ميانجي خوب
موضع حاكميت عربستان-پادشاهي ملكسلمان و وليعهدي محمد بنسلمان- براي جمهوري اسلامي ايران دردسرساز بوده است. حتي پيش از توافق بينالمللي برجام به خاطر داريم كه كارشكنيهاي عربستانيها حصول اين توافق را به تاخير انداخت. پس از آن نيز همداستاني نسبي سعوديها با اسراييليها در منطقه باعث شد كه اعراب رنگ و بوي مخالفتشان با اسراييل را كمرنگ كنند و بيشتر مقابل ايران جبهه بگيرند. در اين ميان يكي از نكات مهمي كه در تحليل روابط جمهوري اسلامي ايران و عربستان بايد به آن توجه كرد، اين است كه اساسا در درازمدت، ميانمدت و كوتاهمدت نه ايران قادر است داخل كشور عربستان و نه عربستان ميتواند در ايران تاثيرگذاري ويژهاي داشته باشد. شايد اين گزاره در مورد كشور عراق به عنوان يك كشور موثر عرب صحيح نباشد چراكه هم ايران در عراق و هم عراق در ايران تاثيرگذار است. هم ما بر حاكميت عراق نفوذ داريم و هم صداي عراقيها در ايران شنيده ميشود اما اين گزاره در مورد عربستان صادق نيست و دسترسيها و تاثيرگذاريها داخل عربستان براي ايران به سختي قابل حصول است. اعدام شيخ نمر يكي از مصاديق اين ارتباط است كه ايران براي جلوگيري از اين اعدام، تلاشهاي بسياري كرد اما در نهايت اين تلاشها تاثيرگذار نبود و البته پس از آن هم اقدامات نسنجيدهاي داخل ايران صورت گرفت و به سفارت عربستان در تهران و كنسولگري آن در مشهد تعرض شد. عربستان نفوذي در ايران ندارد اما گاهي شنيده ميشود كه عربستان نسبت به مسلح كردن برخي گروهكهاي خرابكار، آشوبطلب يا بعضا تروريستي اقداماتي انجام داده كه جاي تاسف دارد؛ با اين حال آنها نيز مستقيما تاثيرگذاري در ايران ندارند. حال دو كشوري كه در منطقه قدرتمند هستند- نه در قدرت ايران شكي است و نه در قدرت عربستان در مقايسه با ساير كشورهاي حوزه خليج فارس به ويژه در مولفههاي اقتصادي ترديد وجود دارد- در يكديگر تاثيرگذار نيستند اما هر دو در منطقه تاثير بسزايي دارند؛ اين تاثيرگذاري ميتواند به نفع منافع مشترك طرفين باشد. بنابراين مجموع ويژگيهاي موجود، جمهوري اسلامي ايران و عربستان را در شرايطي قرار ميدهد كه بهتر است با يكديگر سازش كنند. اين دو كشور ميتوانند در منطقه تاثير جدي داشته باشند. اما نبايد شرايط موجود را ناديده گرفت. از سويي روي كار آمدن دونالد ترامپ در امريكا و رويكرد متفاوت آن به عربستان و از سوي ديگر تغيير شرايط سياسي در ايران نسبت به دوره آيتالله هاشميرفسنجاني و سيدمحمد خاتمي را پيش رو داريم. قطعا بازگشت به شرايط پيش از اين اگر ناممكن نباشد بسيار دشوار است. نبايد هدفگذاري را ايدهآلي قرار داده و درصدد باشيم كه مناسبات به زمان آقاي هاشمي يا به زمان آقاي خاتمي بازگردد كه قيمت نفت در سطح جهان به شدت كاهش يافته بود و همكاري ايران و عربستان بود كه سطح قيمت را تغيير داد. به طور قطع در كوتاهمدت نميتوانيم چشمانداز اميدبخشي داشته باشيم كه به سطح روابط در گذشته بازگرديم اما ميتوانيم از سطح تنش بكاهيم. معمولا در سياست خارجي نميتوان با يك اقدام همه مسائل را حل و فصل كرد و تنها ميتوان به سمت حل مساله حركت كرد. در حال حاضر روابط ايران و عربستان داراي نوعي تنش است؛ يعني دو كشور در حال فرسايش يكديگر هستند و قدرت اين دو كشور به نوعي به همافزايي در منطقه كمك نميكند. اين وضعيت را ميتوان تا حدودي تعديل كرد و به نوعي آتشبس نسبي سياسي دست يابيم، از سطح تبليغات منفي عليه يكديگر كاست و از كمك به مخالفان يكديگر با توجه به منافع دو طرف كم كرد. شايد مهمترين مساله در اين رابطه حل مشكل يمن باشد كه البته اين موضوع، اراده حاكميت عربستان را طلب ميكند و ايران هم هميشه تاكيد كرده كه حاضر است در حل مساله يمن كمك كند. به نظر ميرسد اگر مساله يمن حل و فصل شود تا حدود زيادي رابطه ايران و عربستان هم رو به بهبود حركت خواهد كرد. در اين ميان نميتوان همكاريهاي نفتي را هم ناديده گرفت. اگرچه تحريمهاي مجددي از سوي امريكا وضع شده و موقتا ايران در جرگه صادركنندگان نفت با محدوديتهاي جدي روبهروست اما اين وضعيت موقتي است و ميتوان در جريان ترميم رابطه ايران و عربستان مساله نفت را هم تاثيرگذار ديد و بررسي كرد و در آينده همكاري ايران و عربستان در زمينه نفت براي هر دو كشور منافعي در پي دارد. در جريان ترميم رابطه ايران و عربستان، عمان تلاش دارد كه نقش ميانجي را ايفا كند. عمان در شرايطي نيست كه بتواند مبتكر اقدامات صلحآميز و آشتيجويانه باشد اما زماني كه زمينهاي مهيا باشد معمولا عمانيها واسطه خوبي هستند. اما نبايد تصور كرد كه عمان با اقتدار سياسي و ديپلماتيك ميتواند، پرچم صلح برداشته و با تكيه بر اين تاثيرگذاري سياسي و ديپلماتيك روابط ايران و عربستان را بهبود بخشد؛ چراكه نه نفوذ زيادي در ايران دارد، نه در عربستان اما اگر ارادهاي براي ترميم رابطه در ميان دو طرف وجود داشته باشد، عمانيها ميتوانند ميانجي و واسطه خوب و پيامآور و پيامبرنده خوبي باشند. همچنين عراق هم از آن دست كشورهايي است كه ميتواند به تغيير روابط ايران و عربستان كمك كند. متاسفانه عراق در حال حاضر شرايط سياسي مطلوبي ندارد و در چنبره مشكلات قرار گرفته است با اين حال عراق هم با ايران رابطه خوبي دارد و هم با امريكاييها و از سويي كشوري عربي است كه در ميان كشورهاي عرب صاحب تاثير به حساب ميآيد. اگر عراق بتواند از چنبره مشكلات خارج شود، ميتواند در اين زمينه نيز تاثيرگذار باشد.