گره زدن اقتصاد به امنيت
از همين رو امنيت انرژي براي آنها بسيار پراهميت است. امريكاييها اكنون توانستهاند خود را تبديل به بزرگترين توليدكننده انرژي جهان كنند ؛ از همين رو ديگر به مانند چين نيازمند نفت خليج فارس نيستند. بنابراين چين نياز دارد كه در امنيت منطقه شريك باشد.
پس طبيعي است كه عربستان هم در مقابل نياز اقتصادي چين به انرژي و همينطور اينكه بتواند امنيت انرژي را تامين كند آمادگي آن را دارد كه وارد يك معامله اقتصادي-امنيتي با چينيها شود. تا از يك طرف نياز اقتصادي خود را برطرف كند و در طرف ديگر دغدغه امنيتي عربستان نيز در نظر گرفته شود.
هرچند در اين بين فروش تعداد زيادي از موشكهاي كوتاه برد و ميان برد چيني به عربستان سعودي نيز مطرح است اما نبايد فراموش كرد كه اين اتفاق موضوع جديدي نيست. از زماني كه ايران در دوره جنگ تحميلي از ليبي و سپس كره شمالي موشك خريداري كرد، در همان دوران چينيها موشكي با برد 3هزار كيلومتر به عربستانيها فروختند. چين از ابتدا به عربستان نگاه تجاري داشت و عربستانيها حاضر هستند به خاطر اين نگاه و قدرت مالي كه دارند از اين رويكرد چينيها استفاده كنند.
در حال حاضر عربستان تلاش ميكند با تمام قدرتهاي بزرگ دنيا وارد معامله شود و از اين طريق نقاط ضعف خود را در مقابل تهديدهاي داخلي و خارجي پوشش دهد. تلقي عربستان اين است كه ايران اكنون بزرگترين تهديد خارجي اين كشور محسوب ميشود و به دنبال آن است از اين طريق مشكلات خود را مرتفع كند. بنابراين در مقابل هر قدرت بزرگ جهاني سعي ميكند با استفاده از توانايي توليد انرژي و توانمندي مالي، نيازهاي امنيتي خود را پوشش دهد. ضمن اينكه رابطه خوب با عربستان تنها معطوف به اين كشور نخواهد شد. رابطه با عربستان به معناي رابطه خوب با كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس و همچنين تعداد زيادي از كشورهاي عربي از جمله مصر و اردن است. بنابراين عربستان با توجه به تواناييهايي كه به عنوان يك قدرت عربي، منطقهاي و همچنين توليد انرژي دارد ساير كشورها تلاش ميكنند تا به عربستان نزديك شوند و اين طبيعي است كه عربستان نيز از اين قضيه بهرهبرداري لازم را ببرد. مهمترين بحث عربستان امنيت است كه اكنون هم در داخل و هم خارج از عربستان براي اين كشور وجود دارد و سعي ميكند در يك معامله با كشورهاي خارجي دغدغه خود را برطرف كند.