صندلي اتوبوس، كالاي درآمدزا است
خبر عجيب فروش صندلي اتوبوس در برخي مسيرها در ساعتهاي شلوغ رفت و آمد شهري، باعث تعجب بسياري از كاربران توييتر فارسي شد. اين اتفاق كه هنوز ساز و كار آن مشخص نيست براي بسياري دستمايه طنز و شوخي شد و انتقاد بسياري از كاربران را نيز به همراه داشت. كاربران با داغ كردن هشتگ «صندلي اتوبوس» به اين موضوع پرداختند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«بعد يه نفر با چراغ قوه وايميسته تو اتوبوس و مسافرا رو با شماره بليتشون به سمت صندلي هدايت ميكنه»، «گويا دليل اين كار شهرداري اين است كه «خريد صندلي و رزرو آن سبب ميشود تا متوجه شويم ميزان تقاضا در يك مسير چه تعداد است و بر همان اساس اتوبوس به تعداد مناسب در زمان خاص پيشبيني كنيم» و «گويا كه خيلي خندهدار»، «صندلي اتوبوس رزرو كنن مردم؟ داداش بليت استاديوم ميخرن ميمونن پشت در، فازتون چيه؟»، «فقط مونده بود صندلي اتوبوس شركت واحد رو پيشفروش بكنن. خود از آب كره گرفتن نيست؟»، «شما يك اپسيلون فكر كن گرون كردن صندلي واسه آمارگيري باشه؛ يك درصد. يارو مياد تو اتوبوس پول بيشتر داده ميشينه اونم اتوبوسايي كه تا خرخره پرن»، «يعني من قراره از ونك بيام آزادي، بايد علاوه بر پول بليت پول صندلي هم بدم!»، «واقعا چه جوري تو اتوبوس و مترو زل ميزنين تو چشم بزرگترتون و راحت ميشينين رو صندلي؟ من رومو ميكنم اونور چشم تو چشم نشيم»، «فرزندم فروشي شدن صندليهاي اتوبوس را ديدي. زين پس همه چيز جهان تكراريست»، «يادم باشه صندلي جلوي اتوبوس رو يه ساله براي بابام بخرم»، «يعني چي صندلي اتوبوس رو ميفروشن؟»، «با خريد ده صندلي يك صندلي هديه بگيريد»، «صندلي اتوبوس» كه يك وسيله نقليه عموميه، فروشي ميشه. از فردا پسفردا بايد آماده باشي صندليهاي عمومي پاركم رزروي و فروشي بشه»، «صندلي اتوبوس واحد را هم بردند تو رديف كالاي درآمدزا»، «يه صندلي اتوبوس رو بذاريد براي ما پيرمردايي كه عين جغد بالاي سر جوونهاي نشسته روي صندلي اتوبوس ميايستيم و بهشون زل ميزنيم بمونه»، «حيفشون مياد اتوبوسهاي نو را بندازند زير پاي كارگري كه كفشهاي نو و چرمي برند ندارد»، «برنامه دارن تا صندلي اتوبوسهاي تهران رو با قيمتي بالاتر از قيمت معمول پيشفروش كنن و مثلا طرف واسه دوساعت بعد صندليش رو ميخره! يعني به قشر ضعيف جامعه حتي ديگه صندلي اتوبوس هم نميرسه و لابد بعدا ميگن بيپولها ميتونن پشت اتوبوس بُدون فقط»، «صندلي اتوبوسهاي پايتخت فروشي ميشود يعني از اين به بعد هر كي بيشتر پول بده ميشينه رو صندلي»، «من از الان قيد صندليها اتوبوس رو زدم»، «فكر كن آدمهايي كه براي اينكه كسي كنارشان نشيند و راحت باشند دو صندلي كنار هم را DRT كردند و مردم عادي كه بعد از دو اتوبوس پر كه معمولا در خطوط بيارتي تهران و ساعتهاي ۱۴ الي ۱۵ و ۱۶ الي ۲۰ چيز طبيعي است به زور سوار شدهاند! كپيبرداريهاي ما هم اغراقآميز است»، «اگر همين طور پيش بريم احتمالا مرحله بعدي فروش پيادهرو است»، «صندلي اتوبوس بخري دو ماه ديگه دلار رفت روي ۲۰ تومن دوبرابر قيمت ميتوني بفروشي!»، «صندلي اتوبوس رو با چه مكانيسمي ميخوان ساعتي بفروشين؟ كجاي دنيا همچين كاري انجام شده. كسي اگر ميدونه به منم بگه»، «- صندلي براي كدوم خط؟
- ۲۶ - بله چند لحظه اجازه بديد. اووه متاسفم خانوم. اين خط تمام صندليهاش واگذار شده» و «تنها دل خوشيم اين بود كه ميتونم تو صندلي اتوبوس راحت بشينم اون هم پروندهاش بسته شد».