• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4544 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۳ دي

نگاهي به كتاب «فرمانده مسعود»

روايت‌هايي از شير پنجشير

زهرا چوپانكاره

 

 

«آن‌قدر دلم مي‌خواهد درباره‌اش صحبت كنم كه نمي‌دانم از كجا شروع كنم.» 10 سال پيش بود كه چاپ نخست كتاب «احمدشاه مسعود، روايت صديقه مسعود» با ترجمه فارسي‌اش منتشر شد. كتاب روايت‌هاي همسرش احمدشاه مسعود بود از زندگي‌شان تا زماني كه مرگ مسعود آنها را از هم جدا كرد. امسال و با گذشت يك دهه از آن روايت، اين‌بار «فرمانده مسعود» به بازار كتاب آمد؛ روايتي از دوستان و نزديكان و آنها كه دوشادوش مسعود جنگيده بودند. كتابي كه بايد خيلي پيش‌تر از اينها آماده مي‌شد اما همان‌طور كه نويسنده‌اش، ژيلا بني‌يعقوب توضيح داده است: «كارم را براي تهيه كتاب فرمانده مسعود در سال 1381 آغاز كردم و پنج سال پي‌در‌پي، يعني تا سال 86، گفت‌وگوهايم را درباره مسعود در افغانستان پي گرفتم. بنا به دلايل شخصي -كه برخي مخاطبان از آن باخبرند- سفرهايم به افغانستان تا سال 1395 متوقف شد.» ژيلا بني‌يعقوب از نام‌هاي آشناي دنياي روزنامه‌نگاري است و اين كتاب مجموعه‌اي از مصاحبه‌هاي او است كه تلاش دارد از گذر آشنايان مسعود شخصيت اين فرمانده افغان را به تصوير بكشد. تابستان امسال، تصاوير احمد مسعود به بهانه ورود او به دنياي سياست و به قصد شكل‌گيري اتحاد عليه طالبان در رسانه‌ها منتشر شد و شايد بيش از حرف‌هايش، شباهت اعجاب‌آور او به پدر بود كه مورد توجه قرار گرفت. روايت ژيلا بني‌يعقوب از فرمانده مسعود هم در پنجشير شروع مي‌شود، از خانه باغي كه خانواده‌اش در آنجا ساكنند و پس از شرح گپ‌وگفتش با همسر و دختران مسعود سراغ احمد 30 ساله مي‌رود كه به قول او مردم پنجشير با وجود جواني «گويي كه آمر صاحب‌شان، احمدشاه مسعود را در او جست‌وجو مي‌كنند.»
در صحبت‌هاي كاكا تاج‌الدين، همرزم و پدرزن احمدشاه مسعود و احد ضيا مسعود، برادر فرمانده مي‌توان رويه‌هاي شخصي‌تر او را يافت كه در كنار تصوير احد مسعود از پدرش قرار مي‌گيرد تا چهره او به عنوان پدر و برادر و داماد در كنار هم قرار بگيرند. كتاب اما سراغ شخصيت‌هاي بيشتري مي‌رود كه شايد شناخته‌شده‌ترين‌شان عبدالله عبدالله باشد كه وقتي در سال 1382 مقابل ضبط‌صوت نويسنده كتاب نشسته بود، به عنوان وزير امور خارجه افغانستان شناخته مي‌شد، همان عبدالله كه در جواني و زمان آشنايي با مسعود، در كنار طبابت مدتي نقش منشي مخصوص او را هم برعهده گرفت. عكس روي جلد فرمانده مسعود برگرفته از كتاب «اي شير آسوده بخواب» مجموعه عكس‌هاي هيرومي ناگاكورا است؛ عكاس ژاپني كه يكي از گفت‌وگوهاي اين مجموعه هم به او اختصاص دارد. ناگاكورا در دهه 80 ميلادي و در جريان نبرد مجاهدين با نيروهاي شوروي با مسعود آشنا شد و تصميم گرفت از خلال تجربيات اين مبارز جوان افغان به افغانستان و وقايع اين كشور بنگرد و براي همين با او همراه شد و در مجموعه
500 روز را با او گذراند و چنان به او دل بست كه به گفته خودش مدت‌ها پس از كشته شدن او با نگاه كردن به ماه و كوه هم گريه مي‌كرد. از زنان خانواده مسعود هرگز عكسي منتشر نشده است. همسرش هرگز در حضور مرداني به جز مردان نزديك خانواده چهره‌اش را نمايان نمي‌كند و اين رسم حتي حالا و سال‌ها پس از مرگ فرمانده همچنان ادامه يافته است. شايد براي همين است كه بني‌يعقوب در اين كتاب سراغ
منه افضلي و نسرين گروس، از مدافعان حقوق زنان و فعالان سرشناس مدني افغانستان رفته است تا با انعكاس نظر آنها در مورد همراهي مسعود با فعاليت‌هاي سياسي و اجتماعي زنان روايت روشن‌تري از نگاه مسعود به لزوم حضور زنان براي ايجاد تغيير در كشورش ارايه دهد. 18 سال از ترور شير دره پنجشير مي‌گذرد و افغانستان همچنان در تلاطم است. آنچه باعث مي‌شود جاي خالي فرمانده مسعود نزد بسياري از افغان‌ها حس شود شخصيت انساني و سياسي او است كه در خلال خواندن گفت‌وگوهاي اين كتاب مي‌توان تصور دقيق‌تري از آن يافت. كتاب را بنگاه ترجمه و نشر كتاب پارسه منتشر كرده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون