ابتكار ماهاتير محمد
ديدار احتمالي ميان طرفين ايجاد ميشد، ميتوانست بسيار حايز اهميت باشد. اما در شرايط فعلي شواهد حاكي از آن است كه كشورهاي عربستان و پاكستان در اين نشست حضور پيدا نميكنند و برخي كشورهاي ديگر از جمله امارات، كويت و بحرين نيز در سطح پايينتري در اين نشست حضور پيدا ميكنند. بنابراين بايد صبر كرد تا زمان آغاز نشست ديد كه كشورها در نهايت با چه سطحي در اين اجلاس حضور پيدا ميكنند. اگر امير قطر در نشست حضور پيدا كند، طبيعي است با توجه به روابط دوجانبه ديدار ميان سران ايران و قطر شكل بگيرد. مهم كشورهاي امارات، عربستان و بحرين است كه اگر ملاقاتي چه در سطح سران و چه در سطح ديپلماتهاي حاضر در نشست شكل ميگرفت، ميتوانست حايز اهميت باشد.
از طرفي ديگر نبايد فراموش كرد كه برگزاري نشست سران اسلامي در كوآلالامپور ابتكار شخصي آقاي ماهاتير محمد بوده است و اين سوءظن را براي عربستانيها به وجود آورده كه بناست اين نشست رقيبي براي سازمان همكاريهاي اسلامي باشد. به همين دليل كشورهاي عربي از اين نشست استقبال نكردند. حتي پاكستان نيز كه پيشتر براي حضور در اين نشست اعلام آمادگي كرده بود، عنوان كرد كه شركت نميكند. به نظر ميرسد كشورهاي غيرعربي در سطح بالايي در اين نشست حاضر شوند و احتمالا تنها قطر باشد كه در ميان كشورهاي عربي سطح بالا در اين نشست حاضر شود. البته اين واقعيت را نميتوان ناديده گرفت كه سازمان همكاريهاي اسلامي در شرايط بدي به سر ميبرد و كاملا هم در اختيار عربستان قرار دارد و تحرك چنداني ندارد. حتي ما با تزلزل دولتهاي مهم اسلامي - عربي نيز مواجه هستيم كه از جمله آن ميتوان به ليبي، يمن، سوريه، عراق، مصر، سودان و الجزاير اشاره كرد. ساير كشورها نيز به نظر نميرسد كه ديگر علاقهاي به سازمان همكاريهاي اسلامي داشته باشند. اختلافاتي كه بين ايران و عربستان و تركيه و عربستان اين وضعيت انفعال سازمان همكاري را تشديد كرده است. آقاي ماهاتير اكنون قصد داشته تا فضايي ايجاد كند كه رهبران كشورهاي اسلامي به دور از اختلافات كنار يكديگر گفتوگو كنند كه البته به نظر نميرسد با اين شرايط حضور مهمانان اين امر به خوبي محقق شود. اما در بحث روابط دوجانبه ميان ايران و مالزي نيز بايد گفت كه روابط ايران و مالزي پس از دولت اصلاحات دچار يك ركود جدي شد و آقاي ماهاتير نيز بهرغم اينكه وعده داده بود به ايران سفر كند اين كار را انجام نداد، در حالي كه قاعدتا اين بار نوبت نخست وزيرمالزي بود كه به ايران سفر كند. هر چند به نظر ميرسيد با روي كار آمدن آقاي ماهاتير روابط ميان ايران و مالزي گسترش پيدا كند ولي مانع اصلي اين اتفاق تحريمهاي امريكا بود كه اجازه نداد مالزي و آقاي ماهاتير به خواسته خود براي گسترش روابط با ايران عمل كند. هر چند در سفري كه آقاي روحاني به مالزي دارد ديداري دوجانبه ميان طرفين صورت ميگيرد و در خصوص روابط دوجانبه نيز صحبت خواهد شد ولي همانگونه كه اشاره شد اگر چه دو طرف خواهان گسترش روابط هستند اما موانع جدي بر سر اين مسير وجود دارد. چرا كه تحريمهاي امريكا اجازه نميدهد به سادگي اين خواست دوجانبه اجرايي شود. علاوه بر مالزي، ژاپن و كره جنوبي نيز علاقهمند به گسترش روابط با ايران بودند اما با مانع جدي به نام تحريم و فشار امريكا مواجه شدند كه اجازه نميدهد آنها از ايران نفت بخرند و در طرف مقابل كالاهاي خود را به ايران صادر كنند.
در حال حاضر آقاي ماهاتير محمد هر چند كه اعلام ميكند مخالف تحريمهاي يكجانبه امريكا عليه ايران است ولي در عمل آن را اجرا ميكند. نكته اينجاست كه سياستهاي اعلامي با سياستهاي اعمالي كشورها يكي نيست. آقاي ماهاتير محمد در لفظ همواره صحبتهاي انتقادي نسبت به غرب داشته است ولي شريك اول تجاري مالزي، امريكا است و بيشترين سرمايهگذاري خارجي در مالزي توسط شركتهاي امريكايي صورت گرفته است. بنابراين روابط مالزي با امريكا به حدي اهميت دارد كه كاري انجام ندهد كه اين روابط دچار خدشه شود. به خصوص اينكه در مالزي، جامعه چيني است كه اقتصاد اين كشور را اداره ميكند و اين جامعه تاكنون علاقهاي به گسترش روابط با ايران به خصوص در شرايط تحريم نشان نداده است. در ساختار مالزي هر چند قدرت سياسي در اختيار مالاها و مسلمانان است ولي قدرت اقتصادي كاملا در اختيار چينيها است و دست آقاي ماهاتير براي اقدامات اقتصادي چندان باز نيست. آقاي ماهاتير همواره در لفظ از غرب انتقاد كرده ولي در عمل تلاش كرده است كه روابط خود با كشورهاي اروپايي، امريكا، ژاپن و چين به بهترين نحو حفظ كند و آن را گسترش دهد، زيرا معتقد است توسعه مالزي به كمك اين كشورها شكل ميگيرد. ولي در سويي ديگر علاقهمند به گسترش روابط اقتصادي با ساير كشورهاي اسلامي نيز هستند.