مرگ و جايزه نوبل
مرتضي ميرحسيني
آلفرد برنارد نوبل پاييز 1833 در استكهلم سوئد متولد شد. چهار ساله بود كه همراه خانواده به روسيه مهاجرت كرد و در سنپترزبورگ مقيم شد. پدرش آنجا صاحب كارخانه ساخت مينهاي انفجاري و سلاحهاي جنگي بود و تا مدتي هم كسب و كار پررونقي داشت. خود آلفرد رشته شيمي را برگزيد و مدتي در روسيه، چندي در فرانسه و دورهاي هم در امريكا تحصيل كرد. بعدها كه كسب و كار پدرش كساد شد همگي با هم به سوئد برگشتند.
مدتها بود كه به «انفجار مهار شده» فكر ميكرد و اوايل دهه 1860 روي عملي كردن اين فكر متمركز شد. ميدانيم كه سرانجام به نتيجه رسيد، هرچند بهاي گزافي هم براي تحقق آن پرداخت. در يكي از آزمايشهاي ناموفق، كارگاه او منفجر شد و جان برادر كوچكش و چند نفر ديگر را گرفت. آلفرد نوبل سال 1867 اختراع خود را عرضه كرد و آن را ديناميت ناميد، برگرفته از واژه ديناميس يوناني به معني قدرت. اختراع او خاكبرداري وسيع از روي زمين و كندن دالانهاي بزرگ زيرزميني را تسهيل كرد و ساخت تونل در دل كوه براي عبور ريلهاي راهآهن و حتي كارهاي بزرگتري مثل حفر كانال پاناما را ممكن ساخت. اما خيلي زود معلوم شد كه ديناميت فقط براي صلح و توسعه به كار نميرود و نمونههاي ارتقا يافته آن در مقاصد جنگي و خطرناك هم كاربرد دارد. همان زمان برخي نشريات اروپايي، گزارشها و يادداشتهايي در نقد و نكوهش نوبل منتشر كردند و يكي از روزنامههاي فرانسوي، خانواده نوبل را سوداگران نيستي و ويراني لقب داد كه البته لقبي اغراقآميز بود اما رگههايي از حقيقت هم در آن
وجود داشت.
خود آلفرد نوبل هم كه ديگر به مردي ثروتمند تبديل شده بود دو دهه پاياني عمرش را در آشفتگي و ناآرامي سپري كرد. سال 1892 به كنگره صلح برن رفت. همانجا بود كه نگرانيهاي خود را با يكي از دوستانش در ميان گذاشت: «به نظر ميرسد عصر جديدي از خشونت آغاز خواهد شد. حتي همين حالا هم صداي غرش رعد را از دوردستها ميشنوم.» چند ماه بعد اين نگراني را در نامهاي به روي كاغذ آورد: «ميل دارم از ثروتم براي ايجاد جايزهاي استفاده كنم كه هر پنج سال يكبار به كسي كه به موثرترين وجه به صلح اروپا خدمت كرده باشد، داده شود.» باربارا تاكمن مينويسد كه نوبل اميدوار بود اهداي اين جايزه بعد از شش دوره به پايان برسد، زيرا به قول خود نوبل «اگر جامعه در ظرف سي سال اصلاح نشود، ما همه به ناچار به دوران بربريت بازخواهيم گشت.» او در دهم دسامبر 1986 در سانرمو ايتاليا از دنيا رفت. آنچه در آن نامه آورده بود، با اندكي تغيير در وصيتنامهاش هم گنجاند. وارثان تشكيلات او در تحقق خواستهاش كوشيدند و پنج سال بعد از مرگ او، يعني سال 1901 نخستين جايزه نوبل را برگزار كردند. جايزهاي كه هنوز هم هر سال به عدهاي اهدا ميشود و هم از حيث مبلغ نقدي و هم از نظر اعتباري كه براي برندگانش دارد، جايزه شاخصي محسوب ميشود. البته اين جايزه- مثل همه چيزهاي ديگر دنياي ما- منتقدان و حتي مخالفان فراواني هم دارد و گاهي داوران آن- بهويژه در جوايز صلح و ادبيات- به گزينشهاي جهتدار و غيراصولي متهم ميشوند.