برخيز و اول بكش (340)
اعتراض خلبانان اسراييلي
فصل سيام
«هدف حذف شد اما عمليات شكست خورد»
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
شورشي در ميان خلبانان ذخيرهاي كه بعد از ترخيصشان موظف بودند كه هفتهاي يك روز خدمت كنند و نيز نيروهاي تمامعيار در زمان جنگ برخاست. آنها عمدتا پيرتر و به عنوان غيرنظامي زندگي كرده بودند و جهان را از نگاه يك حكومت دموكراتيك ميديدند تا يك سلطه نظامي. گروههايي از آنها -اعضاي نيروي هوايي و نيروهاي ذخيره سايرت ميتكال- نامههاي جداگانهاي را در رسانهها منتشر كردند كه در آن هرگونه مشاركتي را در فعاليتهاي خشونتآميز عليه فلسطينيها خصوصا كشتنهاي هدفمند، اظهار داشتند. مردان نيروي هوايي و سربازان مخالف ميدانستند بهاي بالايي را براي امضاي نامههاي سرگشاده خواهند پرداخت. در يك جو متشنج كه توسط خونريزي تروريستهاي انتحاري ايجاد شده بود، اين بيانيهها اساسا توسط بسياري از اسراييليها چيزي كمتر از خيانت نبود و برخي مقامات رده بالاي ايدياف هم آن را بهمثابه سرپيچي از دستورات در زمان جنگ تلقي كرده بودند.
اما امضاي سرتيپ سابق ايفتاش اسپكتور، خلباني با يك ركورد جهاني سرنگوني 12 جنگنده مافوق صوت، كه توسط بسياري به عنوان بهترين خلبان جنگي در تاريخ نيروي هوايي اسراييل درنظر گرفته شده بود، پايين اين بيانيهها ضربه خردكنندهاي بود. يك امضاي ديگر به سرهنگ دوم يوئل پتربرگ تعلق داشت، خلبان مشهور هليكوپتري كه به خاطر عمليات شجاعانهاي كه در نجات نيروي زميني كه به خاطر كمين لبنان گير افتاده بودند، انجام داده بود مدال شجاعت گرفته بود.
او در سخنرانياي كه در راهپيمايي اعتراضآميز انجام داده بود گفت، «سلام نام من يائول است. من خلبان هليكوپترهاي كبرا، آپاچي و بلاك هاوك در نيروي دفاعي اسراييل هستم و امروز از خدمت در نيروهاي اشغالگر اسراييل انصراف ميدهم... ما سربازان صلح هستيم. ما بايد جنگ، مرگ و اندوه را متوقف كنيم. شما رهبران دولت هستيد، رهبران ارتش هستيد و شما پيامدهاي آن را خواهيد ديد. اگر در دادگاههاي اسراييل اين كار انجام نشد در دادگاه لاهه و اگر در دادگاه لاهه هم انجام نشد در اين صورت در دادگاه سازندگان شما اين كار صورت خواهد گرفت.»
كشتنهاي هدفمند قبل از انتفاضه اساسا وظيفه مخفي تيمهاي كاري كوچك و محفلي بود كه براي موساد در خارج از مرزهاي كشور انجام ميدادند. شايد آنها به نفع منافع ملي اين كار را ميكردند اما سرزنشهاي اخلاقي آن به تعدادي انگشتشمار از ماموران و وزيران دولت محدود ميشد. زماني كه آن عمليات به يك ماشين كشتار در مقياس بزرگ تبديل شد، هزاران نفر را با خود همراه كرد. سربازان ايدياف و مردان نيروي هوايي، افراد شين بت، افرادي كه اطلاعات را گزينش ميكردند، تحليل كرده و منتشر ميكردند. آنها تماما بهطور مستقيم درگير بودند و غالبا هم درگيري آنها مهمتر از افرادي بود كه ميكشتند. تا تابستان سال 2002 هيچ اسراييلي نميتوانست منكر آنچه به نام او انجام ميشد بشود.
مخالفتها عمدتا با توهينهاي خشمگينانه برخورد ميكرد. اهود ياتوم، مامور سابق شين بت كه دو زنداني اتوبوس 300 را كشته بود در آن زمان سياستمداري در حزب ليكود بنيامين نتانياهو بود (و در سال 2003 عضو كنست شد). او گفت، «آنهايي كه امتناع ميكنند كه خدمت كنند شكست خوردگاني هستند كه بايد تحت پيگرد قرار گيرند، محكوم شوند و از ارتش بيرون انداخته شوند.» ايدياف هم اعلام كرد كه اگر آنها امضاي خود را از نامههاي اعتراضآميز پس نگيرند اخراج خواهند شد.
سه روز بعد از آنكه نامه خلبانان منتشر شد، مشاوران نزديك آريل شارون در مزرعه انجير او (هوات شيكميم) واقع در جنوب اسراييل جمع شدند. يكي از آنها نامه را «ناله شكستخوردگان» ناميد. شارون صدايش را بر او بلند كرد. او با لحن نيشداري گفت، «اشتباه ميكنيد. آنها آدمهاي الكي نيستند. افرادي در اين ليست هستند كه شجاعانهترين كار براي اسراييل انجام دادهاند.»
شارون به مشاورانش نگاه كرد. او فهميد كه وضعيت تا چه حد بغرنج شده است. او گفت، «آتشي در ميان [درختان] سرو افتاده است.»
پايان فصل سيام
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه