مبارزه با فساد به شكل قضايي سرفصل مثبت اقداماتي است كه حجتالاسلام رييسي با ورود به قوه قضاييه در دستور كار قرار داده است و اين كار اگر ادامه پيدا كرده و نتايجش ملموس شود، اعتماد جامعه را ترميم ميكند. با اين نگاه يك رفتار رسانهاي در مورد پروندههاي قضايي فساد قابل تامل است.
«۴۰ پرونده دانهدرشتها روي ميز قضات» گزارش و اينفوگرافيكي است كه خبرگزاري فارس 21 آبان منتشر كرد. خبرگزاري فارس با تاكيد بر «عملكرد و بينش فراجناحي» رييس قوه قضاييه سعي در اثبات عملكرد ايشان با چنين عبارتي داشته است:«40 مفسد اقتصادي بزرگ را در يك گزارش به مردم معرفي كنيم!»
بعد هم يك فهرست 40 تايي از مديران سطوح و دستگاههاي مختلف در يك جدول آوردهاند و اين 40 نفر را «دانهدرشتهايي كه با مفاسد خود اعتبار اركان رسمي كشور را خدشهدار ميكنند و برخورد با آنها كه براي كشور از نان شب هم واجبتر است» توصيف كردهاند.
اين جدول 4 ستون دارد: نام و نام خانوادگي، عنوان اتهامي، وضعيت پرونده و سمت فرد. نگاهي به ستون «وضعيت پرونده» در اين جدول حقيقتي تلخ، پنهان و البته بزرگ را روشن ميكند: خبرنگار اين خبرگزاري در درجه اول و مديران آن در درجه دوم (و بالاتر) براي حفظ آبروي افراد هيچ ملاحظهاي ندارند.
در اين جدول در مقابل نام 4 نفر نوشته شده:«در مرحله تحقيقات». شگفتتر اينكه وضعيت 8 نفر حتي «در مرحله تحقيقات مقدماتي» است. يعني از مجموع 40 فرد فهرست شده در اين جدول 12 نفر هنوز در حال تحقيقات هستند. يعني ممكن است به آنچه اين خبرگزاري يعني مفسد دانهدرشت گفته، محكوم شوند، يا حكمي پايينتر از اين بگيرند يا حتي تبرئه شوند، مگر اينكه از قبل قرار بر محكوم شدن اين افراد گذاشته شده و از اين موضوع باخبر باشد.
بر اساس آنچه در اين گزارش قطعي شده 23 نفر از 40 نفر حكم قطعي گرفتهاند. 57 نفر يعني 15 درصد هنوز در مرحله تحقيقات هستند و 29 نفر يعني بيش از 36 درصد در مراحلي مثل برگزاري دادگاه، صدور راي، تجديدنظر و... قرار دارند و هنوز حكم قطعي نگرفتهاند. اين طور و پيش از اثبات موضوعي، كساني را با عنوان سنگين «مفسد دانهدرشت» متهم كردن نه اخلاقي است و نه قانوني كه حتي در استجازه 2 ساله رييس سابق قوه قضاييه نيز نيامده و نه بر اساس استانداردهاي رسانه حرفهاي!
وقتي رسانهاي مدعي است بر اساس «منشور دهگانه اخلاقي» عمل ميكند تنها براي اينكه گزارش خود عدد «40» را كه به اصلاح ضرب دارد در تيتر خود درج كند به 57 نفر اتهامي چنان سنگين زده است.
اين رفتار مسبوق به سابقه است؛ مثلا همين چند روز گذشته درباره يكي از بازداشتيهاي اخير با ذكر جزييات، اتهاماتي را نه از زبان يك مقام قضايي كه با عنوان «پيگيريهاي خبرنگار فارس اطلاعات جديدي درباره اين پرونده را روشن كرد» منتشر كرده است.
در حالي كه پيشفرض اين است كه چنين رويهاي در فضاي مجازي، بستر غيررسمي و رسانههاي بولتني جاري باشد، افتادن چنين آفتي به جان خبرگزاريهاي رسمي و معتبر زنگ هشداري است كه نبايد ناديدهاش گرفت.
كاركرد چنين خبرهايي شايد در درجه اول انتفاع جريان سياسي و كليك خوردن خبر باشد اما در نهايت چيزي نيست و نخواهد بود جز سرعت بخشيدن به تخريب اعتماد مردم به كليت دولت، نظام و حاكميت كه در نظر مردم همه به يك معني است. وقتي چنين اخباري بدون اقناع و اسناد محكمهپسند با تيترهاي درشت منتشر شوند، نتيجه اول براي مردم و مخاطب عادي اين است كه همه در كشور «ميبرند و ميخورند!» تقويت اين گزاره ما را با وضعي مواجه ميكند كه امروز دامنگير عراق شده است. در عراق عموم مردم و مخصوصا جوانان در اثر محتواهاي رسانهاي مشابه به اين تصور قطعي رسيدهاند كه همه اجزاي دولت و حكومت درگير فساد هستند و هيچ توضيحي را هم حاضر نيستند، بشنوند.
دميدن در آتش بياعتمادي به دولت و حاكميت و نظام عاقبتي جز آنچه امروز در عراق ميگذرد، نخواهد داشت. البته اين هشدار به معناي لاپوشاني و ناديده گرفتن فساد و سكوت رسانه در برابر آنها نيست. اما خبرسازي و كذبنويسي كه منجر به افزايش بياعتمادي باشد، همان كاري است كه سعدي عليهالرحمه در بوستان و در باب اول كه در عدل و تدبير و راي است به آن اشاره كرده:
يكي بر سر شاخ، بن ميبريد
خداوند بستان نگه كرد و ديد
بگفتا گر اين مرد بد ميكند
نه با من، كه با نفس خود ميكند
روزنامهنگار