مدرسهها به خاطر آلودگي هوا تعطيلاند و بچهها توي كوچه بازي ميكنند
نزديك به دو هفته است كه دانشآموزان ايراني به جاي رفتن سركلاس درس و مدرسه، تقريبا خانهنشين شدهاند و با تعطيلي به دليل شدت گرفتن آلودگي هوا روزگار ميگذرانند. اهالي توييتر فارسي كه اكثرا از نسل دانشآموزان دهه شصت و هفتاد هستند و اينجور تعطيليها را نداشتند، مشغول تجزيه و تحليل اين وضعيت و صدالبته شوخي با دانشآموزان دهه نود هستند. آنچه ميخوانيد منتخبي از اين توييتهاست.
«عوامل ايجادكننده آلودگي را تعطيل كنيد، با تعطيلي مدارس هوا پاك نميشه»، «يه جوري مدارس رو به خاطر آلودگي هوا تعطيل كردن كه انگاري بچه مدرسهايها معاينه فني ندارن و دود ميكنن و عامل آلودگي هوان»، «ميگه دماوند و جاجرود رو تعطيل نميكنن فقط تهران! آخرش اونها ديپلم ميگيرن، بچه من كلاس پنجم ميمونه»، «يهجوري ميگين بچههاي اين نسل كه هي تعطيلن بيسواد ميمونن و آموزش و تربيتشون به مشكل ميخوره انگار وزارت آموزش و پرورش از نسل ماهايي كه سالي يهبار واسه يه برف تعطيل ميكرد دسته گلهاي بيشمار باسواد و درست و حسابي توليد كرده»، «بچههاي الان رو چقدر لوس ميكنن با اين تعطيلي مدارس، برف كه ميومد مدارس زمان ما تعطيل ميشد، بابا و مامانشون بيرونشون ميكردن درو ميبستن، تو سرما سه تا انگشت پاشون يخ ميزد كنده ميشد، يه بچه پاش تو تله خرس گير ميكرد از گرسنگي مجبور ميشدن اون بچه رو بخورن. خبري از اين لوس بازيا نبود»، «ديگه يه هفته رو يهجا مدارس تهران رو تعطيل كردن. اگه يكم ديگه هوا آلوده بشه مدارس رو كلا خراب ميكنن»، «به نظر مياد اگر مدارس شهر رو برقي كنن، مشكل آلودگي به كل برطرف ميشه»، «حالا نمايشگاهيها ميگن اين ماشين دست خانم معلمي بوده كه گاهي باهاش ميرفته مدرسه»، «با اين تعطيلي مدارس به خاطر آلودگي هوا از اين نسل هم آدم حسابي درنمياد، ما كه كل سال رو رفتيم، اين شديم»، «آقا من از جاهاي ديگه دنيا خبر ندارم، شما كه خبر داريد بگين اين تعطيلي مدارس عجيب نيست؟ همه جا واسه كنترل آلودگي هوا اينكارو ميكنن؟ يعني اين راهحل واقعا نرماله؟»، «نميشه به جاي مدارس و دانشگاهها، كارخونههايي كه ماشينهاي بيكيفيت توليد ميكنند رو تعطيل كنن؟!»، «آقا من يه چيزي فهميدم هوا آلوده ميشه مدارس تعطيل ميشه، هوا سرد ميشه مدارس تعطيل ميشه، آنفلوآنزا مياد مدارس تعطيل ميشه؛ فقط مدارس و نه جاي ديگه فكر كنم اگه مدارس رو كلا جمع كنن همه مشكلات حل ميشه»، «يهجوري به خاطر آلودگي هوا همش مدارس رو تعطيل ميكنن كه اين دفعه بايد به خاطر تميزي هوا اعلام كنن مدارس بازه»، «تا به حال از تعطيلي مدارس تهران اينقدر خوشحال نشده بودم، دخترم دو روز ديگه پيشم ميمونه»، «دوره ما برف ميباريد و مدارس تعطيل ميشد، صبح ميرفتيم كوچه تو هواي تميز برف بازي و يه جون به جونهامون اضافه ميشد، دوران اين طفل معصومها با هر بار آلودگي هوا و تعطيلي مدارس، يه جون از جونهاشون كم ميشه!»، «جاي خالي مدرسه هم با بسته معلم خصوصي پرش، كتابهاي ميكرو طبقهبندي گاج، آزمونهاي قلمچي و ساير ابزارهاي مافياي كنكور و كتب كمك آموزشي قطعا پر ميشه و بچهها نمره قبولي ميارن»، «غمگينم مثل بچههاي فيروزكوه، دماوند، طالقان و آسارا» و «مدارس تعطيل ميشود اما همه سرويسهاي مدارس در خطوط تاكسيراني و مسافركشي و خودروهاي پدرها و مادرها و وسايل نقليه عمومي باز هم در رفت و آمدند، در ضمن بچهها به جاي مدرسه عازم مهدكودك و خانه مادربزرگها و عمه و خالهها و محل كار پدر و مادر ميشوند».