شايد امروز بتوان بوريس جانسون را خوشبختترين يا حتي خوششانسترين سياستمدار جهان دانست. معلوم نيست تا چند ماه يا چند سال ديگر چه سرنوشتي براي او رقم ميخورد، مهم اين است كه او اكنون قدرتمندترين فرد بريتانيا است و ديگر كسي نميتواند به او بگويد كه جايگاه متزلزلي را در اختيار دارد. او اكنون قدرتمندترين نخست وزير بريتانيا طي چند دهه گذشته است. او توانست كمپيني را هدايت كند كه يك پيروزي تاريخي را براي حزب محافظهكار رقم بزند. محافظهكاران توانستند حتي حزب كارگر را در مناطق سنتي شكست دهند و حالا بوريس جانسون با اكثريتي قدرتمند پس از يك كمپين حدودا دوماهه به ساختمان شماره 10 خيابان داونينگ بازميگردد.
حزب محافظهكار عملا توانسته اختلاف قابل توجهي را با حزب كارگر اصليترين رقيب خود ايجاد كند. از همين رو فضا كاملا فراهم است كه بوريس جانسون برنامه خروج مدنظر خود از اتحاديه را پيش ببرد و تا پايان ژانويه طبق وعدهاي كه داده بريتانيا را از اتحاديه اروپا خارج كند.
پس از اين پيروزي بزرگ در انتخابات سراسري براي محافظهكاران اما يك شكست سنگين براي حزب كارگر را به همراه داشت. جرمي كوربين پس از اين شكست گفت كه شب بسيار نااميدكنندهاي بود و قطعا براي انتخابات آينده وارد مبارزه نميشوم. گفتني است كوربين پس از اين شكست بزرگ از سمت خود به عنوان دبيركل حزب كارگر كنارهگيري كرد. كوربين معتقد بود كه مانيفست او تحت عنوان مانيفست اميد ميتوانست موفق باشد، اما برگزيت چنان فضاي بريتانيا را قطبي كرده كه مردم موضوعات عادي روزمره و سياسي خود را ناديده گرفتهاند.
محافظهكاران با كسب 364 كرسي توانستند بزرگترين پيروزي را از زمان مارگارت تاچر در سال 1987 رقم بزنند. تاچر نخستوزير وقت بريتانيا اگرچه در انتخابات سال 1978 با ريزش كرسيهاي محافظهكاران مواجه شد اما او توانست با 376 كرسي اكثريت مطلق پارلماني را به دست آورد. تاچر همچنين در انتخابات سال 1983 يك ركورد كم سابقه را از خود بهجاي گذاشت. او توانسته بود در آن انتخابات 397 كرسي را كسب كند كه شايد ديگر براي محافظهكاران اين ركورد در تاريخ تكرار نشود.
اما در طرف مقابل حزب كارگر به رهبري جرمي كوربين بدترين شكست تاريخي خود را رقم زد. حزب كارگر برخي كرسيهايي را از دست داد كه به شكل سنتي از سال 1935 در اختيار اين حزب قرار داشت و به هيچ عنوان تصور نميشد كه روزي محافظهكاران بتوانند در اين مناطق نفوذ كنند. حزب كارگر هنگامي كه در انتخابات سال 2015 از محافظهكاران با كسب تنها 232 كرسي شكست خورد كمتر كسي تصور ميكرد كه اين حزب با شكستي بدتر مواجه شود، چرا كه با تغيير رويه حزب كارگر و بازسازي دوباره، اين حزب در انتخابات زودهنگام سال 2017 اگرچه شكست خورد اما توانست جايگاه خود را بهبود ببخشد. جرمي كوربين كه به تازگي رهبري حزب را برعهده گرفته بود محافظهكاران را به چالش كشيد تا جايي كه اكثريت مطلق محافظهكاران را از آنها گرفت و مجبور به تشكيل دولت ائتلافي شدند و كرسيهاي حزب رشد قابل توجهي پيدا كرد. از همين رو كمتر كسي تصور ميكرد كه شرايط به سمتي سوق پيدا كند كه حزب كارگر شكستي بزرگ را متحمل شود.
جانسون پس از مشخص شدن نتايج در نطقي عنوان كرد كه مردم به دولت محافظهكار يك ماموريت جديد دادند كه برگزيت را با قوت انجام دهد. او در ادامه گفت: من ميخواهم از مردم كشور به خاطر راي در ماه دسامبر تشكر كنم، زيرا ما نميخواستيم اين اتفاق در چنين ماهي رخ دهد. اما فكر ميكنم كه انتخاباتي كاملا تاريخي بود. دولت جديد به خواست دموكراتيك مردم بريتانيا براي تغيير بهتر در كشور و رهاسازي پتانسيل كل مردم كشوربراي پيشرفت احترام ميگذارد. لازم به ذكر است هنگامي كه بوريس جانسون در ماه جولاي به عنوان جانشين ترزا مي معرفي شد شايد كمتر كسي تصور ميكرد كه بتواند موقعيت خود را تثبيت كند. شايد بسياري بر اين عقيده بودند كه بهترين فرصت براي حزب محافظهكار است تا خود را براي پيروزي آماده كند. اما نكته اينجا بود كه جانسون نشان داد ميتواند مبارزه و از همه ابزارها هرچند محدود براي پيروزي استفاده كند. گفتني است دفتر نخست وزيري بريتانيا پيش از انتخابات اعلام كرده بود در صورت پيروزي آقاي جانسون و ماندگاري وي در ساختمان شماره 10 روز دوشنبه كابينه جديد بريتانيا اعلام خواهد شد.
تغيير چالش از برگزيت به اسكاتلند
نيك اردلي، كارشناس سياسي در بيبيسي در خصوص نتايج اين انتخابات مينويسد: نتيجهاي كه رقم خورد براي محافظهكاران واقعا قابل توجه است و حتي بهتر از آن چيزي است كه اميدوار بودند به دست آورند. آنها اكنون اكثريت را در اختيار دارند و بوريس جانسون ميتواند اطمينان دهد كه برگزيت تا پايان ماه آينده رخ خواهد داد. او در ادامه مينويسد نتايج به اين دليل حيرتانگيز بود كه تعدادي از مناطقي كه به شكل تاريخي در اختيار حزب كارگر قرار داشت به سمت محافظهكاران گرايش پيدا كرده است. در طرف مقابل حزب كارگر نيز در شرايط سختي قرار گرفته است. جرمي كوربين عنوان كرده كه سمت خود را ترك ميكند و احتمالا تا زمان تعيين دبيركل جديد در سمت خود باقي خواهد ماند اما برخي ميخواهند كه او فورا جايگاه خود را ترك كند. در اسكاتلند اما فضا كاملا متفاوت است. حزب ملي اسكاتلند توانست رقباي خود در ساير احزاب را شكست دهد و كرسيهاي قابل توجهي را كسب كند. اردلي در پايان عنوان ميكند كه اكثريت محافظهكار پارلمان بريتانيا به اين معناست كه هرچند دعوا بر سر برگزيت به پايان ميرسد اما اتفاق ديگري كه آغاز ميشود مشاجره بر سر استقلال اسكاتلند است.
دليل اصلي آغاز اين مشاجره را ميتوان از صحبتهاي رهبر حزب ملي اسكاتلند فهميد. او گفت اين يك شب استثنايي براي ما بود، چرا كه اسكاتلند يك پيام بسيار واضح را ارسال كرده مبني بر اينكه نميخواهد در چارچوب سياستهاي بوريس جانسون عمل كند و نخستوزير نميتواند اسكاتلند را از اتحاديه اروپا خارج كند. وي افزود: اين يك پيام قوي از سمت اسكاتلند است كه در يك همهپرسي استقلال آينده خود را تعيين كند.
در حال حاضر نكته اينجاست كه اگرچه سال 2014 اسكاتلند به جدايي از بريتانيا راي منفي داد ولي حزب ملي اسكاتلند معتقد است مردم اسكاتلند به اين دليل چنين رايي را دادند كه از اتحاديه اروپا خارج نشوند. اما حالا كه بريتانيا از اتحاديه اروپا خارج ميشود مردم اسكاتلند نيز دوباره بايد حق انتخاب پيدا كنند و همين موضوع ميتواند شرايط را سخت كند.
خوشحالي ترامپ از نتيجه انتخابات بريتانيا
پنجشنبه شب علاوه بر بوريس جانسون، دونالد ترامپ رييسجمهور ايالات متحده نيز بسيار از نتيجه به دست آمده در بريتانيا خوشحال بود. او در توييتر خود به بوريس جانسون تبريك گفت و عنوان كرد كه حالا مسير براي توافق تجاري جديد ميان امريكا و بريتانيا پس از برگزيت باز شده است. او در ادامه توييت خود گفت كه اين توافق ميتواند بزرگتر از هر توافقي باشد كه بوريس و اتحاديه اروپا ميتوانند به آن دست پيدا كنند. او همچنين پيش از توييت تبريك به بوريس جانسون پس از مشخص شدن نتايج اوليه انتخابات نوشت يك پيروزي بزرگ براي بوريس جانسون در بريتانيا. كه اين توييت نشان از خوشحالي ترامپ بود.
خروج از بلاتكليفي
مردم بريتانيا در مقاطع مختلف نشان دادند علاقهاي به ماندن طولاني مدت در بلاتكليفي ندارند و ميخواهند هرچه سريعتر از فضاي سردرگم اطراف خود خارج شوند. مردم بريتانيا پس از رفراندوم برگزيت دچار يك سردرگمي و بلاتكليفي شده بودند. شرايط دولت نيز طي 3سال گذشته چندان با ثبات نبوده، هرچند حزب محافظهكار قدرت را در اختيار داشت اما در عمل بارها اعضاي كابينه تغيير كردند و هيچگونه تصميمگيري طي اين سالها صورت نگرفته بود. بوريس جانسون اگرچه مدت كوتاهي در سمت نخستوزيري قرار داشت اما از اين مدت كوتاه براي ماندگاري خود استفاده كرد و نشان داد كه ميتواند تصميم بگيرد و روي تصميم خود پافشاري كند و از گزينههاي محدود خود نيز ميتواند به خوبي استفاده كند. او اين اطمينان را به رايدهندگان داد كه توان تصميمگيري دارد و ميتواند كشور را از وضعيت بلاتكليفي خارج كند. كاري كه در طرف مقابل جرمي كوربين انجام نداد. مساله اصلي مردم بريتانيا در اين انتخابات برگزيت بود. آنها فردي را ميخواستند كه يا برگزيت را انجام دهد يا اينكه جلوي آن را بگيرد. فرد ميانهاي را نميخواستند. كوربين نتوانست تصميم بگيرد كه آيا ميخواهد برگزيت را انجام دهد يا انجام ندهد. كوربين اگرچه وعدههاي قابلتوجهي را به مردم در طول انتخابات داد اما نتوانست به مردم اين وعده را بدهد كه كشور را از بلاتكليفي خارج ميكند. او باز هم مردم را به آيندهاي نامعلوم وعده ميداد و هيچ چشماندازي براي اقدامات او نميديدند. كوربين كمپيني را پيش برد كه براي زمانه اين انتخابات نبود. كمپين كوربين تنها مردم را بلاتكليفتر از گذشته ميكرد و مردم نيز قصد داشتند از اين وضعيت خارج شوند. جانسون يك مسير مستقيم را پيش روي مردم قرار داده بود. «بياييد برگزيت را انجام دهيم». اما كمپين كوربين مثل مانيفستي كه ارايه داده بود يك آرزو بود نه يك حقيقت. مردم بريتانيا در انتخابات نشان دادهاند بيش از اينكه به آرزو دل ببندند به واقعيت موجود تكيه كنند. جانسون نخستوزير مناسب اين دوران بريتانياست. او شايد تا چندماه يا حتي چند سال كارايي خود را از دست بدهد ولي ماندگاري او تا زماني خواهد بود كه منطبق با زمانه خود باشد. كوربين اما مرد زمانه حاضر نبود.