اسدالله بادامچيان، دبيركل موتلفه اسلامي
در برنامهاي تلويزيوني از «ميرحسين موسوي» گفت
روايتهاي يكطرفه تلويزيوني
صداوسيما مدتهاست كه به تريبوني جناحي مبدل شده است، آنقدر كه وقتي صحبت از «رسانه ملي» ايدهآل و غيرجناحي به ميان ميآيد، اغلب مخالفان اين رويكرد صداوسيما، به عنوان مصداق، خاطره مناظرههاي اوايل انقلاب را روايت ميكنند كه از شهيد بهشتي تا نورالدين كيانوري تابلوي تفكرشان در قاب تلويزيون بودند، آنچنان كه هر كس فرصت دفاع از انديشه خود را نيز مييافت. با اين حال رويهاي اينچنين چندان دوام نياورد و دستكم در يك دهه اخير اين رويه به مشي اصلي «رسانه ملي» تبديل شد. شنبهاي كه گذشت دبيركل حزب موتلفه مهمان يكي از برنامههاي شبكه پنجم سيما بود و ادعاهايي را در مورد نخستوزير دوران دفاع مقدس مطرح كرد، آن هم در شرايطي كه يكسوي ماجرا نهتنها اجازه حضور در همين قاب و دفاع از خود را ندارد، بلكه اساسا دسترسيهاي اندك او و محروميتش از حقوق اجتماعي باعث شده اين برنامه «تاريخي»، مصداقي از يكطرفه به قاضي رفتن باشد. اما ماجراي اين گفتوگو چه بود؟ برنامه تاريخي گفتوگو محوري با عنوان «سرچشمه» از 11 آبانماه روي آنتن شبكه پنجم سيما رفته است. نام اين برنامه وام گرفته از دفتر حزب جمهوري است. شنبه، يكم ديماه اسدالله بادامچيان، دبيركل حزب موتلفه اسلامي مهمان اين برنامه بود تا روند تشكيل تا متوقف شدن كار حزب جمهوري اسلامي را بررسي كند كه چنان دايره وسيعي داشت كه از راست تا چپ به عضويت آن در آمدند. كما اينكه بادامچيان نيز تاكيد كرده «تركيب اعضاي شوراي مركزي حزب يك تركيب منسجم حزبي نبوده، بلكه يك تركيب مصلحتي انقلاب بود»، چراكه به گفته بادامچيان بنا بود «افرادي كه به امام اظهار ارادت ميكنند اما در دوران طاغوت نتوانستند با هم ارتباط بگيرند در حزب جمهوري اسلامي جمع شوند و تحت مديريت موسسين حزب فعاليت كنند.» اما بادامچيان تنها به بررسي تاريخي حزب جمهوري نپرداخت و برخي اتهامات را مطرح كرد كه متهم آن فرصت پاسخگويي به آن را ندارد. به باور بادامچيان اختلافات در حزب جمهوري از اختلافات بر سر انتخاب نخستوزير در زمان رياستجمهوري آيتالله خامنهاي بروز كرده. بادامچيان روايت كرد كه در رايگيري حزبي براي انتخاب نخستوزير «نفر اول آقاي ولايتي نفر دوم آقاي پرورش و نفر سوم آقاي عسگراولادي راي آوردند» و قرار بوده كه ميرحسين موسوي به عنوان نخستوزير معرفي شود كه بادامچيان به نقل از شهيد آيت در اين برنامه گفته «اين آقاي موسوي وابسته به خط دكتر پيمان است و اين خط در آخر به امريكا ميرسد.» جالب اينكه در ميان اظهارنظرهاي بادامچيان ضدونقيضهايي درمورد ميرحسين موسوي مشهود است. او بدوا در تاييد شهيد آيت تفكر ميرحسين موسوي را «امريكايي» ميداند، اما وقتي مصاحبه پيشتر ميرود، شرح ميدهد كه «من و آقاي بهشتي با هم شرح وظايف حزب را تدوين ميكرديم كه موسوي چيزي را به عنوان شرح وظايف واحد سياسي ارايه داد؛ همانجا من گفتم اين طرح تشكيل پوليت بورو (كميته اجرايي شوراي عالي اتحاد جماهير شوروي) است. ايشان وقتي وارد واحد سياسي حزب شد، كوشيد آنجا را پوليت بورو بكند.» در واقع بادامچيان پس از انتساب ميرحسين موسوي به امريكا، در بخش ديگري از مصاحبه تفكر او را متاثر از اتحاد جماهير شوروي ميداند. دبيركل موتلفه تاكيد ميكند كه ميرحسين موسوي را از همان آغاز انقلاب قبول نداشته، چراكه براي انقلاب «سيلي» نخورده و تفكر او التقاطي و چپ بوده است! بادامچيان كه در ابتداي مصاحبه در تخريب ميرحسين موسوي از شهيد آيت نقل قول آورده، در پايان گفته چون مجاهدين انقلاب نميخواستند زير لواي شهيد بهشتي باشند، در جلسهاي با حضور بنيصدر، شهيد آيت، جواد منصوري و آقاي فارسي، تاسيس مجاهدين انقلاب را اعلام كردند: «با اين همه ميدانستند نظر امام اين است كه همه در حزب جمهوري اسلامي جمع شوند.»