بنزين و قهرمان نمايي
برخي از سياسيون داخلي ميخواهند سوار موج ايجادشده عليه دولت شوند و اگر بتوانند از خود قهرمان بسازند. بايد در برابر آنها سوالهاي مهم و جدي گذاشت و ملزم به پاسخگويي شوند. ادامه توزيع غيرعادلانه يارانه بنزين كه در آن هر كس متمولتر است پول بيشتري دريافت ميكند داراي كدام توجيه عقلي و منطقي و اقتصادي است؟ در كدام كشور آن هم در اوج تحريمها منابع عظيم ثروت ملي به صورت روزانه در اختيار عموم و خصوصا مرفهان جامعه قرار ميگيرد تا ترافيك به مرز راهبندان برسد و هواي شهرها آلوده گردد و دولت ناچار براي مقابله با عوارضي چون سرطانها اعتبار ديگري اختصاص دهد؟ فرض كنيم روش غلط يارانه دادن براي بنزين را از باب اضطرار و حلاليت اكل ميته بپذيريم، در شرايط تحريم با كدام پول و از كدام منبع ميتوان هزينه آن را پرداخت كرد و به ادامه مقاومت در برابر فشار حداكثري امريكا پرداخت؟ متاسفانه موضوع ملالآور و تكاندهنده فوق نشان ميدهد كه ما براي باز كردن بسياري از گرههاي كور اقتصادي و اجتماعي و سياسي با موانع متعدد و مختلف روبهرو هستيم و درست هم آنهايي كه بعضا مسبب به وجود آمدن اين گرههاي كور هستند يا پا پس ميكشند يا رندانه علم مخالفت بلند ميكنند و رسما طلبكار هم ميشوند! ولي هيچ چارهاي جز حل واقعگرايانه مشكلات و پرداخت هزينه آنها خصوصا از طريق آگاه كردن مردم و سخن گفتن با آنها وجود ندارد و چه خوب است كه رييسجمهور به صورت ويژه با مردم سخن بگويد و ابعاد ماجرا را شرح دهد و از متعهدان به منافع مردم كمك بگيرد. هر كس اراده رفع مشكلات و موانع تاريخي را دارد بايد شجاعت و جسارت لازم را داشته باشد و پاي هزينههاي سنگينش هم بايستد. شايد در ابتدا مردم بهواسطه فشارهايي كه تحمل ميكنند ناراحت شوند و حتي اعتراض كنند ولي قطعا به مرور كه حقايق برايشان مشخص شود و طليعه باز شدن گرهها را ببينند قانع ميشوند و از خادمان واقعي خود اظهار رضايت خواهند كرد. عقبنشيني از تصميمهاي درست و تلخ عوارضي به همراه دارد كه از عدم انجامش بسيار بيشتر است و روزي چون زخمي كهنه سر باز خواهد كرد كه هيچ علاجي براي آن وجود نخواهد داشت. درست مثل اينكه جراحي شكم بيمار را بشكافد و غده چركين را يافت كند ولي بترسد و عمل را رها سازد.