نيلوفر رسولي
فاضلاب كوتعبدالله چند روز پيش بالا زد، باران كه باريد، به جاي بوي خاك بارانزده، بوي گند فاضلاب بالا آمد و بعد فاضلاب حياطها و خانههاي كارونيها را گلآلود كرد. فرماندار كوتعبدالله گفت كه اين منطقه شبكه فاضلاب ندارد اما اهواز كه شبكه فاضلاب داشت، چرا باران روز دوشنبه همان بلايي را سر اين شهر آورد كه چند روز قبل سر كوتعبدالله آورده بود اما چندان اعتنايي را برنينگيخته بود، شايد چون كوتعبدالله بود، باران دوشنبه باران رسوايي بود و از طرفي هم شايد باران حقيقت، اينكه چه مسوولان بخواهند بپذيرند و چه نه، الگوي اقليمي هوا در خوزستان تغيير كرده است. حميدرضا خدابخشي، كارشناس خوزستاني حوزه آب و محيطزيست در گفتوگو با «اعتماد» گفت: تغييرات اقليمي قطعي است، يا اين تغييرات در برنامهها و سياستهاي دولتمردان جايي پيدا ميكند يا اينكه پس از اين، شاهد سيل مصيبتبار چنين حوادثي خواهيم بود. خدابخشي با اينكه معتقد است اين دانش فعلا در گفتمان مسوولان ما وارد نشده است، اما ميگويد: شناخت مساله 90 درصد حل مساله است. اگر مسوولان ما به اين باور برسند كه تغييرات اقليمي قطعي است، بسياري از مسائل در آينده پيش از بحران حل خواهند شد.
بارشهاي روز دوشنبه اهواز كه منجر به تعطيلي شهر و بالاآمدن سطح آب شد را چگونه تحليل ميكنيد؟ آيا ما غافلگير شديم يا پيشآمدن چنين اتفاقي پس از سيل فروردين ماه قابلپيشبيني بود؟
تعداد پديدههاي اينچنيني كه به ندرت روي ميدهند، افزايش يافته است. سال گذشته بارشهاي شديدي را در كوتاهمدت تجربه كرديم و آخرين آنها همان سيلي بود كه در استان لرستان و خوزستان خسارات بسياري را به بار آورد. به اين پديدهها، پديدههاي حدي ميگويند؛ به اين معنا كه اين پديدهها از مرز تحمل و تابآوري يك نقطه عبور ميكنند، مانند بارشهاي روز دوشنبه كه حجم آن از حد تابآوري اهواز و آبادان خارج شد. حد تابآوري يعني حدي كه اگر كمتر از آن باران ببارد، آب باران بدون آبگرفتگي از سطح شهري يا حوزه آبريز خارج ميشود، اما اگر مقدار زيادي باران در كوتاه مدت ببارد ديگر با پديده معمولي مواجه نيستيم. پيشبيني اين است كه با تغيير اقليم، تعداد وقوع اين پديدهها افزايش خواهد يافت. اين گفته نتيجه همايش سيلاب است كه آبان ماه امسال در اهواز برگزار شد. دانشمندان حوزه هواشناسي و اقليم اعتقاد داشتند تغييرات اقليمي منجر به افزايش اين پديدهها ميشود، يعني باران در حجم بالا و مدت كوتاهي ميبارد اما در مجموع ميزان سالانه باران كاهش مييابد. يعني در يك سال هم سيل و آببندان داريم و هم خشكسالي و بهرغم وقوع سيل، آخر سال مجموع بارشهاي كمتري را تجربه ميكنيم. در اين همايش تمام دانشمندان و محققان حوزه متفقالقول موافق بودند كه تغييرات اقليمي قطعي است و بايد اين تغييرات اقليمي جايي در برنامهريزيها و قوانين داشته باشد.
به چه شكلي؟
اگر ميخواهيم كه مردم به دردسر نيفتند، بايد حد تابآوري را در طراحيهاي شهري و قوانين و برنامهريزيها لحاظ كنيم. مثلا زيرساختهاي شهري را اگر قبلا با حد بارندگي 20 ميليمتر طراحي ميكرديم، بايد در برنامههاي آتي ميزان بارش بيش از اين نيز لحاظ شود، يا اگر قبلا تابآوري سيلبندي را 300 الي 500 مترمكعب در نظر ميگرفتيم، حالا بايد سيلبندها را براي سيلابهاي بزرگتر آماده كنيم يا اينكه تغييراتي را در جانمايي اسكان و روستا اعمال كنيم. پديدههايي مثل خشكسالي، تندباد، گرما و سرماي زياد به تناسب هر منطقه بايد در قوانين و برنامهريزيهاي آن ديده شوند.
اصليترين عامل موثر در تغيير اقليم اين منطقه را چه چيزي ميدانيد؟
ايران طبق كنوانسيون پاريس تعهداتي را امضا كرده كه بايد به تعهدات زيستمحيطي خود پايبند باشد و آنها را در قوانين بلندمدت خود نيز ببيند. طبق كنوانسيون، دولتها مكلف شدند با همياري هم در كاهش دو درجه دما بكوشند و اين كار جز با كاهش گازهاي گلخانهاي ممكن نيست. ايران نيز بايد ميزان توليد اين گازهاي گلخانهاي را در صنايع خود كاهش دهد. ايران جزو 10 كشور اول در توليد گازهاي گلخانهاي است كه متاسفانه خود نيز از آثار سوء آن متاثر است. برخي كشورها خود گاز گلخانهاي توليد ميكنند و از آن كمتر متاثر ميشوند، اما ايران چنين نيست و ميتوان پديده آلودگي هواي تهران را هم در نتيجه افزايش اين گازهاي گلخانهاي ديد كه شهر را به تعطيلي كشاند.
جغرافياي اين تغييرات اقليمي چگونه است؟
جنوب و جنوب غرب كشور چه در ترسالي و چه خشكسالي تغييرات اقليمي شديدي را تجربه كردهاند. بهطور كلي ميتوان گفت جنوب خاورميانه به دلايلي چه در ترسالي و چه خشكسالي تغييرات زيادي را تجربه كرده است. البته اين گفته به اين معنا نيست كه ديگر نقاط جغرافيايي كشورمان از اين مساله متاثر نشدهاند، در برخي نقاط شاهد سيل هستيم، برخي نقاط سرماي شديد. در واقع ميتوان گفت اين تغييرات در نقاط مختلف نشانگان متفاوتي دارد، مثلا در خوزستان و جنوب كشور ميتواند به شكل افزايش دما يا افزايش بارشهاي پيدرپي بروز پيدا كند.
چرا اين تغييرات اقليمي در سامانه هواشناسي پيشبيني نميشوند؟
ببينيد، بهطور كلي اين مساله از نقاط ضعف انسان است كه دقيقا نميتواند بگويد چهچيزي، كي، كجا و چطور واقع ميشود و در پديدههاي اقليمي اين مساله عدم قطعيت بالايي دارد. يكروز پيش از بارندگي روز دوشنبه پيشبيني شده بود كه اين بارندگي صبح رخ ميدهد، در اهواز حدود 40 ميليمتر بارش خواهيم داشت و نقاط شمالي استان بارندگي بيشتري را تجربه خواهند كرد اما در عمل چنين نشد. بارندگي بعدازظهر اتفاق افتاد و ميزان آن هم 73 ميليمتر بود. عدم قطعيت در چنين پيشبينيهايي زياد است. بهصورت عملي و تجربي در استان خوزستان ديديم كه يكبار پيشبيني شد ريزگرد خواهيم داشت اما باران آمد، يك بار پيشبيني شد باران خواهيم داشت اما ريزگرد آمد. تغييرات اقليمي عدمقطعيت را تحميل ميكند. براي مثال ما در خوزستان ميدانيم كه بهصورت كلي، چهار روز تابستان احتمالا گرماي بيش از 50 درجه خواهند داشت اما بعد در عمل ميبينيم كه تعداد اين روزها به 40 روز رسيده است. يا مثلا اگر دو سال پشت سر هم هواي شهريور شرجي نشود، يعني تغييري رخ داده است. اين تغييرات ابتدا به صورت تجربي حس ميشود و بعد ميتوان آنها را مطالعه كرد.
يكي از اتفاقاتي كه بارش روز دوشنبه به همراه داشت، بالا آمدن فاضلاب در سطح خيابانها و خانهها بود، در صورتيكه در سيل فروردين 98 چنين اتفاقي با اين شدت روي نداد. آيا ميتوان گفت يكي از دلايل بالاآمدن فاضلاب لايروبي نشدن گلهاي بهجا مانده از سيل فروردين امسال است؟ تحليل شما چيست؟
پاسخ كوتاه من براي حدسي كه شما ميزنيد يك كلمه است: بله، اما همه ماجرا اين نيست. مشكلات موجود در دفع پسابهاي شهري و روستايي در استان خوزستان مشكل يك بعدي نيست. شبكه فاضلاب اهواز و ديگر شهرهاي استان خوزستان بسيار قديمي است. ببينيد، شهرهايي مثل اهواز در دشت واقع شدهاند و در اين شهرها دفع فاضلاب كار مشكلي است و به انرژي بسيار زيادي نياز دارد، زيرا شيب اين نواحي كم است. علاوه بر آن خاك اين منطقه سست است و شبكه فاضلاب روي صخره سنگ احداث نميشود، بلكه خاكهاي نرم بستر اين شبكه هستند و وقتي عمق شبكه زياد ميشود، تخليه فاضلاب نيازمند ايستگاههاي پمپاژ است و همين امر هزينه بالايي را به مجموعه تحميل ميكند. شبكههاي قديمي فاضلاب سالهاست كه اصلاح نشده و معضلاتش روي هم انباشته شدهاند و حالا بودجه كلاني را ميطلبد. اين اعتبارات با توجه به تورم نرخ امروز، حدود چهار هزار و پانصد تا پنج هزار ميليارد تومان پيشبيني ميشود. البته سامانه تصفيه هم به بودجه ديگري نياز دارد و تامين اين عدد از توان بودجه عمراني كشور خارج است. احتمالا به همين دليل هم تاكنون پرداخت نشده است.
چرا فاضلاب در سطح شهر بالا آمده است؟
سيلاب كه ميآيد، سطح آبهاي زيرزميني بالا ميرود، اين اتفاق فشار منفي ايجاد ميكند و اتفاقي كه رخ ميدهد را ميتوان با يك اصطلاح عاميانه توضيح داد: آب ميزند زير لولهها، لولهها شناور ميمانند و بعد كه سطح آب فروكش ميكند، شكستگيهايي در اين شبكه كهنه روي ميدهد. شكستگي كه رخ ميدهد فاضلاب از آن بيرون ميزند و به روي سطح ميآيد و چون ديگر دفع نميشود، يك بستر نفوذناپذيري شكل ميدهد. آب و فاضلاب از اين محلهاي شكستگي با فشار بيرون ميزند و پسزدگي فاضلاب و شكستگي موجود در شبكه فاضلاب هم بيشتر به دليل نداشتن اعتبارات لازم براي تعمير يا بهسازي آن است.
نحوه دفع آبهاي روان را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
شهري مثل اهواز بايد دو سازوكار داشته باشد؛ سازوكار اول سيستم دفع پساب يا آبهاي روان حاصل از بارندگي است و ديگري سيستم دفع فاضلاب است. سيستمهاي دفع آبهاي سطحي تاكنون احداث نشده است و به علت كمبود بودجه فعلا در اولويت شهرداري نيست. تابآوري شهر اهواز را 20 ميليمتر بارش در 24 ساعت تخمين زدهاند، حال آنكه دوشنبه حدود 73 ميليمتر بارش داشتيم، قياس اين دو عدد شرح ماجراست.
راهحل شما براي رويارويي با اين بحران چيست؟
شناخت مساله 90 درصد حل مساله است. اگر مسوولان ما به اين باور برسند كه تغييرات اقليمي قطعي است، اين مساله را در برنامهريزيها، قانونگذاريها و اعتبارات وارد ميكنند و بسياري از مسائل در آينده پيش از بحران حل خواهند شد. شبكه دفع آبهاي سطي ميتواند متاثر از اين تفكر باشد. البته طراحي اين شبكه هم نبايد با متر و اندازه پيش صورت بگيرد كه در اينصورت باز تكرار مكررات خواهد شد. اگر ما اين تفكر را بپذيريم كه اقليم تغيير كرده است، ميفهميم كه بايد شهر را براي شرايط جديدي آماده كنيم. اين دانش فعلا در گفتمان مسوولان ما وارد نشده است.
اگر ميخواهيم كه مردم به دردسر نيفتند، بايد حد تابآوري را در طراحيهاي شهري و قوانين و برنامهريزيها لحاظ كنيم. مثلا زيرساختهاي شهري را اگر قبلا با حد بارندگي 20 ميليمتر طراحي ميكرديم، بايد در برنامههاي آتي ميزان بارش بيش از اين نيز لحاظ شود يا اگر قبلا تابآوري سيلبندي را 300 الي 500 مترمكعب در نظر ميگرفتيم حالا بايد سيلبندها را براي سيلابهاي بزرگتر آماده كنيم يا اينكه تغييراتي را در جانمايي اسكان و روستا اعمال كنيم. پديدههايي مثل خشكسالي، تندباد، گرما و سرماي زياد به تناسب هر منطقه بايد در قوانين و برنامهريزيهاي آن ديده شوند.