• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4537 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۵ آذر

مغز ما با تكنولوژي همگام نيست

نويسنده: تريستان هاريس مترجم: فريده وكيلي

نقطه عطف: كميسيون تجارت فدرال در ماه جولاي اعلام كرد كه فيس‌بوك را 5 ميليارد دلار جريمه خواهد كرد، اين بيشترين ميزان جريمه‌اي است كه تاكنون براي نقض حريم خصوصي مشتريان صادر شده است.

يك دهه قبل از ادوارد او ويلسون، استاد دانشگاه هاروارد و مشهور به پدر جامعه‌شناسي رفتاري سوال شد كه آيا انسان‌ها در صد سال آينده قادر به حل بحران‌هاي پيش روي خود خواهند بود.

او در پاسخ مي‌گويد: «بله، اگر باهوش و صادق باشيم. مشكل واقعي بشريت در عصر ما از اين قرار است: ما عواطف و هيجانات پارينه سنگي، نهادهاي قرون وسطايي و تكنولوژي برتر داريم.»

بنا بر مشاهدات آقاي ويلسون، تكنولوژي به سرعت رشد يافته، در حالي‌ كه تكانه‌ها و هيجانات پارينه سنگي مغز ما به همان شكل باقي مانده است.

ولي اين معمولا آن شكايتي نيست كه شركت‌هاي فناوري مورد خطاب آن قرار بگيرند – اينكه زيرساخت‌هاي ديجيتالي فيس‌بوك و گوگل ظرفيت‌هاي طبيعي مغز ما را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند. در عوض آنچه ما مي‌شنويم، اين ‌است كه شركت‌هاي فناوري در حال جمع‌آوري و رديابي اطلاعات شخصي ما يا اينكه آنها شركت‌هاي بسيار عظيمي هستند.

بياييد تصور كنيم كه ما مشكل حريم خصوصي را حل كرديم. در اين آرمان‌شهر جديد، ما صاحب اطلاعات خود هستيم، غول‌هاي تكنولوژيك حق رديابي موقعيت مكاني ما را به ‌صورت آنلاين ندارند و تنها در صورت توافق ما به آن دسترسي خواهند داشت.

شايد ما آگهي‌هاي آزار‌دهنده كمتري ببينيم و كمتر دچار سوء‌ظن تحت نظارت بودن باشيم، اما جريانات و گرايش‌هاي دردسرساز دنياي آنلاين همچنان با ما خواهد بود. اعتياد ما به تاييد اجتماعي و نياز به دريافت حجم بالاي «لايك‌ها» تا تخريب محور توجهات ما ادامه خواهد داشت. مغز ما همچنان به ‌جاي مناظرات دموكراتيك جذب توييت‌هاي خشمگين و عصباني – من گفتم، او گفت – مي‌شود. تين‌ايجرها همچنان در مقابل فشارها و قلدربازي‌هاي اجتماعي در فضاي مجازي آنلاين آسيب‌پذير باقي مي‌مانند و به سلامت رواني خود آسيب مي‌رسانند. از آنجا كه مشاوره اتوماتيك و خودكار براي تشخيص خوب و بد انجام كارها ارزان‌تر از مشاوره انساني است، الگوريتم‌هاي رضايتمند مي‌توانند ما را تا پرتگاه افراطي‌گري و تئوري‌هاي توطئه روانه كنند. جايي كه بذر مفاهيم افراطي‌گري در گروه‌هاي متعصب و تنگ‌نظر آنلاين منجر به ايجاد انگيزه در تيراندازي‌ها و كشتارهاي جمعي مي‌شود. امروزه رسانه اجتماعي، با تاثيرگذاري بر مغز دو ميليارد انسان، قلم تاريخ‌نگاري جهاني را در دست گرفته است: نيروهاي رها شده‌اي كه بر انتخابات آينده و نيز قابليت ما براي تشخيص تخيل و حقيقت از يكديگر تاثير خواهند گذاشت و تفرقه را در جامعه افزايش خواهند داد.

بله، حريم خصوصي آنلاين يك معضل واقعي است كه بايد مورد توجه قرار بگيرد. اما بهترين قوانين حريم خصوصي همان اندازه موثرند كه هيجانات پارينه سنگي ما در مقابل فريبندگي تكنولوژي مقاوم هستند. اخيرا يك اپليكيشن بسيار پر بازديدي به‌ نام «فيس‌آپ»، تنها با استفاده از حس خودبيني، موفق به ترغيب 150 ميليون نفر شده است تا عكس اختصاصي از صورت خود را همراه با نام خود در اختيار آنها قرار دهد. چگونه؟ اين اپليكيشن به آنها قابليت ارايه پرتره دقيق افراد را در سال‌هاي بسيار دور پيشنهاد مي‌كند. چه كسي مالك اين اپليكيشن (و 150 ميليون عكس و نام افراد) است؟ يك كمپاني روسي در سنت‌پترزبورگ.

چه نيازي به هك كردن انتخابات يا سرقت اطلاعات راي‌دهندگان است، وقتي آنها با خوشحالي از سر خودبيني خويش به درخواست شما پاسخ مي‌دهند و تصوير چهره‌هاي خود را در اختيار مي‌گذارند.

ما با توجه به غرايز پارينه‌سنگي‌مان نمي‌توانيم خيلي راحت در مقابل هداياي تكنولوژيكي مقاومت كنيم. ولي ما در اين مسير تنها حريم خصوصي خود را هزينه نمي‌كنيم. ما قابليت انجام فعاليت‌هاي جمعي را نيز مصالحه مي‌كنيم.

دليل آن اين ‌است كه مغزهاي پارينه سنگي ما براي وقوف به همه دردهاي جهان طراحي نشده‌اند. خوراك‌هاي خبري آنلاين، همه دردها و بي‌رحمي‌هاي جهان را يكجا جمع و مغزهاي ما را به نوعي درماندگي مبتلا مي‌كنند. تكنولوژي كه دانش نسبتا كاملي را بدون رعايت سطح متناسبي از نظم ارايه مي‌دهد، انسان نيست.

مغزهاي پارينه سنگي ما براي حقيقت‌يابي نيز طراحي نشده‌اند. اطلاعاتي كه تاييدي باشد بر اعتقادات‌مان، ما را خوشحال مي‌كنند؛ اطلاعاتي كه اعتقادات ما را به چالش بكشند ما را خوشحال نمي‌كنند. غول‌هاي تكنولوژي كه بيشتر از آنچه ما كليك مي‌كنيم به ما برمي‌گردانند، ذاتا تفرقه‌انگيز هستند. دهه‌ها پس از شكافتن اتم، تكنولوژي جامعه را به دو دنياي متفاوت ايدئولوژيكي تقسيم كرده است.

به زبان ساده، تكنولوژي، با تقليل ظرفيت‌هاي ما در مخاطب قرار دادن چالش‌هاي بزرگ جهاني، از مغزهاي ما سبقت گرفته است. تبليغات با بهره‌گيري از اين عدم تطابق، اقتصاد جذب توجه را خلق كرده است. ما به‌ ازاي آنچه ما «رايگان» به دست مي‌آوريم، تنزل بشريت است.

اين وضعيت ما را كاملا بي‌دفاع مي‌كند. اقتصاد جذب توجه، با دو ميليارد انسان محبوس در اين فضا، ما را به تمدني ناسازگار با بقاي خود تبديل كرده است.

اما خبر خوب اين است كه ما تنها گونه‌اي هستيم كه به اندازه كافي از عدم تطابق مغزهاي خود و تكنولوژي آگاه هستيم، يعني اينكه ما قدرت تغيير اين روند را داريم.

سوال اينجا‌ست كه آيا ما مي‌توانيم اين چالش را راه بيندازيم، آيا مي‌توانيم كمي عميق‌تر به خود نگاه كنيم و از خرد خود براي خلق يك تكنولوژي انساني‌تر استفاده كنيم. يك تكيه كلام قديمي مي‌گويد: «خودت مي‌داني». ما بايد تكنولوژي خداگونه خود را به همترازي با درك صادقانه از محدوديت‌هاي خود درآوريم.

همه اينها ممكن است به نظر غيرواقعي بيايند، ولي گام‌هاي واقعي وجود دارند كه بتوانيم‌ برداريم. ابتدا سياستگذاران مي‌توانند براي غول‌هاي تكنولوژي ماليات‌هاي ويژه‌اي وضع كنند كه بر اساس الگوي آنها استخراج و تخليه توجهات پرهزينه باشد و ثروت به دست آمده از اين طريق را براي روزنامه‌نگاران، آموزش دولتي و ايجاد سيستم‌هاي عامل جديدي اختصاص دهند كه براي ارزش‌هاي انساني و خدمات اجتماعي امتياز بيشتري قائل مي‌شوند.

دوم، به ‌جاي عضويت رايگان در شبكه‌هاي اجتماعي كه در ازاي آن از تبديل ما به معتادان خودشيفته بهره مي‌برند، مي‌توانيم به توافق برسيم كه آبونمان پرداخت كنيم و در مقابل خدماتي مانند اختفاي «لايك‌ها» از صفحه نمايش و انجام سرمايه‌گذاري در جهت منافع انساني را درخواست كنيم. سوم، سيستم‌هاي عامل ديجيتالي مي‌توانند به‌جاي پخش اطلاعات نادرست، زيرساخت‌هاي رسانه‌‌اي را تقويت كنند تا از ما در مقابل محتواهاي مخرب و پربازديد يا تكنولوژي دستكاري شده «ديپ فيك» (ويديوهاي جعلي دستكاري شده توسط هوش مصنوعي كه به اصل شباهت دارد) حمايت كنند. كانديداهاي رياست‌جمهوري ايالات متحده امريكا در سال 2020 بايد در مقابل تهديد سرعت گرفتن تكنولوژي بر مغزهاي ما آمادگي داشته باشند و آموزش ببينند و رسانه‌ها بايد بر اخبار موثق تكيه كنند. هيچ رييس‌جمهوري نمي‌تواند بدون در نظر داشتن علم اقتصاد جذب توجه وعده‌هاي تبليغاتي خود را فراگير كند.

براي ايجاد تكنولوژي انساني ما بايد عميقا به طبيعت انساني فكر كنيم، يعني چيزي بيشتر از صحبت درباره حريم خصوصي. اين يك لحظه بسيار معنوي است. ما بايد به قدرت‌هاي طبيعي خود – ظرفيت‌هاي‌مان براي خودآگاهي، تفكر انتقادي، مناظرات منطقي و بازخوردهاي آن – به همان نسبت نيز به نقاط ضعف‌ و آسيب‌پذير خود و بخش‌هايي را كه بر آن كنترل نداريم، آگاه شويم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون