• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4525 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۱ آذر

تا دير نشده راهي پيدا كنيم

صالح نيكبخت

فيلم دردناكي در شبكه‌هاي مجازي دست به دست مي‌شود كه در آن فردي، نوجوان زباله‌گردي را در يك سطل زباله سرنگون مي‌كند و با دوست خود به آن نوجوان مي‌خندند و او را تمسخر مي‌كنند. اين‌گونه اعمال و تحقير و تمسخر افراد با چنين رفتارهايي، نتيجه آموزش اجتماعي است كه هيچ‌گاه به صورت ريشه‌اي براي شهروندان صورت نگرفته و فقط به ظواهر آن توجه شده است. در طول اين سال‌ها ادعا مي‌شد كه تربيت مهم‌ترين هدف فرهنگ است، اما مي‌بينيم كه اتفاقا امر تربيت در آموزش كشور مفقود بوده است. از همان آغاز كه اين شعار داده مي‌شد و فقط براي پيرايش آن تلاش مي‌كردند، اين شعار تنها آرايشي كم مايه بود براي آموزش و پرورش كشور. چنانكه در بسياري از موارد و جز در مدارسي كه متعلق به طبقات خاصي بود، دانش‌آموزان به محض خروج از مدارس به لحاظ فقدان آموزش‌هاي اخلاقي و تربيتي همه آنچه به آنها ياد داده شده يا به صورت پند و اندرز بيان شده بود، فراموش مي‌كردند. نتيجه اين آموزش‌هاي اخلاقي و تربيتي كه صرفا جنبه‌هاي ظاهري و شكلي دارد همان مي‌شود كه جواناني كه پرورش يافته اين آموزش و تربيت هستند، بيايند در معبر عمومي و در حالي كه نوجواني را كه براي امرار معاش خود و احيانا خانواده‌اش مجبور به زباله‌گردي سطل‌ها شود، چهار دست و پا بلند كرده و در داخل سطل آشغال مي‌اندازند و آنگاه با خنده و تمسخر به اين نوجوان ستمكش و ستمديده مي‌گويند ناراحت نباش، دوربين مخفي بود.

آنچه اتفاق افتاده است نه ناشي از غير واقعي بودن آموزش و تربيت در مدارس كشور است و نه ناشي از اين است كه صدها كانال تلويزيون، راديو، روزنامه و تريبون‌هاي مختلف بي‌اثر بوده است، بلكه ناشي از آن روح منفعت‌طلبانه‌اي است كه به مباني اساسي فرهنگي جامعه و بي‌نياز كردن فرزندان مردم از گدايي و زباله‌گردي توجه نكرده است.

در جامعه‌اي كه بعضي از آقازاده‌ها در رديف محتكران بزرگ و اختلاسگران ثروت مردم قرار مي‌گيرند و از اينكه هزاران ميليارد تومان ثروت كشور را چپاول كرده و به خارج از كشور منتقل كرده‌اند ناراحت نيستند، ديدن اين صحنه‌ها و برخورد مردم اقشار ديگر با قشر فرودست‌تر از خودشان جاي تعجب ندارد. نتيجه نظام آموزشي كه فقط در شعار خلاصه شده و فرزندان اين سرزمين را به درستي با نقش و مسووليت اجتماعي خود آشنا نكرده و همزمان به قشري از جامعه اجازه «ژن‌خوب» بودن داده، ديدن همين صحنه‌هاي دردناك است. تا روزي كه اين اقتصاد بيمار درمان نشود، خبرهاي مختلف از اختلاس منتشر شود، برنامه‌ريزي مدون و واقعي براي آموزش صحيح و اصولي در نظام آموزشي وجود نداشته باشد و... وقوع چنين حوادثي هيچ دور نيست. اين ويديو هشداري است به تمامي دلسوزان در جامعه ايراني تا فروپاشي اخلاقي را در هر سطح و طبقه اجتماعي ببينند و گزارش كنند و براي آن چاره‌اي بينديشند. چاره اما تنها در شعارهاي كليشه‌اي و وعده‌هاي بدون زمان براي اجرا نيست. چاره در دلسوزي، تعهد و دل‌نگراني واقعي است و خواست واقعي براي اصلاح امور. نظام اقتصادي و آموزشي ما بايد از بيمارهاي سخت و مهلكي كه گرفتار آن شده نجات پيدا كند تا ديگر چنين صحنه‌هاي دردناكي، در سطح شهر و از مردمي كه روزگاري به نوعدوستي معروف بودند، نبينيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها