودي خود را تغيير دهد كه اگر بدهد بايد مجددا با تلاش بسيار در سيستم سعي شود كه تعادل در فرآيند برقرار شود. به همين دليل اگر پالايشگاهي براي نفت خام خاصي طراحي شود، گاهي حتي تغيير تركيب خوراك ورودي آن ممكن نخواهد بود. پس اينكه به يك واحد فراورشي گفته شود كه خوراك مورد نيازش در بورس ارايه ميشود و ميتواند از آنجا تهيهاش كند، به دو دليل اين ايده چندان دلچسب نخواهد بود؛ اول اينكه اگر به هر دليل از جمله رقابت كه لازمه و ماهيت وجودي بورس و بورس بازيست، نتواند همان خوراك دقيق مورد نياز خود را تهيه كرده و مجبور شود تركيب خوراك ورودي را تغيير دهد و...
دوم، عرضه نفت خام در جهان به اندازه كافي داراي نوسانات است و از اينرو اگر به اين تغيير آني و لحظهاي قيمتها تغييرات قيمت خريد نفت خام بر اثر رقابت در خريد نيز افزوده شود، محصول خروجي كه احتمالا ميتواند بنزين، گازوييل يا فرآوردههاي مورد استفاده مردم باشد، با نوسانات بسيار شديد قيمت در هر مرحله از عرضه مواجه خواهد بود و طبيعتا عرضه محصول با اين شكل ناممكن است از اينرو به زبان ساده بايد گفت كه خوراك ورودي هر پالايشگاه پيش از هر چيز به ثبات در تركيب و قيمت نيازمند است؛ ميتوان گفت كه عرضه نفت خام به شكل موجود در بورس قاعدتا نبايد با استقبال مواجه شود. بد نيست بدانيم كه بورس بازي با نفت در بورسهاي بينالمللي چون فيوچرز بيشتر حالت مجازي دارد تا واقعي، يعني نفت در لاتهايي با احجام مشخص عرضه ميشود و بارها و بارها دست به دست ميشود و البته سفتهبازي كه سرانجام بر سر اين واقعيت فيزيكي انجام ميشود بسيار بزرگتر از مقدار واقعي آن است يعني ميزان نفت عرضهشده در اين مدل بورسهاي بينالمللي غير فيزيكال بسيار بيشتر از نفت واقعي توليدشده است؛ گويا شركت نيكو يك بار به شكل محدود اقدام به ورود به اين مدل از بازارها كرد كه گويا تراز آن هم مثبت بود. در پايان بايد به اين نكته اشاره كنيم كه تنها چيزي كه شايد براي تجار و صاحبان سرمايه جذابيت خريد در بورس فيزيكال نفتي ايران را داشته باشد، نفت خام به يك قيمت به اندازه كافي تخفيف خورده است كه حاشيه سود سرمايهدار را در كنار ريسكي كه ميپذيرد تضمين كند يا عرضه فرآوردههاي نفتي با استانداردهاي بينالمللي است كه بتواند در هر گوشهاي از جهان به سادگي آن را به پول تبديل كرد.