60 روز منتهي به اسفند، ايران روزهاي سياسيتري را تجربه خواهد كرد. اگرچه همچون 4 سال گذشته جريانهاي سياسي كمتر در تكاپوي «انتخاب» هستند، با اين حال دو ماه آينده و كمي پس از احراز صلاحيتها فضاي كشور روزهاي انتخاباتيتري خواهد داشت. از اتمام زمان نامنويسي كانديداها 10 روز ميگذرد، نه در ميان اصلاحطلبان چهرههاي سرشناس آماده براي رقابت زياد ديده ميشود، نه در ميان اصولگرايان شاخصها پا به ميدان انتخابات گذاشتهاند. روند تاييد صلاحيتها نيز در هياتهاي اجرايي آغاز شده و از قضا تعدادي از معدود اصلاحطلباني كه براي رقابت پا پيش گذاشته بودند نيز رد شدهاند. كمكم زمان اظهارنظر شوراي نگهبان به عنوان نهاد نظارتي آغاز ميشود و اولين مرحله از رقابت براي پارلمان آغاز خواهد شد؛ رقابت درون جرياني بر سر فهرستهاي انتخاباتي.
فارغ از اينكه امسال مشاركت مردم از انتخابات و استقبال آنها از صندوق راي با چه كميت و كيفيتي باشد، بنا بر اقتضاي انتخاب نماينده پارلمان در شهرها و حوزههاي انتخابيه كوچكتر رقابت ميان افراد جديتر از هر چيز ديگري است. اينكه يك نماينده چقدر در ميان ساكنان، اقوام و اقشار شناخته شده باشد، به بياني ديگر انگيزههاي قومي و قبيلهاي يا اينكه كانديدا يا كانديداها چقدر به جريانهاي قدرت منطقهاي نزديك يا از آنها دور باشد، احتمالا در حوزههاي انتخابيه كوچكتر بسيار موثرتر از وابستگيهاي جرياني و جناحي آنها خواهد بود، اما آنچه در كلانشهرها از اهميت بسزايي برخوردار است و شانس حضور در پارلمان را براي افراد افزايش ميدهد، قرار گرفتن در يك مجموعه سياسي و يك فهرستهاي انتخاباتي است؛ درست آنچه از مهمترين مصايب پيشا انتخاباتي اصلاحطلبان و اصولگرايان خواهد بود. بنابراين پيش از اين انتخابات نيز اين سوال مطرح است كه هر كدام از جريانهاي سياسي با چند فهرست انتخاباتي حضور خواهند يافت و چه كساني مسببان اصلي انشعاب در فهرستها خواهند شد كه اغلب موجب كاهش اثرگذاري آن ليست انتخاباتي شده و احتمالا رايآوري ليستي را نيز كاهش ميدهد.
آنچه از خلال اظهارنظرهاي اصلاحطلبان و اصولگرايان به چشم ميآيد، اين است كه هيچ يك از دو جريان فكري-سياسي قرار نيست با يك فهرست انتخاباتي واحد در عرصه رقابت حاضر شوند و قطعا اسفندماه تنها شاهد رقابت ميان اصلاحطلبان و اصولگرايان نخواهيم بود؛ بلكه احتمالا دوم اسفند، روز رقابت و جدال ميان فهرستهاست.
اصولگرايان نااميد از همگرايي و ائتلاف
غلامرضا مصباحيمقدم، سخنگوي جامعه روحانيت مبارز و از اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام كه براي انتخابات اسفندماه كانديدا شده از جمله اصولگراياني است كه صراحتا اعلام كرده احتمالا جناح راست با چند فهرست انتخاباتي حضور خواهد داشت. او به «اعتمادآنلاين» درباره آرايش احتمالي اصولگراها در انتخابات پيشرو گفته است: «احتمال ميدهم اصولگرايان با چند ليست بيايند. البته هر قدر به روز انتخابات نزديك شويم، شايد بتوانند به ليست واحد اميد پيدا كنند. چون اصولگرايان اگر متحد نشوند، حتما شكست ميخورند.»
محسن كوهكن، عضو فراكسيون ولايي مجلس شوراي اسلامي اما فراتر از احتمالي كه مصباحيمقدم مطرح كرده، اساسا معتقد است كه ديگر مردم براي راي دادن به فهرست انتخاباتي توجهي ندارند و بيشتر به برنامه راي ميدهند. او به ايسنا گفته: «در بين كانديداهاي جديد هم كساني كه برنامه داشته و به ظرفيت خود متكي هستند، ميتوانند اميدوار باشند كه جزو رقباي اصلي هستند. با توجه به اين وضعيت مردم به شعارها توجهي ندارند و كارنامه و برنامه افراد را مدنظر قرار ميدهند آنها ديگر از شعار بيزارند.» به عبارتي ديگر كوهكن تاكيد دارد كه در حال حاضر برنامه اولويت و اهميت بيشتري نسبت به انتساب به يك جريان فكري و قرار گرفتن در يك فهرست دارد. تاكيد بر اين گزاره نشان از آن دارد كه در ميان اصولگرايان اگرچه اميد به ليست واحد وجود دارد، اما در صورتي كه ائتلاف صورت نگيرد بايد ليستهاي انتخاباتي متنوع و متعددي انتظار داشت.
همچنين مصطفي ميرسليم، رييس شوراي مركزي حزب موتلفه اسلامي نيز در گفتوگويي كه با «فارس» داشته، نظري مشابه كوهكن ارايه داده و معتقد است: «رسيدن اصولگرايان به ليست واحد كافي نيست.» ادله او براي تاكيد بر اين موضوع هم اين است كه بايد «افراد شايسته و جامعه را به ميدان بياوريم.» ميرسليم كانديداي موتلفه براي انتخابات رياستجمهوري بود كه تا لحظه آخر حاضر نشد همچون قاليباف به نفع سيد ابراهيم رييسي انصراف دهد و پافشاري او نيز باعث شد برخي اعضاي موتلفه او را كانديداي مستقل بخوانند آن هم در شرايطي كه موتلفه از يكسال پيش از انتخابات بر حضور حزبي در انتخابات تاكيد كرده بود.
از سويي نبايد كنشهاي سياسي پايداريها در چند انتخابات گذشته را نيز ناديده گرفت؛ اصولگرايان تند و تيزي كه همين چند روز پيش از مولفههاي انتخاباتيشان رونمايي كردند و در چند انتخابات پيشين نيز لزومي بر همراهي و تبعيت از ساير اصولگرايان نداشتند. همين موضوع احتمال انتشار چند ليست اصولگرا را قوت ميبخشد.
اصلاحطلبان نااميد از انتخاب آزاد
اصلاحطلبان نيز اگرچه قرار است پس از احراز صلاحيتها، احتمالا طرح انتخاباتي سرا را اجرايي ميكنند، از اظهارنظرهاي برخي كنشگران اين جريان سياسي مشخص است كه نبايد منتظر يك فهرست انتخاباتي همچون اسفند 94 بود. احمد مازني، عضو فراكسيون اميد اخيرا به «تسنيم» گفته: «گر تمامي كانديداهاي اصلاحطلبان تاييد صلاحيت نشوند مانند مجلس دهم نخواهد بود كه اصلاحطلبان با ساير گروهها ائتلاف كنند و اگر قرار به ائتلاف باشد پس از انتخابات و مشخص شدن تركيب مجلس خواهد بود.» اما آنچه در اظهارات مازني به چشم ميخورد كه احتمالا متاثر از تاييد صلاحيت نشدن اصلاحطلبان و ائتلاف نكردن آنها با ساير جريانهاي فكري است، «آتش به اختيار عمل كردن» كانديداهاست. او توضيح داده: «استنباطي كه بنده از شورايعالي اصلاحطلبان، مجمع روحانيون مبارز و احزاب و تشكل سياسي اصلاحطلبان دارم، اين است كه در انتخابات شركت كنيم البته براي اصلاح امور جامعه راهي جز مشاركت مردم در پاي صندوق راي نداريم. اگر در انتخابات پيشرو در حوزههاي اصلاحطلبان ليستي نداشته باشند، آتش به اختيار عمل خواهند كرد و خودشان در صحنه حضور خواهند داشت.»
در اين ميان برخي همچون عباس عبدي پا را فراتر گذاشته و اساسا معتقدند كه «انتخابات براي اصلاحطلبان به معناي واقعي تمام شده و اگر در انتخابات شركت كنند براي آن است كه به هر حال حضوري داشته باشند و بگويند ما بودهايم.» او در گفتوگو با «خبرآنلاين» همين دليل را براي بيان اين گزاره مطرح كرده و گفته است: «ليست دادن يا ندادن اصلاحطلبان تفاوتي در ماجرا ايجاد نميكند. نيروي چنداني پاي كار نميآيد كه بخواهد ليست را تبليغ كند. توجه داشته باشيد كه ليست دادن در انتخابات نسبت به اصل حضور انتخاباتي يك مساله فرعي است.» اين تحليلگر اصلاحطلب معتقد است: «بهترين راهبرد براي اصلاحطلبان از انتخابات شروع نميشود، از مردم آغاز ميشود. مساله اصلي اصلاحطلبان مردمي هستند كه كلا فاقد اعتماد و نگاه مثبت به جريان انتخابات شدهاند و اين رقم بالايي را به ويژه در سطح شهر تهران تشكيل ميدهد.» عبدي در اين مصاحبه تاكيد دارد كه رقيب اصلاحطلبان، اصولگرايان نيستند بلكه رقيب آنها مردمند.
بنا بر اين اظهارات به نظر ميرسد كه دغدغه اصلاحطلبان به واسطه سدهايي نظير نظارت استصوابي چيزي فراتر از انتخابات باشد و از همينرو ممكن است در پي فهرست واحد نباشند. از سويي اصولگرايان نيز كه مدتهاست اميدشان به ائتلاف و همگرايي را از دست دادهاند، پيش از انتخابات بر اين مساله تاكيد دارند كه بايد بر اساس برنامه راي داد نه فهرستي. از همينرو احتمالا بايد در اسفند امسال رقابت ميان ليستهاي متعدد اصولگرايي و اصلاحطلبي را شاهد باشيم.