خطرات ناديده گرفتن ناهنجاريهاي ضدملي در فوتبال ايران
مجيد تفرشي
مساله تبليغات و كنشهاي قوم گرايي، ضدملي و نژادپرستي در فوتبال ايران هر روز بيشتر شده و همچنان رسما ناديده گرفته ميشود.
حوادث تلخ و خطرناكي كه روز جمعه در حين بازي تراكتورسازي و استقلال در ورزشگاه فوتبال تبريز رخ داد، اولين موارد از اين دست نبودند، ولي از نظر دامنه و ريخته شدن قبح آن به مرز نگران كنندهاي رسيده است.مجموعهاي از عوامل مختلف دست به دست هم دادند تا تيم تراكتورسازي و مديرانش، به همراه عوامل برگزار كننده اين ديدار - از فدراسيون فوتبال گرفته تا سازمان ليگ، هيات فوتبال آذربايجان شرقي و گزارشگر بازي - بازندگان ديگر اين مسابقه شوند. ولي تبعات اين شكست به همين جا خاتمه نخواهد يافت.
در طول اين ديدار اقليتي از تماشاگران، بيمهابا و بدون هيچ ممانعتي از سوي متوليان مسابقه، شعارهاي قومستيزانه، نژادپرستانه و حمايت از كشورهاي بيگانه در برابر توهين به ايران و ايرانيان سر داده تا بار ديگر نشان دهند كه چهره پنهان نزادپرستي در عرصه فوتبال گاهي به كريهترين وجهي خود را آشكار ميكند.بارها ديده شده و گفته شده كه اين قبيل تحركات اولا توسط عدهاي معلومالحال انجام شده و ثانيا ربطي به نژادپرستي و قوم ستيزي ندارد. متاسفانه بايد بگويم كه چنين توجيهات غيرقابل قبولي، نشان از نديده گرفتن مساله است. داوري اخلاقي و قانوني درباره رفتارهاي انجام شده از اين دست در ورزشگاههاي مختلف جهان، مطلقا به تعداد افراد مرتكب شونده و يا نيت آنان و مجريان همدست يا مماشاتكننده بستگي ندارد.از نظر قانوني و اخلاقي، مسوولان برگزاركننده مسابقات به همراه مسوولان صدا و سيما كه اين گونه دست بعضي گزارشگران را براي شعلهور كردن اين بياخلاقي و غرضورزي كاملا ضدملي خود را باز ميگذارند، يا همدست بروز چنين شرايطي هستند و يا با مماشات خواسته يا ناخواسته خود، به استمرار چنين فضاحت اخلاقي و ملي كمك ميكنند. در هر دو صورت، نتيجه و خروجي يكسان است؛ بيتوجهي به اخلاق و قانون و ناديده گرفتن هويت ملي و محروم شدن از برگزاري سالم و به دور از ناهنجاريهاي ضدقانون يك مسابقه منصفانه در فضايي انساني.از سوي ديگر ما با يك گزارشگر مغرض و فاقد مولفههاي مسووليتپذيري و بياعتنا به اصول حرفهاي مواجه هستيم كه از طرف نژادپرستان و قومگرايان ضدايراني محرك يا عامل اين فجايع، به عنوان قهرمان ملي و بومي معرفي شده است. در اين جا قصد تكرار موارد غيرحرفهاي، ضدورزشي و ضدملي گزارشگر بازي را ندارم كه ديگران به دقت و مورد به مورد آن را نشان دادهاند. جهان ورزش پر است از افراد شهرت طلب و بيمسووليتي كه برخلاف مصالح قانوني و منافع ملي، هر چه كه ميخواهند را بدون انديشه و شايد هدفمند، اجرا ميكنند.شايد در اين ميان درصد كمتري از شماتت شامل اين گزارشگر است. بخش بيشتر ملامت اول شامل مسوولان باشگاه ميزبان، برگزاركنندگان مسابقه، متوليان فوتبال ايران و مهمتر از همه صدا و سيما است كه به طور مداوم و گسترده چنين فردي را به عنوان گزارشگر اين نوع مسابقات حساس انتخاب ميكند. گزارشگر يك فوتبال ايراني در پربينندهترين شبكه رسانه ملي، عملا
آتش بيار معركه ميشود كه در نهايت نتيجهاي جز تهديد منافع ملي، يورش به مباني اخلاقي، نقض قوانين بين المللي و تهديد بالقوه موجوديت فوتبال ايران نداشته و نخواهد داشت. لازم به تذكر نيست كه افراد، باشگاهها و فوتبال ديگر كشورها با خلافهايي به مراتب كمتر از موارد ورزشگاه تبريز جريمه، توبيخ، محروم و تعليق شدهاند.بارها شنيده شده كه برخي اصرار دارند كه اين رفتارها مصداق نژادپرستي و تنفر قومي نيستند. من در اينجا قصد بررسي دقيق و شمرده اين موارد تخطي و تخلف را ندارم. انجام چنين كاري در اين مختصر، اگر مقدور هم باشد، ميسور نيست. ولي تنها ميتوانم تاكيد كنم كه قوانين فدراسيون بين المللي فوتبال در اين گونه موارد كاملا شفاف و گويا است و پيش از اين، بارها و بدون مماشات و پردهپوشي، براي كمتر، كوچكتر و محدودتر از اين موارد محروميتهاي سنگين در نظر گرفته است. ضمن آنكه حتي اگر موازين جهاني و خطرات فيفا را ناديده بگيريم، خطرات اين ناهنجاريها براي مصالح ايران و امنيت ملي همچنان باقي است.برخي اين رفتارهاي نادرست را با مطالبات بومي و اهداف اجتماعي، فرهنگي و سياسي گره ميزنند. حال آنكه برخورد اقليت خاطي در ورزشگاه تبريز، تماميت ارضي ايران را هدف گرفته و مطالبات احتمالي بومي و قومي صرفا پوششي براي اين رفتار ضدملي است. رفتارهايي كه در طول ديدار اخير و شماري ديگر از مسابقات فوتبال در ايران رخ داده، هدفي جز تضعيف وحدت ملي، تماميت ارضي و حاكميت قانون ندارد. در كجا سراغ داريد كه در يك مسابقه داخلي برخي از تماشاگران پرچم دو كشور خارجي را با افتخار بالا برده و عليه كشور خود شعار دهند؟من معتقدم كه حتي اگر رفتار اين قبيل افراد ضدايراني سوءاستفادهكننده از مسابقات ورزشي جدي نباشد، وظيفه مسوولان و مردم اين است كه اين گونه اقدامات را جدي گرفته و به طور جدي و بدون تعارف و مماشات در برابر اين بياخلاقي و بيقانوني و رفتار كاملا ضدملي بايستند. در كنار اين مسووليت، به طور موازي، آموزش همگاني نمادها و بنيادهاي نژادپرستي، قومستيزي و خارجيپرستي، به خصوص در فضاهاي ورزشي و خطرات ملي و بينالمللي تخطي اين امور، ضروري و ناگزير است.