همكاري فريدون شهبازيان با يك گروه تئاتري
جنجالآفريني يك آلبوم موسيقي
گروه فرهنگي
اين شعر از سرودههاي سايه نيست
آلبوم جديد همايون شجريان، عليرضا قرباني و مهيار عليزاده علاوه بر اينكه به اشتباه شعري را به هوشنگ ابتهاج نسبت داده، اين پرسش را به وجود ميآورد كه چرا قبل از انتشار آلبوم، اصلا با اين شاعر تماس و اجازهاي گرفته نشده است؟! واكنش يلدا ابتهاج - دختر هوشنگ ابتهاج (هـ. ا. سايه) - و اعلام اينكه شاعر قطعه «افسوس» از آلبوم جديد همايون شجريان و عليرضا قرباني با نام «افسانه چشمهايت» با وجود آنچه در اين آلبوم آمده، از سرودههاي «سايه» نيست، موضوع مهم ديگري را روشن ميكند و اين پرسش را به وجود ميآورد كه مگر سازندگان اين آلبوم پيش از انتشار آن و براي كسب اجازه از شاعرِ شعري كه به گفته آنها «سايه» است با او حتي تماسي نداشتهاند تا براي استفاده از شعر اجازه بگيرند كه اگر اين اتفاق ميافتاد همانجا متوجه ميشدند كه شاعرِ شعر هوشنگ ابتهاج نيست.
شهبازيان و تئاتر
با تغيير نام نمايش «تارتاروس» به «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالي» به كارگرداني امين ميري، گروه بازيگران و عوامل اين اثر نمايشي كه قرار است آذر ماه در پرديس تئاتر شهرزاد روي صحنه برود، معرفي شدند. قرار است موسيقي اين نمايش را فريدون شهبازيان بسازد. طبق گزارش رسيده، نمايش «قتل در موقعيت ۳۵ درجه شمالي» اقتباسي آزاد از رمان «در خياباني كه تو در آن زندگي ميكني» اثر ماري هيگينز كلارك است كه توسط شهاب مهربان و علي ساعدي نوشته شده است. اين اثر نمايشي كه پيش از اين عنوان «تارتاروس» را داشت، با دراماتورژي و كارگرداني امين ميري و تهيهكنندگي عليرضا توسليزاده از آذرماه سال جاري در پرديس تئاتر شهرزاد روي صحنه ميرود.
تشييع پيكر يك هنرمند
مراسم تشييع پيكر اسماعيل نظري، هنرمند پيشكسوت امروز از مقابل خانه هنرمندان ايران برگزار ميشود. اسماعيل نظري از هنرمندان پيشكسوت نگارگري بود كه شامگاه روز شنبه (۱۸ آبان ماه) پس از تحمل يك دوره بيماري دار فاني را وداع گفت. آغاز اين مراسم ساعت 10:30 است. گفتني است كه اين هنرمند فقيد متولد ۱۳۲۴ در تهران بود و نگارگري و تذهيب را در محضر استاداني از جمله محمدعلي زاويه و محمد تجويدي آموخت.
انتشار نوشتههاي مطبوعاتي ماركز
كتاب «رسوايي قرن و ديگر نوشتههاي مطبوعاتي» نوشته گابريل گارسيا ماركز با ترجمه علي شاكر و مقدمه محمدمهدي فرقاني منتشر شد. اين كتاب كه از سوي نشر خزه منتشر شده، شامل ۴۲ نوشته مطبوعاتي گابريل گارسيا ماركز است كه بين سالهاي دهه ۵۰ تا ۸۰ ميلادي در نشريات مختلف به چاپ رسيده است. در معرفي ناشر از اين كتاب عنوان شده است: از دل اين يادداشتها و گاهي تكنگاريها ميتوان پشت صحنه رمانهاي مشهور ماركز را تماشا كرد؛ اينكه كدام اتفاق و دغدغه روزمره زمينهساز خلق «صد سال تنهايي»، «پاييز پدرسالار» و... شده است. يادداشتهاي مطبوعاتي ماركز دست و دل او را براي خلق شاهكارهايش گرم ميكردهاند. با اين حال، خود آنها هيچ كم از داستانهاي درخشانش ندارند و به خوبي گواهي ميدهند كه چرا ماركز يكي از غولهاي جاودان ادبيات دنياست و چرا هماي نوبل ادبيات بر شانههايش نشسته است.