• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4509 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۲ آبان

به مناسبت زادروز پدر شعر نو فارسي

راه‌هاي نرفته ما با نيما

بهنام ناصري

 

 

ديروز، صدودوازدهمين زادروز نيما يوشيج بود؛ كسي كه او را با لقب «پدر شعر نو فارسي» به ياد مي‌آوريم. در باور عموم، نيما كسي است كه شعر فارسي را از قيد قوالب عروضي آزاد كرد. به اين معنا كه شعر با نيما توانست از محدوديت وزن‌هاي از پيش موجود شعر كلاسيك فراتر برد، اما آيا اهميت پدر شعر نو صرفا در عوض شدن قالب و آزمودن صورتي جديد است؟

قدر مسلم شكست قالب‌‌‌هاي عروضي تنها بخشي از نوآوري نيما و رويكرد تاريخي او به شعر فارسي است. جايگاه نيما در شعر فارسي را صرفا نبايد در سطح عوض شدن قالب شعر ديد بلكه دستاورد او را بايد در هستي‌شناسي‌اش و نگاهي كه به جهان پيرامون داشت، بررسي كرد. شايد بهتر آن باشد كه بگوييم برخلاف تصور رايج، عبور از قالب‌هاي كلاسيك و طبع‌آزمايي در قالب شعر نو موسوم به نيمايي، نه علت تحولات شعر معاصر فارسي، بلكه معلول تحولات هستي‌شناسانه‌اي بود كه در دوره‌اي از تاريخ معاصر حادث شد و در نگاه و زبان و بيان نيما تجلي يافت. به اعتباري، تحول از شكستن قالب‌ها آغاز نشد بلكه شكستن قالب‌هاي پيش‌موجود و سنتي، ضرورت هستي‌شناسي تازه‌اي بود ناشي از درآميزي نگاه نيما با مفاهيمي جديد و بي‌سابقه در سپهر انديشه ايراني. مفاهيمي كه جريان دادن به آنها در قوالب منظومِ قدمايي ممكن نبود، چون حاصل عبور مدرنيستي نيما از نظم ذهني شاعر قدمايي به طبيعت عيني چيزها در عصر جديد بودند؛ عينيتي كه پدر شعر نو فارسي از آن به «ابژكتيويته» ياد مي‌كرد، همان‌طور كه در هستي پيرامون خود مي‌بينيم، حتي حاوي نوعي وزن طبيعي هم اگر باشد، فاقد نظمي است از آن دست كه بتوان در قالب‌هاي منظم عروضي تقطيع و جاري‌اش كرد:

«در تمام طول شب/ كاين سياهِ سالخورد انبوه دندان‌هاش مي‌ريزد/ وزدرون تيرگي‌هاي مزّور/ سايه‌هاي قبرهاي مردگان و خانه‌هاي زندگان درهم مي‌آميزد/ وآن جهان‌افسا، نهفته در فسون خود/ از پي خواب درون تو/ مي‌دهد تحويل از گوش تو خواب تو به چشم تو/ پادشاه فتح بر تختش لميده ست...» (پادشاه فتح)

در شعر نيما، همان‌طور كه در اين سطرهاي آغازين از شعر درخشان «پادشاه فتح» مي‌خوانيم، تلويحا توجه ما را متوجه سياليت و پيش‌بيني‌ناپذيري صورت نوشتاري شعر مي‌كند. از اين منظر اگرچه نيما درصدد صورت‌بندي تئوريك شعري كه مي‌نويسد برمي‌آيد، در عين حال به ما يادآور مي‌شود كه به سبب همين سياليت و پيش‌بيني‌ناپذيري، هيچ شعر خوبي نيست كه تالي نظريه‌اي خاص باشد و براساس آن نظريه نوشته شده باشد.

آنچه نوشته شد، تنها اشارتي است به جهان شعري نيما و شايد در حكم محركي براي مصروف كردن توش‌ و توان و وقتي متناسب جهت نوشتن مقاله‌‌اي در باب اهميت او در شعر جديد فارسي. تنها يك نكته را با قاطعيت مي‌توان گفت و آن اينكه بخش اعظم زيبايي‌شناسي و بوطيقاي شعر نيما هنوز شناخته نشده و دانش ادبي فارسي‌زبانان كارهاي نكرده با اين شاعر مهم تاريخ ادبيات ايران زياد دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون