به بهانه سالروز تاسيس راديو پيام
رسانهاي كه در سوداي كاهش محدوديتها بود
سجاد تبريزي
امروز بيست و ششمين سالروز تاسيس راديو پيام است. راديو پيامي كه از مظاهر برنامه كاهش محدوديتهاي اجتماعي بعد از جنگ بود. در انتهاي دهه 60 و ابتداي دهه 70، مرحوم هاشمي رفسنجاني با هدف كاهش فاصله ميان مردم و حكومت و براي ترميم اعتماد عمومي، تغييرات گستردهاي را در برنامه كاري دولت قرار داد. تغييراتي كه به سرعت با مخالفت بزرگان و بخشهايي از حاكميت به بهانهاي براي حملات جدي به دولت تبديل شد. شايد آنچه در ذهن شخص رييسجمهور وقت ميگذشت، به دلايلي هيچوقت به زبان نيامد اما از روشي كه آن دولت در پيش گرفته بود، مشخصا كاهش محدوديتهاي اجتماعي سالهاي بعد از انقلاب و جنگ فرسايشي مشهود بود. ايجاد منطقه آزاد كيش به عنوان يك جزيره با آزادي نسبي اجتماعي از مهمترين آن تصميمات بود. كساني كه همان ابتداي تبديل كيش به منطقه آزاد به آنجا سفر كردند، به ياد دارند كه در حوزه اجتماعي چه اقداماتي براي احياي استانداردهاي بينالمللي در آنجا صورت گرفته بود. در پايتخت، بخش بزرگي از اين تغييرات به شهردار جوان و خوشنام سپرده شد. روزنامه تمام رنگي همشهري، رنگ و لعاب دادن به شهر، راديو پيام كه قرار بود تحت مديريت شهرداري لابلاي موزيكهاي جوانپسند، پيام شهري و ترافيكي منتشر كند و از همه مهمتر فرهنگسراها كه در كاهش اين محدوديتها موثر بودند. سينماها رونق گرفتند، كافهها باز شدند و جوانترها به تعريف جديدي از جايگاه خود در جامعه رسيدند.
بازار موسيقي رونق گرفت و موسيقي پاپ بار ديگر اجازه فعاليت پيدا كرد و سالنها پر شد از مشتاقان به موسيقي. مجموعه اين اتفاقات در آن دوره در يك جامعه خسته متاثر از سختيها و مصائب جنگ، مانند خون تازهاي جاري شد و پويايي و نشاط را تا حد زيادي به جامعه باز گرداند و بخش بزرگي از ياسها و بياعتماديها را ترميم كرد. اما همانطور كه اشاره شد از ابتداي كار، مخالفتها شكل گرفت و به مرور جدي شد. راديو پيام كه قرار بود راديو شهرداري تهران باشد، حتي به دست شهرداري سپرده نشد. روزنامه همشهري آماج خبرسازيهاي بولتنهاي نهادها قرار گرفت و فرهنگسراها كه كاركردي جدي در تغيير فرهنگ عمومي شهروندان داشتند، بعد از كشمكشي طولاني از دست تكنوكراتهاي همانديش دولت وقت خارج شد. مخالفت با تغييرات و كاهش هر چند نسبي محدوديتهاي اجتماعي، خود موضوعيتي سياسي پيدا كرد و هر روز شدت و قدرت بيشتري يافت؛ اما جامعه و به ويژه نسلي كه در اين دوره وارد دهه سوم زندگي خود ميشد، براي باز كردن راه، تلاشي ناخودآگاه داشت كه در انتخابات 76 بيش از هر زمان ديگر به چشم آمد. در آن دوره مخالفتها با دولت به مبارزه براي جلوگيري از كاهش محدوديتها تبديل شد و كار را به كارزاري خياباني كشاند و حتي در برخي موارد محدوديتهاي قبلي بيشتر هم شد. بگذريم. حالا 26 سال از تاسيس راديويي ميگذرد كه در زمان تاسيس، عاملي شد تا نسلي خسته و زخمي جنگ به جاي انتظار براي رسيدن نوارهاي لسآنجلسي، سبكهاي موسيقي مورد علاقه خود را در استانداردي ملي از ايستگاهي وطني گوش كنند. راديويي پرمخاطب كه نگاه مردم عادي را به حاكميت تغيير داد و به همراه مجموعهاي از تغييرات اندك، سرمايه بزرگ اجتماعي فراهم كرد. 26 سال گذشت و در اين ربع قرن، مخالفان و محدودكنندگان آزاديهاي اجتماعي تا توانستند عليه باريكه راه كاهش محدوديتها فعاليت كردند كه شرح آن گفتني نيست.
از اين مخالفان و محدودكنندگان ميتوان پرسيد كه اين تلاش بيوقفه براي محدوديتهاي بيشتر يا دست كم نگه داشتن محدوديتهاي قبلي چه تاثيري بر چه كسي داشته است؟ آيا اين مخالفتها جامعه را اخلاقيتر كرده است؟ در شرايط امروز كه اعتماد عمومي بسيار آسيب ديده است، نتيجه اِعمال محدوديتهاي بيشتر در جامعه را به روشني ميتوان ديد. در اين شرايط به نظر ميآيد براي ترميم احتمالي اعتماد ميان مردم و حاكميت، هيچ چيز ضروريتر از شروع فصلي ديگر از كاهش محدوديتهاي اجتماعي نيست.