• ۱۴۰۳ دوشنبه ۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4532 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۹ آذر

حاشيه‌هاي نطق پروانه سلحشوري نماينده مردم تهران در مجلس

اندكي تامل كنيد

«مردم بدانند در تمام مدت نمايندگي با آنها صادق بودم و با تمام وجودم تلاش كردم؛ اين‌بار به‌خاطر نظارت استصوابي نمي‌آيم، به خاطر اينكه براي من حكم صادر شود كه چه رايي در كميسيون و صحن بدهم، نمي‌آيم. براي آنهايي كه مدت‌ها اصلاح‌طلبان را كوبيدند، نمي‌آيم. به خاطر بغض‌هاي فروخفته‌اي كه منتظر هستند تا من نيايم، نمي‌آيم.» خصلت‌هاي شخصي است يا برخاسته از خطه‌اي كه در آن پا گرفته؛ ما هم نمي‌دانيم اما صحبت‌هايش از دل بر مي‌آيد و لاجرم به دل مي‌نشيند؛ مانند همين جمله‌هايي كه در ويديويي چند دقيقه‌اي منتشر كرد تا از دليل عدم نام‌نويسي در يازدهمين انتخابات مجلس به مردم بگويد؛ اينها گفته‌هاي «پروانه سلحشوري»، نماينده مردم تهران بود. نماينده‌اي كه اين سال‌ها با گفته‌ها و نكته‌هايش، به‌دفعات، همچون آبي خنك به دل و جان مردمي نشست كه منتقد شرايط موجودند و البته همزمان آتشي هم به خرمن دلواپسانش انداخت تا آنجا كه با وجود مصونيت قضايي نمايندگان اما مخالفانش از «خانه ملت» عليه او شكواييه تنظيم كردند كه البته اين هيچ‌ يك از اين مخالف‌خواني‌ها، نقطه پايان بر «نطق سلحشور» نبود.

جدال نطق اضطراري

نه حرفي و بحثي و نه جدالي؛ ديروز مانند روزي عادي و حتي بي‌سر و صداتر از يك روز معمول مجلس شروع شد؛ اما اين بي‌سر و صدا بودن تا پايان چهار ساعت صحن علني دوام نياورد تا آنجا كه دقايق آخر به دعوا ختم شد و همه اين حواشي از شروع يك نطق اضطراري بود؛ نطقي كه به قيد قرعه به نام پروانه سلحشوري رقم خورد. سلحشوري كه در رزومه نطق‌هايش همواره صداي منتقد پارلمان و جامعه بوده، اين‌بار پشت تريبون رفت تا مطابق آيين‌نامه داخلي مجلس، به مدت 5 دقيقه به اضطرار نطق كند. او جملاتش را با نقل‌قولي از بنيانگذار انقلاب اسلامي كه 40 سال پيش در بهشت زهرا ايراد فرموده بودند، آغاز كرد: «به چه حقي ملت 50 سال پيش سرنوشت ملت بعد را مشخص مي‌كند؟! سرنوشت هر ملتي به دست خودش است. 100 سال پيش از اين و 150 سال پيش از اين، ملتي بوده است كه سرنوشت و اختياري داشته است اما اختيار ما را نداشته است.» سلحشوري سپس رو به سوي مخاطبان اين نطق كه نه لزوما نمايندگان حاضر در صحن سبز بهارستان، بلكه «هموطنان عزيز ايراني» خطاب‌شان كرد و گفت: «اعتراض‌ سال‌هاي ۷۸ و ۸۸ و همچنين دي‌ماه ۹۶ و آبان‌ماه ۹۸ اعتراض‌هايي بوده كه همواره مطالباتي در آن وجود داشته است اما امروز معترضان، اغلب جواناني هستند كه به دنبال اشتغال و يك زندگي مطلوب انساني و اجتماعي هستند.» او كه پيش از حضور در كسوت نمايندگي، به‌ كار تدريس و تحصيل «جامعه‌شناسي» بوده، با نقل قولي از يكي از اساتيد اين حوزه ادامه داد: «ضرورت امروز كشور اين امر را بر ما قطعي كرده است كه از نو بپرسيم جامعه‌اي كه در فاصله ۷۰ سال؛ دو انقلاب بزرگ را تجربه كرده است و در هر يك يا دو دهه، يك جنبش سياسي و اجتماعي را، چرا آرام نمي‌گيرد و به بلوغ نمي‌رسد؟ چه‌ چيز در لايه‌هاي پنهان اين جامعه و در سياست و زمانه است كه عموم مردم را مضطرب، نابردبار و ناآرام كرده است؟»نقل‌قول سلحشوري به پايان رسيد و كم‌كم تحركات ميان نمايندگان جريان اصولگرا شروع شد؛ ابتدا حسينعلي حاجي‌دليگاني، نماينده نزديك به جبهه پايداري شاهين‌شهر در مجلس با اشاره به تريبوني كه سلحشوري پشت آن ايستاده بود، با عليرضا سليمي، عضو جبهه پايداري محلات در مجلس وارد گفت‌وگو شد. اين‌طور شد كه غرولند و در ادامه ‌هاي و هوي ديگر پايداري‌هاي پارلمان آرام‌آرام نيز شروع شد.

جمهوريت نظام جهت تمركزگرايي

سلحشوري اما بي‌توجه به تحركات اطرافش، سخنش را اين‌طور ادامه داد: «آيا انسان‌هايي كه اين جامعه را برساخته‌اند دچار شوريدگي و خشم مداوم هستند يا وجود يك معلوليت پنهان در هويت و ذات؟ مشكل در اين است كه ما گفته‌ايم اين سبك زندگي را انتخاب كرده‌ايم! آيا به‌ راستي جوانان ما اين سبك زندگي را انتخاب كردند؟» او گفت كه «متاسفانه ‌جز اقليتي برخوردار از تبعيض و امتياز، بقيه مردم را رها كرده‌ايم؛ به گونه‌اي كه امسال گفته شد بيش از نيمي از پذيرفته‌شدگان كنكور پزشكي كساني بودند كه دچار سهميه بودند» و ادامه داد: «طبقه‌اي نوساخته و برساخته و داراي امتيازاتي گوناگون و بقيه مردم رها شده. به همين دلايل متاسفانه جمهوريت نظام به سمت تمركزگرايي پيش رفته است. قدرت‌نمايي نهادهاي موازي در همه احوالات كشور. سلحشوري سپس پرسيد: «به‌ راستي جايگاه نهاد ملت كجاست؟»نماينده خوزستاني تهران ادامه داد: «اما در ساختارها، دوگانه و حتي چندگانه ارگان‌ها كه همه حكم مي‌رانند؛ چند دولت؟ چند اطلاعات؟ چند نهاد موازي؟ و نهايتا حاكميتي دوگانه كه از مسووليت‌پذيري فرار مي‌كند و با بازي «كي بود كي بود، من نبودم» مملكت را اداره مي‌كند.»حالا نوبت «عبدالله سامري» نماينده نزديك به جبهه پايداري خرمشهر، همراه «مجيد ناصري‌نژاد» نماينده شادگاني‌هاي اين جبهه، فريادزنان به نطق سلحشوري اعتراض كردند. در اين ميان سامري كه ماجراي فحاشي‌اش به ظريف در جريان جلسات راي ‌اعتماد به وزرا هنوز فراموش نشده، از مسعود پزشكيان خواست تا ميكروفن سلحشوري را خاموش كند؛ اما اگرچه آتش جار و جنجال پايداري تيز و روشن بود، نطق سلحشوري خاموش نشد!

پاسخگوي مادران داغدار باشيم

سلحشوري ادامه داد: «اكنون گسست اجتماعي، بي‌اعتمادي اجتماعي، نبود سرمايه اجتماعي، شكاف طبقاتي، شكاف جنسيتي، از معلول‌هاي حكمراني غيرمطلوب كشور هستند. متاسفانه تصميم‌سازان و تصميم‌گيران كشور نمي‌دانند در بستر اجتماعي چه مي‌گذرد و تحولات چند دهه گذشته چه بوده است؟ قطعا اگر در بين مردم بودند، فقر و نداري و ناله‌هاي مردم را مي‌ديدند و سياست‌هاي كلان را اين‌گونه اعمال نمي‌كردند.» او با بيان اينكه آنچه اطرافيان ما، به ما مي‌گويند هميشه حقيقت محض نيست، گفت: «ما پاسخگوي مادران داغدار و پدران رنج كشيده كه شرمسار فرزندان‌شان هستند، بايد باشيم؛ اگر خداوند و ملت اقتداري به ما داده، اين اقتدار نبايد جهت اعمال سليقه خودمان صورت گيرد؛ تا دير نشده زمان را دريابيم.» خانم نماينده بخش پاياني نطقش را شايد جان كلامش هم بود، به نقل از بنيانگذار انقلاب اسلامي در همان سخنراني بهشت زهرا (س) گفت: «من وقتي چشمم به بعضي از اينها كه اولاد خودشان را از دست داده‌اند، مي‌افتد سنگيني در دوشم مي‌افتد كه نمي‌توانم تاب بياورم. چگونه پس من وكيل مردم، كشته شدن جوانان ميهنم، هرچند ممكن است در بين آنها افرادي نفوذ كرده باشند را برتابم و چگونه دوباره مسووليت وكالت مردم را برعهده بگيرم؟ بگذاريد باور كنيم به پايان فصل سرد و نه به آغاز آن رسيده‌ايم.»

ادامه جدال در وقت اضافه

نطق سلحشوري وقتي به پايان رسيد كه صداي اذان ظهر و زنگ پايان جلسه و سپس با خروج نمايندگان، آرامش مي‌رفت به صحن حاكم شودكه ناصري‌نژاد و سامري هم خود را به سرعت به اين جمع رساندند تا آنچه نتوانسته بودند از پشت صندلي به گوش سلحشوري برسانند، رودرو فرياد كنند. سامري مي‌گفت اين نطق يك نطق انتخاباتي و تبليغاتي بوده و با فرياد به صحبت‌هايش ادامه مي‌داد؛ سلحشوري كه صحن را ترك كرد اما جدال همچنان به قوت خود باقي بود و سامري و تعدادي ديگر از پايداري‌ها همچنان بر مواضع خود با فرياد اصرار مي‌كردند. در همين لحظه محسن كوهكن كه اصولگراست اما نه در همه مرام و روش‌ها، از جنس پايداري‌ها خود را به جمع دلواپسان رساند و به آنها گفت: «ما در مجلس ششم نطق‌هاي تندتر از اين داشتيم، آرام باشيد.» اما اين جدال در ادامه از ميانه صحن به گوشه سمت چپ، جايي كه نصرالله پژمانفر و حسن‌بيگي، از ديگر پايداري‌هاي پارلمان حضور داشتند، سرايت كرد و هنگامي كه در رفت‌و برگشت كلامي ميان يكي از اين جمع دلواپس بود، حميده زرآبادي، اين نماينده اصلاح‌طلب توضيح داد كه سلحشوري اساسا در انتخابات نام‌نويسي نكرده كه بخواهد نطق انتخاباتي كند، پاسخ شنيد: «به جهنم كه ثبت‌نام نكرده است، قرار نيست به ديگران توهين كند!» پژمانفر هم كه در اين ميان آتشش حسابي تند بود، گفت: «اين نمي‌شود كه هر‌ كسي هر غلطي دلش خواست، بكند» دلواپس ديگري هم فرياد زد: «اين نطق براي تبليغ و حمايت از جريان اصلاحات بوده و بايد به هيات نظارت بر رفتار نمايندگان شكايت كرد!» جدال پايداري‌ها در صحني كه حالا ديگر كم‌كم خالي شده بود، ادامه داشت تا اينكه حراست مجلس، خبرنگاران را به سوي درب خروج راهنمايي كرد.


پروانه سلحشوري: «امروز قرعه نطق اضطراري به نامم افتاد. قسم خورده‌ام كه حقيقت بگويم و آن را فداي مصلحت نكنم. من ايراني آباد و آزاد براي همه مي‌خواهم. سعادت و رفاه را براي همگان مي‌خواهم. فرصت براي ناسزا گفتن و تهمت زدن هميشه هست، اندكي تامل كنيد. شايد شما هم نداي دلسوزانه و خيرخواهانه مرا شنيديد.» توييتر

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون