• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4545 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۴ دي

مرگ ناصرالملك

مرتضي ميرحسيني

چهارم دي‌ماه 1306 ابوالقاسم‌خان ناصرالملك، در تهران از دنيا رفت. او يكي از نخست‌وزيران صدر مشروطيت و حدود چهار سال هم نايب‌السلطنه احمدشاه نوجوان بود. ناصرالملك متعلق به خانواده‌اي بانفوذ و ثروتمند و وابسته به دربار قاجار بود. پدربزرگش كه بعدها لقب ناصرالملك را از او به ارث برد از نزديكان ناصرالدين‌شاه قاجار بود و پدرش نيز از فرماندهان رده‌بالاي قواي قزاق. با بهره‌گيري از همين امكانات و ارتباطات، فرصت زندگي در انگليس و تحصيل در دانشگاه آكسفورد را كسب كرد و آنجا علوم سياسي و اقتصاد خواند. در بازگشت به ايران هم در دربار مشغول به خدمت شد و كار خود را از ترجمه روزنامه‌هاي خارجي براي شاه آغاز كرد و مدتي هم وزير امور ماليه شد. در سال‌هاي ملتهب منتهي به مشروطيت از ايران رفت و از آنچه در كشور مي‌گذشت فاصله گرفت. او باور داشت كه آنچه ايرانيان طلب مي‌كنند براي‌شان زود است و تغيير و تحول در نظام سياسي، چاره مشكلات و عقب‌ماندگي‌هاي كشور نيست. به قول عبدالله مستوفي: «ناصرالملك خيلي به كارهاي ايراني‌ها معتقد نبود و تا نمك خارجي داخلش ايراني نمي‌شد، آن را گوارا نمي‌دانست». اما بعد از پيروزي جنبش، به جمع مشروطه‌خواهان راه يافت و بعد از دو بار وزارت، به رياست دولت انتخاب شد و وظيفه تشكيل كابينه را پذيرفت. در آغاز نخست‌وزيري كوشيد تا با ايجاد تعادل ميان خواسته‌هاي انقلاب و ضدانقلاب، دولت خود را از درگيري‌هاي ميان دو طرف حفظ كند. اما خيلي زود تغيير رويه داد. چون براي اداره كشور راهي جز مقاومت در مقابل خواسته‌هاي فراقانوني محمدعلي‌شاه و درباريان نمي‌ديد. زورش به شاه نرسيد. پس از مدتي تلاش و تقلا، شكست را پذيرفت و از مقام خود كناره‌گيري و حتي ايران را ترك كرد. چند سال بعد با اكثريتي شكننده و ضعيف از سوي مجلس به عنوان نايب‌السلطنه احمدشاه انتخاب شد، با كمي ناز و تاخير به كشور برگشت و چنان وانمود كرد كه انگار علاقه‌اي به اين مقام ندارد. اما از تمام مواهب و منافع آن بهره برد و حتي فراتر از اختيارات قانوني خود در امور دولت و مجلس هم مداخله كرد. بعد از پايان كار دومين مجلس شوراي ملي ـ كه شرح آن طولاني است ـ از برگزاري انتخابات جديد و بازگشايي مجلس طفره رفت، مثل يك ديكتاتور بر كشور مسلط شد و محدوديت‌هاي زيادي براي آزادي‌خواهان ايجاد كرد. اين شرايط كم و بيش تا شروع جنگ اول جهاني و تاج‌گذاري احمدشاه ـ كه به معني ختم دوره كار نايب‌السلطنه بود ـ تداوم داشت. چنان‌كه گفتيم ناصرالملك تا اوايل زمستان 1306 عمر كرد و پايان عصر قاجار و شروع سلطنت رضاشاه را هم به چشم ديد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون