برف و مديريت بحران
مهدي زارع
بارش برف از بامداد ٢٥آبان ٩٨ در تهران كه خود نمادي از بيهنجاري اقليمي است، مشكلات ترافيكي از همان ساعات ابتدايي روز، به ويژه در مسيرهاي اصلي شهر ايجاد كرد و مجددا توجه را به ميزان آمادگي تهران در مقابل مخاطرات طبيعي و مديريت بحران برانگيخت. طي دهههاي اخير با افزايش رشد جمعيت در مناطق مستعد خطر سوانح طبيعي، ميزان ريسك حاصل از اين سوانح نيز افزايش يافته است. ميان دو واژه خطر (Hazard) و ريسك (Risk) تمايز مفهوم مهمي وجود دارد. «خطر»، به معناي ميزان پتانسيل يك سانحه طبيعي براي وقوع در يك محدوده است. به عنوان مثال، خطر رخداد زلزله در نواحي نزديك به يك گسل فعال در مقايسه با نواحي دور از آن، بيشتر است. «ريسك» به معناي ميزان احتمالي اثر خطر بر بشر و محيط او است، طوري كه با خسارت مالي يا جاني مواجه شده يا سازههاي او خراب شوند. به عنوان مثال، در دو ناحيه با خطر يكسان زلزله، ناحيهاي كه داراي جمعيت بيشتر يا داراي ساختمانهايي نامقاوم است، ريسك بالاتري را هم خواهد داشت. بنابراين ريسك سه مفهوم ميزان خطر، آسيبپذيري و تعداد جمعيت در معرض خطر را در خود دارد. كلانشهر تهران به عنوان بزرگترين و پرجمعيتترين شهر ايران، در محدوده بين دامنههاي جنوبي ارتفاعات البرز و دشتهاي وسيع جنوب آن قرار دارد و با توجه به شرايط جغرافيايي و زمينشناسي خاص خود، با مخاطرات زمينشناختي و آبوهوايي مختلفي روبروست. سابقه وقوع سوانح طبيعي، وجود آبرفتهاي جوان، زمين ساخت فعال، وجود گسلهاي بالقوه لرزهزا و ريخت خاص زمين در تهران، حاكي از آن است كه اين شهر تاكنون با مخاطرات طبيعي متعددي مواجه شده و بهصورت بالقوه در معرض خطر بالاي زمينلرزه، زمينلغزش، سيل و فرونشست است.
از سوي ديگر، تمركز جمعيت و وجود زيرساختهاي حياتي در شهر تهران نشان ميدهد كه وضع تابآوري و ريسك بالاي مخاطرات زمينشناختي در تهران، اهميت ويژهاي دارد. در پژوهشي كه نگارنده در سال ١٣٩٤ انجام داد تلاش شد تا ميزان خطر و ريسك نسبي حاصل از چهار مخاطره زمينلرزه، زمينلغزش، سيل و فرونشست در محدوده شهر تهران برآورد و نقشه پهنهبندي ريسك اين مخاطرات چهارگانه مهم تهيه شود. در مناطق شمالي تهران به دليل نزديكي به گسلهاي شمال تهران و مشا و همچنين مناطق جنوبي تهران به دليل برخورداري از خاك سست و مستعد تشديد زلزله، خطر زمينلرزه بهطور نسبي بيشتر از ساير مناطق است. با توجه به قرارگيري شهر تهران در دامنههاي جنوبي رشتهكوه البرز و توسعه شهرنشيني و عبور جادههاي مهم از نواحي كوهپايهاي تهران، يكي ديگر از مهمترين مخاطرات زمينشناختي مورد توجه در اين شهر، خطر وقوع زمينلغزش است. براي نمونه ميتوان به دو زمينلغزش قديمي گلابدره در شمال تهران و زمينلغزش شهرك مجلس فرحزاد در سال ١٣٨٣ اشاره كرد. در نواحي نزديك به ارتفاعات، خطر زمينلغزش بهطور نسبي بالا بوده و در كوههاي شرقي و جنوبشرقي تهران نيز خطر نسبي متوسطي وجود دارد. سومين مخاطره طبيعي مهم در تهران، خطر وقوع سيل است. تجربه وقوع سيل ٢٨تير ١٣٩٤ در دره كن و روستاي سيجان كرج و سيلابهاي فروردين ٩٨ مويد خطر و ريسك اين سانحه طبيعي است. بيشترين خطر سيل در تهران مربوط به حريم رودخانهها و نواحي كمشيب در نيمه جنوبي تهران است. چهارمين مخاطره زمينشناختي در نظر گرفته شده، خطر فرونشست زمين است. فرونشست زمين ميتواند دلايل مختلفي از جمله تخليه آب از سفره آب زيرزميني، زهكشي از خاكهاي آلي و معدنكاري زيرزميني داشته باشد. قسمتهاي جنوبي شهر تهران به دليل قرارگيري در دشت و وجود آبرفتهاي جوان، در معرض خطر بالاي فرونشست است. به علاوه طي سالهاي اخير، رشد جمعيت و برداشت بيرويه از سفرههاي آب زيرزميني، بر ميزان خطر فرونشست در اين مناطق به شدت افزوده است. در محدوده جنوبغربي تهران، فرونشستي با مساحت حدود ٦٥ كيلومتر مربع قرار دارد كه داراي نرخ بالاي فرونشست بوده و بخشهايي از مناطق ٩و ١٠، ١٧و ١٨ ، ١٩، ٢٠و ٢١ تهران را در برگرفته و در معرض ريسك بالا قرار داده است. علاوه بر فرونشست بخشهاي جنوبغربي تهران، گستره فرونشست دشت تهران- رى نيز وجود دارد كه اين بخش، قسمتهاى مركزى و جنوبى شهر تهران، شهررى و جنوب آن را فرا ميگيرد و از نهشتههاى آبرفتى جوان و كمى قديمىتر پوشيده شده و مخروطافكنههاى رودخانههاى كن، كرج و جاجرود قسمتهاى جنوبى آن را ميپوشاند. طبق مطالعات جديد، نرخ فرونشست سالانه حدود ۳۶سانتيمتر (يك ميليمتر در روز) در دشت تهران، خصوصا در مناطق جنوبغربي تهران است. برداشتهاي بيرويه در مناطق جنوبغربي تهران نشان ميدهد كه فرونشست زمين بهطور قابل ملاحظهاي زياد بوده است. اين مساله براي زمينهاي كشاورزي اطراف تهران، عواقب ثانويهاي مانند آلودگيهاي زيستمحيطي داشته است. تهران را ميتوان شهري با مخاطرات طبيعي بالقوه دانست. از طرفي طي سالهاي گذشته، جمعيت ساكن در اين نواحي بالقوه مخاطرهآميز رو به افزايش بوده است. جمعيت تهران در سال ١٣١٩ حدود ٥٥٠هزار نفر، در سال ١٣٣٥ حدود ١/٥ميليون نفر و برآورد ميشود در پايان سال ١٣٩٨ نيز به حدود ٩.٤ميليون نفر در شب باشد، چراكه در سالهاي اخير حدود ١١٦٠٠٠نفر در سال به جمعيت تهران افزوده شده است. جمعيت زياد تهران و روند رو به رشد آن، ميزان آسيبپذيري و ريسك مخاطرات طبيعي را در شهر تهران بالا برده است. بيشترين ريسك سوانح طبيعي چهارگانه زلزله، زمينلغزش، سيل و فرونشست در نيمه جنوبي تهران متمركز است. به هنگام رخداد سوانح، عمل و هماهنگي زيرساختهاي اساسي يك جامعه در امدادرساني و كاهش پيامدهاي سانحه بسيار حايز اهميت است. يكي از مهمترين اين زيرساختها، بيمارستانها هستند. نحوه توزيع بيمارستانها در شهر، سهولت دسترسي به آنها، تجهيزات اضطراري موجود در بيمارستانها، استحكام ساختمان آنها و... از مهمترين نكات در مطالعه ريسك سوانح طبيعي است. در يك برآورد اوليه، توزيع بيمارستانهاي موجود در شهر تهران روي نقشه ريسك نشان ميدهد كه اكثر بيمارستانهاي موجود در شهر تهران عمدتا در يك راستاي شمالي- جنوبي متمركز بوده و در صورت رخداد شديد زلزله يا يكي از مخاطرات مذكور، مردم ساكن در مناطق شرقي و غربي شهر تهران با مشكل امدادرساني و دسترسي به بيمارستانهاي اصلي شهر تهران مواجه خواهند شد كه اين مساله ريسك سانحه را افزايش ميدهد. اين مطالعات ما بدون لحاظ كردن عوامل پيچيدهكنندهاي مانند بارش برف آن هم زودتر از ماه قابل انتظار، بوده است. مديريت بحران براي شرايط هر يك از ريسكهاي ذكر شده در هنگام بارش برف، نيازمند دانش و تسلط به فناوريهاي پيشرفته و به خدمت گرفتن مديران و كارشناسان نخبه با سطح اطلاع و آگاهي مدرن و به روز است. برف تهران در ٢٥/٨/٩٨ آزموني كوچك از ميزان آمادگي اين شهر در برابر مخاطرات گوناگون بود.