انتقاد ناسپاسي نيست
سيد عبدالجواد موسوي
اين روزها درباره پليس و حدود وظايفش زياد ميشنويم. كليدش را هم آقاي رييسجمهور زد با اين جمله كه: وظيفه پليس اجراي قانون است و نه اجراي اسلام. اين جمله موافقان و مخالفان خودش را داشته و دارد كه به خودي خود امر مباركي است يعني همين كه ما بتوانيم درباره چيزهايي حرف بزنيم كه پيش از اين دربارهاش حرف نميزديم اتفاق بزرگي است. بايد وقت را غنيمت شمرد و در پناه سخن بزرگترها چيزهايي را بر زبان و قلم جاري ساخت . متاسفانه ما امكان و فرصت نقد بسياري از مقولات مهم و اساسي را نداريم. سربازي يكي از مهمترين اتفاقات زندگي ما است اما نميتوانيم درباره آن به راحتي حرف بزنيم. همه ما با پليس سر و كار داريم اما نميتوانيم به خيلي چيزها اشاره كنيم و نه تنها نميتوانيم كه گاه محدوديتهاي قانوني وارد ميشود تا تصويري كاملا آنكادر شده از آن ارايه دهيم. به خاطر دارم چند سال پيش آييننامهاي تدارك ديده شده بود براي سينمايي جماعت كه ماموران نيروي انتظامي را چنين نشان بدهيد و چنان. حتي ذكر شده بود قد و بالاي ماموران محترم از مقداري معين كوتاهتر نباشد. من اين را خوب ميفهمم كه ارايه تصويري مقتدرانه از پليس ميتواند به امنيت رواني يك جامعه مدد برساند اما در عين حال بايد مراقب بود كه اين تصوير مارا از ايرادهايي كه در كار همه وجود دارد غافل نكند و خداي ناكرده مارا دچار اين توهم نسازد كه اين منم طاووس عليين شده. طبيعي است كه هر نهاد و نيرو وسازماني دوست دارد در چشم ديگران بيعيب و نقص جلوه كند و اين ميل طبيعي فقط در نيروهاي نظامي و امنيتي وجود ندارد، در همين ماجراي سريال آقاي مهران مديري ديديم كه جامعه پزشكان چه مقدار ناشكيبايي از خود بروز داد. اين اتفاق ميتوانست براي هر قشر ديگري رخ دهد. مشكل اينجاست كه ما فكر ميكنيم صرف انتقاد از ما يعني ناسپاسي و قدر و قيمت زحماتي را كه انجام ميدهيم ناديده گرفتن. همه زحمت ميكشند. پزشكان كه جاي خود دارند، همين رفتگران شريف و زحمتكش اگر يك هفته كارشان را درست انجام ندهند همه زندگيمان به گند كشيده ميشود اما اگر كسي فيالمثل در يك كار تلويزيوني رفتگري را نشان داد كه سهلانگارانه جارو ميكشد يا وقتي ميخواهد پلاستيك زباله را به داخل ماشين حمل زباله پرت كند به ريختن زباله به كف خيابان اهميت نميدهد يعني به رفتگران توهين شده؟ فكر نكنيد از اهميت و ظرافت كار امنيتي بي اطلاعم و فكر ميكنم در نقد آنها نبايد به هيچ بايد و نبايدي پايبند بود اما اينكه يك نهاد خود را مصون از هر گونه انتقادي بداند بدون شك دچار فساد خواهد شد. در آموزههاي ديني ما ائمه معصومين- صلوتالله عليهم اجمعين- از ديگران ميخواستند دركار آنها دقت كنند و اگر انتقادي در كارشان ميبينند به آنها گوشزد كنند. آيا كسي ميتواند مدعي شود كه نعوذبالله در جايگاهي فراتر از آن بزرگان قرار دارد؟با هر متر و معياري چه ديني، چه عرفي و چه مدني كه به اين ماجرا نگاه كنيم نميتوانيم به ديگران بقبولانيم كه يك نهاد يا سازمان غير قابل انتقاد است. شايد بعضيها بگويند به دليل حساسيت موضوع بايد انتقاد به صورت خصوصي مطرح شود. اگر موضوع فقط به يك شخص مربوط ميشد شايد اين حرف تا حدي قابل توجيه بود اما داريم درباره يك نيروي عظيم سخن ميگوييم؛ نيرويي كه حق دارد از طرز رانندگي ما تا نوع لباس پوشيدن ما را زير نظر داشته باشد. نيرويي كه قرار است ما به او اعتماد كنيم و او هم امنيت روحي، رواني و فيزيكي ما را عهدهدار شود. وظايفي كه بر عهده اين نهاد گذاشتهاند وظايف بسيار دشواري است و درست به همين دليل امكان لغزش نيز در آن بسيار. براي اين كار ارادهاي دوسويه لازم است. دهاني كه سخن حق بگويد و گوشي كه مستعد شنيدن سخن تلخ باشد.