گروه اجتماعي
هفده سال از نخستين كلنگ طرح انتقال آب از درياي خزر به فلات مركزي ايران ميگذرد و حالا در سايه سيل انتقادات بدنه كارشناسي كشور و نمايندگان مجلس شهرهاي شمالي، طرح استيضاح وزير نيرو با 20 محور كه مهمترين آنها « عدم توان دفاع از انتقال غيرعلمي و غيركارشناسي درياي خزر به فلات مركزي ايران و صدور مجوز غيركارشناسي» درباره اين طرح به محل مناقشه تبديل شده است. «اعتماد» پيش از اين ذيل گزارش «دولت محترم، لطفا صداي كارشناسان را بشنويد» نظر متخصصان آب و محيطزيست را درخصوص طرح انتقال آب خزر جويا شده است و هزينههاي سرسامآور، ناپايداري زمين، بالارفتن شوري آب و نبود برنامه مشخصي براي چشمانداز صنعتي سمنان از مخاطراتي بودند كه كارشناسان در قبال اين طرح مطرح كردند اما فارغ از تمام مخاطراتي كه اين طرح با خود به همراه خواهد آورد، سوال اينجاست كه چرا وزارت نيرو با وزيري كه خود كارشناس و متخصص اين حوزه است همچنان تمايلي به توجه به نظرات بدنه كارشناسي ندارد. دكتر عباسقلي جهاني، عضو سابق شوراي جهاني آب نيز در اين سوال با «اعتماد» همدل است، اما ميگويد نظرات اين كارشناسان بايد در قالب يك ماموريت و آن هم گزارش ملي تدوين شود؛ گزارشي كه از هر دو طرف جريان مورد اعتماد و قابل ارجاع باشد. گزارشي جهاني كه آن را با گزارش ملي سيلاب قياس ميكند و دو مشخصه اصلي براي آن برميشمرد: اول بررسي نياز اين منطقه به آب و دوم ارايه گزينههاي بديل طرح و بررسي ابعاد اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي آنها.
آب تخصص اصلي وزير نيرو است و از همين منظر شايد انتظار ميرفت كه اگر ايشان در مسند وزارت نبودند، به دليل تخصصي كه در اين حوزه داشت خود با طرح انتقال آب خزر به فلات مركزي مخالفت كند و حالا كه صحبت استيضاح وزير شنيده ميشود، سوال اينجاست كه با وجود مخالفتهاي بدنه كارشناسي با اين طرح، چرا اين صداها شنيده نشدند، چرا در اين طرح امر كارشناسي دخيل نيست؟
تاكيد من هم همين موضوع كارشناسي مساله است. البته من راجع به تولد اين طرح مطلبي براي عرض دارم. سوال اينجاست كه اين طرح اصلا چگونه متولد شد؟ اگر بخواهيم روال منطقي و صحيح تولد طرحهاي توسعه منابع آب را از راه علمي، فني و تكنيكي بررسي كنيم، اصل قضيه به نياز و نيازسنجي باز ميگردد. يعني بايد يك نياز مطرح باشد تا تامين از درياچه اين نياز بررسي شود. بحث اول من اين است كه تولد طرح بايد بتواند نياز را تامين كند. اما نياز اين طرح چه بوده و چگونه محاسبه شده است؟ نه تنها من، بلكه نهادهاي كارشناسي مستقل هم گفتهاند كه بايد گزارشي مستدل و منطقي مبتني بر روابط و معيارهاي شناخته شده و مورد وثوق ملي و بينالمللي تدوين شود و برآورد كند كه اين نيازي كه برآورد و محاسبه شده است، بر اساس كدام مباني، كدام اصول و كدام ضوابط محاسبه شده است.
گزارش موجود برآوردي از اين نياز ندارد؟
چند سال پيش بود كه در جلسهاي در مركز مطالعات معاونت استراتژيك رياستجمهوري همين سوال به شكل ديگري مطرح شد. متولياني كه آنجا حضور داشتند به اين سوال چنين پاسخ دادند كه به ما فقط گفته شده است كه ميخواهيم فلان مقدار آب را منتقل كنيم و ما چندان وارد مباني و مسائل برآورد نياز نشديم. اين مساله منطقي نيست.
يعني هيچ گزارشي از نيازسنجي اين طرح
در دست نيست؟
من مضمون صحبت آنها را منتقل كردم و توضيحشان نيازسنجي را مشخص نميكرد در حالي كه در اين طرح «نياز» اصليترين مساله است. بارها به اشكال مختلف هم تقاضا شده است كه اگر گزارش مستدلي در خصوص نيازسنجي وجود دارد، منتشر شود و در اختيار نهادهاي مستقل قرار داده و ارزيابي شود. ببينيد اين نياز دو بعد مختلف دارد، يكي نياز به آب شرب و ديگري نياز صنايع. چگونگي محاسبه اين نيازها در مطالعات طرحهاي توسعه يك چارچوبهايي دارد و اين گزارش هم بايد برمبناي اين چارچوبها نوشته شده باشد. اگر اين نياز بررسي شود در گام بعدي بايد ديد آيا امكان تامين اين نياز از داخل حوضه آبريز آن منطقه وجود دارد يا خير و اين مساله هم منوط به اين است كه گزينههاي متفاوت كمهزينهتر با روشهاي برخورد مناسبتر براي تامين اين نيازها بررسي شوند و در نتيجه اولويت به گزينههايي داده شود كه بتوانند با منابع آبي خود حوزه نيازها را تامين كنند.
اما وزارت نيرو در نامهاي اعلام كرده بود كه آنها همه اقدامات لازم را انجام داده و هيچ راه ديگري براي حل بحث كم آبي در فلات مركزي وجود ندارد، به جز اينكه آب منتقل شود.
من سمنان را عرض ميكنم. ببينيد در حال حاضر اختلافاتي سر اين مساله بين نهادهاي دولتي و تصميمگيرندگان و نمايندگان مجلس به وجودآمده است كه بايد رفع شود. پيشنهاد ما براي اين كار ارايه دو گزارش است؛ يك گزارش نياز و دو بررسيهاي فني و اقتصادي گزينههاي موجود در خود حوزه. آقاي رييسجمهور همين كار را در قبال سيلابهاي اسفند 97 و فروردين 98 انجام دادند، ايشان به تعدادي از دانشگاهيان ماموريت دادند تا از اين مساله «گزارش ملي» تهيه كنند، خب چرا براي طرح انتقال آب خزر هم همين اقدام صورت نگيرد؟ هزينه انتقال آب هم كمتر از خسارات سيل نيست و از آن مهمتر در اين برهه حساس چنين كار كارشناسي براي اقناع مردم و بدنه كارشناسي ضرورت دارد. كميته يا كميسيوني تشكيل شود و كار را به عهده كارشناساني مستقل از دستگاههاي دولتي و خارج از بدنه دولت بسپارد؛ كارشناساني كه مورد وثوق هستند و استقلال فكري دارند. به نظرم در جامعه ما كارشناسان فراواني هستند كه صلاحيت علمي چنين كاري را داشته باشند و ماموريت بگيرند تا اين مسير طي شود.
چرا بررسي سيلاب به بدنه كارشناسي مستقل سپرده شد اما در خصوص طرح انتقال آب خزر اين اتفاق رخ نداده است؟
ببينيد زمان سيلاب ما هم مقالاتي نوشتيم اما اين خود آقاي رييسجمهور بودند كه به گزارش ملي سيلاب توجه كردند. حالا كه اختلاف نظر سر اين موضوع بسيار شدت پيدا كرده و مساله استيضاح وزير نيرو مطرح ميشود، چنين گزارشي ارزش دارد. ارزش دارد كه گروهي به طور مستقل اين گزارشها را تهيه كنند و گزينههاي بديل را هم از نظر فني ، اقتصادي و اجتماعي بررسي كنند و نظر خود را به صورت گزارش ارزيابي شده ملي به نهادها ارايه دهند.
يكي از مسائل حاشيهاي طرح انتقال آبخزر بيتوجهي به نظر كارشناسان است. كارشناسان بسياري در اين مدت نوشتهاند و ابعاد مختلف اين طرح را بررسي و نقد كردهاند اما نه سازمان محيطزيست و نه وزارت نيرو پاسخهاي قانعكنندهاي به بدنه كارشناسي ندادهاند. اين دو گزارشي كه شما پيشنهاد ميكنيد در اين وضعيت چگونه ميتواند مثمر ثمر واقع شود؟
دليلش اين است كه كارشناساني كه شما ميفرماييد ماموريتي براي اين كار پيدا نكردند و ديدگاههاي كارشناسي خود را به روشهاي مختلف نوشتند و گفتند. اما اگر مجموعهاي از كارشناسان معتمد و مورد وثوق به صورت يك نهاد رسمي تلقي شوند، كارشناساني كه از دو طرف ماجرا مورد اعتماد هستند، مستقلند و وابسته به سمتوسوي خاصي هم نيستند، آنگاه نتيجه اين گزارش ميتواند مورد اتكا باشد. ببينيد اين كارشناسان بايد دو گزارش را تهيه كنند. گفتم اما باز هم تاكيد ميكنم گزارش نياز و بعد گزارش گزينههاي بديل اين طرح. اين گزينهها بايد از نظر اجتماعي، اقتصادي و فني بررسي شوند و گزارش داده شود كه آيا اين نياز درست است يا خير، در محدوده آبريز خود منطقه امكان تامين چه مقدار آب هست و چه مقدار مورد نياز است. اگر اين گزارش تهيه شود جامعه هم ميفهمد كه نياز واقعي چيست و در برابر اين طرح چه گزينههاي بديل با هزينهها، آثار و تبعات كمتري وجود دارد و اگر كمبودي هست، ميتوان آن را بعدا جبران كرد يا خير. اين مساله بسيار مهم است، اينكه نبايد در جامعه شكاف ايجاد شود و اين گزارش در وهله اول به قصد اجماع ملي است. ما هم دانش اين كار را داريم و افرادي كه در تراز ملي بتوانند اين مساله را حل و فصل كنند. بايد ارايه شود و همه قانع شوند.