همراهي با محيطبانان، يك تجربه متفاوت است كه شايد نصيب خيليها نشده باشد. بسياري تصور ميكنند كه محيطبانان به دليل همجواري با طبيعت، شغل راحت و بدون دردسري دارند؛ اما واقعيت اين است كه محيطباني، كار در شرايط سخت است. دوري از خانواده، نداشتن روزهاي تعطيل، كمبود تسهيلات، زندگي در پاسگاههاي محيطباني دورافتاده، تحمل گرمي و سردي هوا تنها شمهاي از مصائبي است كه محيطبانان با آن مواجه هستند.
تاكنون حدود ۱۲۵ محيطبان به دلايل مختلف اعم از درگيري با متخلفان، واژگوني خودرو حين انجام ماموريت، يخزدگي، سكته و سوانح ديگر حين انجام وظيفه، جانشان را از دست دادهاند. روزنامه اعتماد درصدد است كه از اين پس در مجموعهاي با عنوان «قابي براي محيطبانان» بخشي از تجارب، اولويتها، دغدغهها و خاطرات محيطبانان كشورمان را با خوانندگان سهيم شود.
در گام نخست به سراغ پناهگاه حيات وحش عباسآباد واقع در شرق استان اصفهان رفتهايم و با محيطبان 38 ساله نامآشناي اين منطقه «مهدي جلالپور» دانشجوي دكتراي رشته علوم و مهندسي محيط زيست و يكي از عكاسان خوب حيات وحش صحبت كردهايم.
چطور شد كه محيطباني را به عنوان يك شغل انتخاب كرديد؟
تحصيلات ابتدايي و متوسطه را به دليل شغل پدر و مادرم در بافق و يزد گذراندم. در سال ۱۳۸۲ در رشته منابع طبيعي گرايش محيطزيست، مدرك كارشناسي را دريافت كردم. بعد از پايان دوران تحصيل در همان سال در جايگاه مسوول اجرايي يك شركت خصوصي مشغول به كار شدم. با توجه با علايق شخصي و رشته تخصصياي كه انتخاب كرده بودم در سال 1386 به عنوان كارشناس به اداره حفاظت محيط زيست شهرستان نايين وارد شدم. اما مهمترين دليل علاقهام به طبيعت و حياتوحش، خاطرات دوران كودكي و حضور در روستاي اجداديام بوده است. پدربزرگهايم از كشاورزان و دامداران خوشنام كوير بودند. در طبيعت زيباي كوير كودكي كرده و با آن انس گرفتم و زندگي در طبيعت را تجربه كردم.
پناهگاه حيات وحش عباسآباد از نظر شما چه ويژگيهاي منحصر به فردي دارد؟
پناهگاه حيات وحش عباسآباد با وسعت بالاي 300 هزار هكتار، يكي از مناطق تحت مديريت سازمان حفاظت محيط زيست در استان اصفهان است كه پهنه آن در دو شهرستان نايين و خور و بيابانك واقع شده و يكي از مناطق مستعد كشور است. اين منطقه به عنوان يك كريدور زيستي با پاركهاي ملي سياهكوه، كوير، توران و پناهگاههاي حيات وحش نايبندان و دره انجير در ارتباط است؛ در نتيجه قطعا ميتواند از طريق اكوتوريسم علاوه بر ايجاد مسووليت در حفظ تنوعزيستي در ايجاد رفاه جوامع محلي، تقويت ويژگيهاي فرهنگي، فراهمآوري فرصتهاي آموزشي و تحقيقاتي به عنوان يك ثروت ملي و استاني باعث تحول شهرستان و منطقه شود.
اين منطقه با وجود كوهستانهاي عظيم و يكپارچه در مركز و پيوند آن با دشتهاي نامتناهي و ارتفاعات مجاور، موجبات تغيير و تحول در شرايط آب و هوايي محلي را فراهم كرده و باعث افزايش تنوع فون و فلور گياهي و جانوري شده است.
وجود كوههاي صعبالعبوري مانند كوه عباسآباد و شاكوه و قله بياضه در منطقه از جهاتي كار حفاظت را آسان و از جهاتي هم سخت كردهاند. حضور پستانداران ارزشمندي مانند پلنگ، يوزپلنگ، گربه شني، كاراكال، روباه شني و شاه روباه نشاندهنده مطلوبيت زيستگاهي اين منطقه است.
ثبت حضور پلنگ ايراني براي اولين بار بعد از 33 سال در استان اصفهان به همت و غيرت تمام محيطبانهاي اداره حفاظت محيطزيست نايين و پناهگاه حياتوحش عباسآباد همچنين ثبت حضور يوزپلنگ آسيايي در منطقه عباسآباد و شناخته شدن اين منطقه به عنوان يكي از زيستگاههاي ارزشمند يوزپلنگ در كشور خود به تنهايي ميتواند ارزشهاي اين منطقه را نشان دهد.
در عين حال وجود مجموعه عظيم و زيباي ريگ جن و تاغزارهاي بزرگ آن در حاشيه منطقه، زيستگاه مناسبي را براي زادآوري گونههاي ارزشمندي مانند روباه شني و گربه شني فراهم كرده است.
پناهگاه حيات وحش عباسآباد از نظر تنوع پرندگان هم غني گزارش شده، از پرندگان شاخص اين منطقه بگوييد.
منطقه عباسآباد به دليل وسعت زياد، ساختارهاي متفاوت زمينشناسي، تيپهاي متغير زيستگاهي و گياهي و البته موقعيت جغرافيايي مركزي در كشور، طيف متنوعي از پرندگان را در خود جاي داده است.
گونههاي ارزشمندي مانند هوبره، زاغ بور، عقاب مارخور، باقرقره گندمي، كبك، تيهو و چكاوك هدهدي در اين منطقه به صورت مقيم هستند و زادآوري هم دارند. جوجهآوري هوبرهها در اغلب زيستگاههاي منطقه به ثبت رسيده همچنين وجود جمعيتهاي زمستانگذران هوبره نيز در اين منطقه قابل توجه است. حضور تعدادي زنگولهبال در كنار هوبرههاي مهاجر در فصل زمستان ميتواند اهميت اين زيستگاه را براي زمستانگذراني گونههاي مهاجر نشان دهد. زاغ بور به عنوان يك گونه آندميك، يكي از زيباترين گونههاي اين منطقه است كه خود به تنهايي از لحاظ اكولوژيكي و زيستگاهي قابل توجه است.
در حقيقت موقعيت گذرگاهي عباسآباد در كشور است كه موجب ورود گونههاي متعدد مهاجر به اين منطقه شده، بسياري از اين پرندگان حين فصل مهاجرت و عبور از فلات مركزي در اين زيستگاه توقف دارند كه همين امر باعث افزايش فون پرندگان منطقه ميشود. البته به رغم آب و هواي گرم و خشك منطقه در فصل پاييز و بهار، تعدادي زيادي از پرندگان آبزي نيز به طور موقت در آبگيرهاي مختلف و متنوع از جمله دقها همچنين مزارع پيراموني پرآب فرود ميآيند.
دليل اين امنيت را براي حيات وحش چه ميدانيد؟
زيستگاههاي غني، متنوع و بكري در پيرامون منطقه عباسآباد وجود دارد كه هر يك به عنوان يك سپر يا زون حمايتي سازنده براي پناهگاه حياتوحش عباسآباد عمل ميكنند. در عين حال اين زيستگاهها به عنوان يك ضربهگير هم در برابر تهديدهاي احتمالي از جمله شكار غيرمجاز هستند و ميتوانند برطرفكننده نيازهاي زيستي گونههاي جابهجا شونده بين اين منطقه باشند. چنانچه مشاهده مكرر جابهجايي گلههاي بزرگ قوچ، ميش، كل، بز و جبير بين اين منطقه و مناطق آزاد اطراف و پارك ملي سياهكوه هم ميتواند به همين علت باشد.
چه عواملي امنيت منطقه را بر هم ميزنند؟
خوشبختانه بكر بودن منطقه، وجود مستثنيات كم، تعارض كم با جوامع محلي به نسبت ساير مناطق، وجود كوههاي صعبالعبور و يكپارچه بودن منطقه باعث به وجود آمدن حداقل تعارضات و تهديدها شده است اما در حال حاضر خشكسالي مهمترين تهديد به شمار ميآيد.
به شغل محيطباني برگرديم، محيطباني را چگونه توصيف ميكنيد؟
محيطباني از نظر من شغل نيست، بيشتر يك احساس و علاقه است كه در ذات يك انسان نهفته است. مشكلات اقتصادي و اجتماعي در كنار سختي بسيار شرايط كار باعث شده كه از اين شغل به عنوان يكي از سختترين و پرمخاطرهترين مشاغل در كشور ياد شود.
يك محيطبان وقتي كه در محل خدمتاش، مشغول به خدمت است هر لحظه در معرض آسيب و تهديد است مانند درگيري با متخلفان شكار و صيد، سقوط از كوه، گزيدگي توسط حيوانات و... اما با همه اين مسائل و مشكلات در جهت حفظ محيطزيست تلاش ميكند.
شرايط كاري بسيار سخت باعث شده كه بعضي از محيطبانان قبل از اتمام دوران خدمت، دچار مشكلات جسماني عديدهاي شوند به طوري كه بعد از اتمام دوران خدمت هم با همين مشكلات جسماني، دست و پنجه نرم ميكنند.
براي يك محيطبان در طول دوران خدمتش بارها اتفاق ميافتد كه مجبور است در زمان سردي و گرمي هوا، گشت و كنترل انجام دهد. در اين شرايط ممكن است كه آب و آذوقهاش تمام شود، ممكن است كه بنزين ماشين تمام يا حتي وسيله نقليه فرسودهاش خراب شود و دسترسي به آنتن موبايل يا بيبسيم وجود نداشته باشد. ممكن است كه در يك بيراهه گرفتار يا حتي با شكارچيان غيرمجاز برخورد داشته باشد.
راهكار همه اينها، صبر و تحمل زياد است و اگر عشق و علاقه نباشد قطعا ادامه مسير ممكن نخواهد بود چنانكه خيليها هم وارد شغل محيطباني شدهاند و بعد از مدتي آن را رها كردهاند.
از سوي ديگر بايد از صبر و شكيبايي خانوادههاي محترم محيطبانان هم تشكر و قدرداني كرد.
حتما خاطرات مختلف و متنوعي از دوران محيطباني داريد؟
حضور لحظه به لحظه در اين شغل سرشار از خاطرات زيبا و فراموش نشدني است. هميشه براي من عكسالعملهاي حيات وحش و رفتارشناسي آنها، جالب و درخور توجه بوده و بيشترين خاطرات خوب من هم حاصل همين عكسالعملهاي زيباست.
يكي از زيباترين خاطرات من مربوط به حضور يك گرگ ماده به همراه تولههايش و بازي كردن آنها با يكديگر در كنار يك آبشخور در فصل تابستان است كه در فاصلهاي خيلي نزديك به من ايستاده و بازي ميكردند. يك بار هم از نزديك شاهد مبارزه چند تيهو با يك افعي شاخدار بودم كه يك جوجه تيهو را شكار كرده بود يا حتي لحظه آب خوردن يك افعي شاخدار بعد از لايروبي چشمه، لحظه بسيار زيبا و جذابي بود.
يك بار هم هنگام گشتزني در يكي از مناطق، با توجه به حساسيت زيستگاه و احتمال حضور شكارچيان غيرمجاز، كمين كرديم. هنگام غروب آفتاب كه مشغول دوربينكشي و كنترل مسيرهاي ارتباطي بوديم در نور كم آفتاب، متوجه تكان خوردن يك حيوان شدم. با توجه به فاصله زياد و عدم نور كافي تشخيص حيوان برايم سخت بود. در حالي كه فكر ميكردم چه حيواني است، متوجه شدم با سرعت زياد به سمت من حركت ميكند. وقتي كاملا نزديك شد(حداكثر فاصله دومتري) يك بره ميش تنها را ديدم كه از گله جدا مانده بود. لحظاتي با اين بره زيبا چشم در چشم شدم ولي گويا به صورت كامل متوجه حضور من نشده و فقط كمي مشكوك شده بود. همكارم را آرام صدا كردم كه او نيز بره را ببيند ولي حيوان همان موقع متوجه حضور ما شد و به سرعت از محل دور شد.
اما يكي از بدترين خاطراتي كه دارم، مربوط است به مشاهده يك بره ميش نيمهجان و بيمادر در فصل تابستان و كنار يكي از آبشخورها كه كمي بعد متوجه شدم، مادرش توسط يك شكارچي در همان نزديكي شكار شده است. آبشخور آب داشت اما بره همان جا افتاده و در حال جان دادن بود. متاسفانه نتوانستيم كاري براي اين بره انجام دهيم و تلف شد.
يكي ديگر از خاطراتم مربوط است به درآوردن يك بره قوچ از تله فلزي كه در يكي از زيستگاههاي آزاد اتفاق افتاد. با شروع فصل گرما در كوير، سركشي به منابع آبي و لايروبي چشمهها يكي از اساسيترين كارهاست. ما همزمان با سركشي به منابع آبي منطقه، سركشي منابع آبي مناطق آزاد را هم انجام ميدهيم. كنار يكي از چشمهها بوديم كه صدايي شنيديم، انگار يك چيزي روي زمين كشيده ميشد. وقتي اطراف را خوب نگاه كرديم، يك بره قوچ ديديم كه با تلهاي كه پايش در آن گير كرده بود، تلاش ميكرد از كوه بالا برود. دويديم و بره را گرفتيم و تله را از پايش درآورديم. خوشبختانه مشكلي براي پاي اين بره پيش نيامده بود و استخوان در ظاهر آسيب نديده بود فقط كمي خونريزي داشت و بره قوچ توانست دوباره به طبيعت بازگردد.
عكسهاي بسيار خوبي هم از شما ثبت شده، عكاسي حيات وحش را از كي شروع كرديد؟
مشاهده و ثبت تصاوير حيات وحش هميشه يك حس خوب و سرشار از انرژي مثبت در كنار كار محيطباني است. از آغاز فعاليتم در اداره حفاظت محيطزيست شهرستان نايين با يك دوربين كامپكت فوجي مشغول به عكاسي شدم و به طور جدي حدود يك سال است كه در كنار شغلم در وقتهاي آزاد اين كار را دنبال ميكنم.
بيشتر چه نوع عكسهايي ميگيريد؟
در كنار عكاسي حيات وحش به عكاسي طبيعت و عكاسي شب نيز علاقهمندم. معمولا عكاسي از حياتوحش به حضور در طبيعت بكر نياز دارد. با حضور در چنين مناطقي با برخي مناظر و پديدههاي طبيعي مواجه ميشويم كه نميتوان به راحتي از ثبت نكردن آنها گذشت و البته ديدن آسمان پرستاره زيباي كوير و ثبت تصاويرش براي من به شخصه هميشه سرشار از شادي و اميد است. من هميشه به اين باور داشتهام كه يك تغيير مسير كوچك ميتواند، زندگي انسان را تغيير دهد. اي كاش زندگيمان در مسير حفظ محيط زيست تغيير كند.
مناطق حفاظت شده و محيطبانان
كل مساحت خشكيهاي كشورمان ۱۶۴.۸ ميليون هكتار است و از اين مقدار ۸۶ ميليون هكتار(۵۲.۴ درصد) را مراتع، ۱۴.۲ ميليون هكتار(۸.۶ درصد) را جنگلها و ۳۲ ميليون هكتار(۱۹.۵درصد) را بيابانها و زمينهاي نمكي خالي از پوشش گياهي تشكيل دادهاند. از اين ميان حدود ۱۷ ميليون هكتار(۱۱درصد) اراضي ملي كشور است كه به عنوان مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محيط زيست شناخته و حفاظت ميشود.
مناطق چهارگانه مشتمل بر ۳۱ پارك ملي، ۳۸ اثر طبيعي ملي، ۴۶ پناهگاه حيات وحش و ۱۶۹ منطقه حفاظت شده، است. محيطبانها تنها وظيفه شكارباني در اين عرصهها را برعهده ندارند بلكه آنها از محيط زيست شامل آب، خاك، پوشش گياهي و كليه ويژگيهاي محيطي حفاظت ميكنند.
بر اساس آمارهايي كه سازمان حفاظت محيط زيست ارايه كرده در مناطق تحت حفاظت و شكار ممنوع اين سازمان به ازاي هر ۶ هزار هكتار بايد يك محيطبان حضور داشته باشد. حال آنكه بر اساس استانداردهاي بينالمللي براي هر هزار هكتار عرصه خشكي، يك محيطبان و براي هر ۵۰۰ هكتار عرصه آبي، يك محيطبان پيشبيني شده است. اين در حالي است كه از مجموع ۳.۴۰۰ محيطبان سازمان حفاظت محيط زيست، تاكنون ۱۲۵ نفر حين خدمت و براي دفاع از طبيعت، جانشان را از دست دادهاند.
دوري از خانواده، نداشتن روزهاي تعطيل، كمبود تسهيلات، زندگي در پاسگاههاي محيطباني دورافتاده، تحمل گرما و سردي هوا تنها شمهاي از مصايبي است كه محيطبانان با آن مواجه هستند. لازم به ذكر است كه بر اساس قانون، يك محيطبان ۱۸ روز در ماه را بايد در محل خدمت حاضر شود و ۱۲ روز هم مرخصي دارد.