شكست حزب كارگر آنچنان هم مفتضحانه نبود، بلكه اين محافظهكاران بودند كه توانستند تعداد آراي خود را افزايش دهند. انتخابات اخير بريتانيا ضربه سنگيني براي حزب كارگر محسوب ميشود: بوريس جانسون، رهبر حزب محافظهكار و نخستوزير اين كشور براي اولينبار از زمان مارگارت تاچر توانست اكثريت كرسيهاي حزب محافظهكار را از آن خود كند و موجب بركناري دهها نماينده مخالف شود. حزب كارگر كرسيهاي خود را در بخشهاي شمالي و مركزي كشور از دست داد؛ اما وقتي ارقام را بررسي ميكنيم نكته جالب، چرايي اين اتفاق است. يك روايت اين است كه رايدهندگان در اين مناطق از حزب كارگر نااميد شدهاند كه البته اين روايت فقط تا حدي درست است. نتايج بهطور كامل اعلام نشده است، اما پس از اينكه حزب محافظهكار در مناطق مخالف خروج از برگزيت دهها كرسي را از آن خود كرد، متوجه شديم كه تقريبا هميشه الگويي ثابت وجود دارد.
در سال 2017، استراتژي ترزا مي، نخستوزير و رهبر پيشين حزب محافظهكار بريتانيا، در مورد اين كرسيها عمل كرد و حزب او توانست بيشترين تعداد كرسي را از آن خود كند. اما يك چيز راه او را سد كرد – حزب كارگر نيز بر افزايش كرسيهاي خود در اين نواحي تمركز كرده بود.
نمونه اين اتفاق در شهر دارلينگتون روي داد: تعداد آراي حزب محافظهكار از 14479 راي در سال 2015 به 19401 راي در سال 2017 افزايش يافت- و اين ميزان براي گرفتن اين كرسي در سال 2010 يا 2015 كافي بود. اما به دليل اينكه تعداد آراي حزب كارگر از 17637 راي در سال 2015 به 22681 راي در سال 2017 افزايش يافته بود، اين حزب توانست قدرت را از آن خود كند. اين ميزان از تعداد آراي حزب كارگر در سال 2005 يا 2001 بيشتر بود.
اتفاقي كه امسال در شهر دارلينگتون افتاد، اين است كه آراي سال 2017 حزب كارگر با ضربه سنگيني از بين رفت؛ تعداد آراي اين حزب در اين شهر نسبت به سال 2015 و 2010 كاهش يافت و دوباره به 17607 راي رسيد. اما تعداد آراي محافظهكاران كمي بيشتر شد و به 20901 راي رسيد. اما محافظهكاران توانستند با حفظ آراي سال 2017 خود و همچنين كسب مازاد آراي حزب كارگر در همين سال، به پيروزي دست يابند. چيزي كه اتفاق افتاد تعداد زياد رايدهندگاني بود كه حزب كارگر را در هر مقياس تاريخي رها نكردند.
شما ميتوانيد چنين الگويي را در سراسر بريتانيا مشاهده كنيد؛ در شهر لي، حزب كارگر در سال 2017 بيشترين تعداد آرا را از آن خود كرد كه از سال 1997 بيشتر از هر انتخابات ديگري بود، اما اين آرا در سال 2019 از دست رفت و محافظهكاران با كسب 5000 راي كرسي آنها را از آن خود كردند. در منطقه ويل آو كلوييد نتيجه آراي 2019 حزب كارگر با سال 2001 بسيار قابل مقايسه و غير از انتخابات 2017 از هر انتخابات ديگري بيشتر بود. اما محافظهكاران در سال 2017، 3000 راي را از آن خود كردند و برخلاف حزبكارگر آن را تا سال 2019 نگه داشتند.
الگوهاي مشابهي در مناطقي نظير، استاكتون ساوت، بيشاپ آكلند، بولتون نورث ايست، نورث وست دورام و بسياري مناطق ديگر اتفاق افتاد؛ داستان افزايش آراي محافظهكاران است كه اغلب پايه آراي قبلي آنها در سال 2017 بوده است. در برخي موارد، تعداد آراي كسب شده از سوي حزب كارگر كمي با ميانگين آراي آنها از سال 1997 تاكنون اختلاف داشته است، اما اين نميتواند عامل مشخصي باشد: در بيشتر مناطق كم و بيش همين اتفاق افتاده است. چيزي كه تغيير كرده اين است كه محافظهكاران رشد خوبي داشتهاند.
اگر به كليت روند كسب راي احزاب دقت كنيم، اين در واقع كاملا آشكار است. به نظر ميرسد حزب كارگر توانسته تقريبا 33 درصد از كل آرا را از آن خود كند – كه اين ميزان آنچنان كمتر از ميزان آراي آنها در سال 2005 نيست، در آن سال حزب كارگر توانست با كسب اكثريت آرا (35 درصد) به پيروزي برسد و اين ميزان بهتر از سال 2010 و 2015 اما كمتر از 2017 بود. اما بوريس جانسون و حزبش توانستهاند بخش بزرگي از آرا را در تاريخ انتخابات بريتانيا از آن خود كنند.
اين اتفاق چندين معني مختلف دارد. اولين معني اين است كه ايده «ترك حزب كارگر» از سوي رايدهندگان در مناطق سنتي درست نيست، بلكه در بيشتر موارد افزايش آراي موقتي كه موجب پيروزي كوربين در سال 2017 شده بود، از بين رفت. براي درك بهتر چرايي اين اتفاق در سال 2019 نسبت به سال 2017 به تحقيقات بيشتري نياز است- ممكن است يكي از دلايل اين باشد كه داستانهاي منفي در مورد كوربين بيشتر در ذهن رايدهندگان نفوذ كرده است. اما اين واقعيت كه بيشتر باختها در مناطقي بوده كه حامي خروج از برگزيت بودهاند، نشان ميدهد كه آراي مردم ارتباط زيادي با برگزيت داشته است. حزب كارگر با اين وعده وارد انتخابات شد كه همهپرسي ديگري برگزار خواهد كرد و محافظهكاران اين پيام را رساندند كه حزب آنها خواستار «توقف برگزيت» است.
اكنون محافظهكاران نيروي عظيمي در اين مناطق محسوب ميشوند. سوالي كه پيش ميآيد، اين است كه آيا اين حزب ميتواند پس از رفع مشكل برگزيت به حضور خود در اين مناطق ادامه دهد؟ اگر جواب خير باشد شرايط براي حزب كارگر در انتخابات آينده خيلي سخت نخواهد بود. اما اگر جواب مثبت باشد حزب كوربين با مشكلات بسياري روبهرو خواهد شد، چرا كه بايد آراي افرادي را به دست آورد كه قبلا قادر به اخذ راي آنها نبوده است.
منبع: اينديپندنت
چه كسي رهبري حزب كارگر را به دست ميگيرد؟
جرمي كوربين، رهبر حزب كارگر و اپوزيسيون بريتانيا اعلام كرده است كه از رهبري اين حزب كنارهگيري ميكند. در ادامه نگاهي مياندازيم به گزينههاي احتمالي كه ميتوانند رهبري حزب كارگر را به عهده بگيرند:
اميلي ثورنبري| وزير خارجه دولت در سايه بهرغم اينكه به اندازه كوربين چپگرا نيست، اما همواره به او وفادار مانده و معتقد است كه ميتواند با بوريس جانسون، رهبر حزب محافظهكار و نخستوزير بريتانيا رقابت كند. او در يكي از سخنرانيهاي انتخاباتي خود گفت: «جنگ واقعي بايد اكنون آغاز شود.»
كر استارمر| او كه پيشتر رياست اداره دادستاني عمومي انگليس را برعهده داشت، فردي به شدت جاهطلب است و اكنون وزارت برگزيت را در كابينه سايه برعهده دارد. او از سال 2015 تاكنون از نماينده مردم هوبرن و سن پانكراس در مجلس بوده و در تغيير موضع حزب كارگر به سمت حمايت از همهپرسي برگزيت دوم نقش مهمي ايفا كرده است.
ربكا لانگ بيلي | يكي از متحدين اصلي جان مك دانل، صدراعظم دولت در سايه است و از او به عنوان يكي از نامزدهاي اصلي رياست حزب نام ميبرند. نماينده شهر سالفورد و وزير تجارت دولت در سايه نقش خود را به عنوان جانشين كوربين در مناظرههاي انتخاباتي به خوبي ايفا كرد.
آنگلا رينر| وزير آموزش دولت در سايه و از دوستان صميمي لانگ بيلي است. او در روزهاي اخير گفته است كه ميخواهد از برگزيت به رهبري حزب كارگر حمايت كند. او به عنوان يك سخنران قدرتمند شناخته ميشود و برخي مقامات ارشد حزب محافظهكار ميگويند كه از او به عنوان يك رقيب ميترسند.
جسيكا فيليپس| نماينده بخش بيرمينگهام ياردلي، يك مجري رسانهاي قوي است و در بين رايدهندگان بيطرف طرفداران قابلتوجهي براي خود دست و پا كرده است. اعضاي حزب كارگر حامي كوربين احتمالا با ديده ترديد به او نگاه ميكنند، اما خود فيليپس معتقد است كه ميتواند با جانسون رقابت كند.
ليزا نندي| نماينده شهر ويگان در مجلس بريتانيا به عنوان كسي كه براي مشكلات مردم در حوزه انتخاباتي خود به شدت مبارزه ميكند، شهرت زيادي كسب كرده است و ديگران آن را دوست دارند. او به ايجاد يك انديشكده مستقل و غيرحزبي براي تحقيق درمورد سياست شهري كمك كرد و در موضوع برگزيت خواستار مصالحه و سازش شد. ممكن است برخي او را يك نامزد سازشگر و چپگراي معتدل بدانند.
منبع: گاردين