• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۹ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4549 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۹ دي

ادامه از صفحه اول

جلب مشاركت در انتخابات

با اين حساب، نيازمند تجديدنظر جدي در قوانين هستيم تا جريانات سياسي در تصميم‌گيري‌ها، تصميم‌سازي‌ها و به‌ويژه جلب مشاركت سياسي و انتخاباتي ايفاي نقش كنند و اثري واقعي داشته باشند. در غير اين صورت، جريان‌هاي سياسي تنها داغ‌كننده تنور انتخابات خواهند بود و پس از آن نيز به فراموشي سپرده مي‌شوند. اين يكي از مطالبات جدي مردم از جريان‌هاي سياسي است. شهروندان به احزاب و جريان‌هاي سياسي مي‌گويند كه شما در انتخابات ما را تشويق مي‌كنيد ولي پس از انتخابات، پاسخگو نيستيد. درصورتي كه واقعيت اين است كه پس از انتخابات، اساسا استفاده‌اي از جريان‌هاي سياسي نمي‌شود كه بخواهند دست‌كم نقش ناظري جدي بر تحقق مطالبات مردمي داشته باشند و بتوانند داوري كنند كه نحوه انتخاب برگزيدگان انتخابات كه بنا بر تشويق جريان‌هاي سياسي موفق به كسب آراي مردم شده‌اند، چگونه بوده است.

در اين ميان واقعيت آن است؛ نقشي كه متاسفانه وزارت كشور از خود به تصوير كشيد، يكي از دلايل دلسردي‌هاي مردم از عملكرد وزارت كشور و هيات‌هاي اجرايي است. چنانكه متاسفانه هيچ‌گونه پاسخ روشني كه حاكي از تجديدنظر يا گشايشي در فضاي سياسي كشور باشد، ديده نشد. حال آنكه براي افزايش مشاركت مردم بايد در مسيري گام بگذاريم كه تاكنون نرفته‌ايم. بنابراين لازم است هيات‌هاي نظارت و شوراي نگهبان گشايشي ايجاد كرده و از تنگ‌نظري‌هاي گذشته صرف‌نظر كنند. بايد انتخاب را به مردم واگذارند و انتخابات را دو مرحله‌اي نكنند. بايد حق انتخاب را به مردم دهند تا آنها شاهد حضور سلايق مختلف باشند. شهروندان بايد حق آزاد انتخاب شدن و انتخاب كردن را بيشتر در عمل ببينند تا براي مشاركت بيشتر ترغيب شوند.

 

سختي سخن با محرومان!

اما در حال حاضر با محدوديت درآمدهاي نفتي نقش دولت در مديريت اقتصادي جامعه كاهش پيدا مي‌كند و اولين گروه‌هايي كه در برابر موج مشكلات و نارسايي‌هاي اقتصادي بي‌پناه‌تر از گذشته مي‌شوند، محرومان جامعه هستند. دلسوزان جامعه كاملا متوجه معادلات فوق هستند و به‌خوبي لمس مي‌كنند كه چگونه محرومان مظلوم حتي هنگام اعتراض بيش از هر كس ديگري به خويش آسيب اقتصادي مي‌زنند و بهره‌اش را بدخواه‌ترين گروه‌ها و جريانات سياسي كه اغلب خارج‌نشين هستند، مي‌برند. نگاهي گذرا به شبكه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان برانداز و سايت‌ها و كانال‌هاي اينترنتي نشان مي‌دهد كه طرفداران آشوب و بلوا و برهم خوردن نظم جامعه ايراني سر از پا نمي‌شناسند و در تشويق و تحريك مستمندان تمركزي بي‌سابقه كرده‌اند. آنان همين الان هم منفعت دلاري تحريكات خود را مي‌برند و آشكارا رهبري آشوب‌ها را به خود نسبت مي‌دهند تا پول بيشتري از امريكا و عربستان دريافت كنند. بايد شكرگذار بود كه اپوزيسيون مذكور به‌واسطه فساد و عدم التزام به تماميت ارضي كشور و منافع مردم اعتبار چنداني در ميان توده‌هاي ايراني ندارند و همه طول و عرض ادعاهاي‌شان در تبليغاتي خلاصه مي‌شود كه علنا با پول‌هاي كثيف تامين مي‌شود. كاملا آشكار است كساني كه رسما به دولت امريكا و شوراي امنيت سازمان ملل نامه مي‌نويسند تا مقدمات تحريم‌هاي بيشتر و حمله نظامي فراهم شود كوچك‌ترين دغدغه‌اي از رنج محرومان ايران ندارند و حاضرند بدترين مصايب متوجه مستمندان ايران شود تا ايشان به اهداف سياسي و اقتصادي خود برسند.
با همه اين احوال و آگاهي‌هاي موجود در ايران نبايد از خطرهاي پيش‌بيني‌ناپذير غفلت كرد. اگر فشارهاي معيشتي بر طبقات پايين جامعه همچنان رو به تزايد رود و مردم اختلافات سياسي براي كسب قدرت بيشتر خصوصا از سوي يك جناح پرمدعا را مشاهده كنند، ممكن است دفتر حساب و كتاب خود را ببندند و خويش و كشور را به حوادث بسپارند. اقشار متوسط جامعه كه در هر صورت نظر به داخل دارند و داراي نمايندگاني مشخص هستند، همواره راه گفت‌وگو را باز مي‌گذارند، همچنان از خود خويشتنداري نشان مي‌دهند و به تحولات داخلي و رفع تدريجي مشكلات اميدوارند. بايد قدر اين اميدواري را دانست و با كمك همين متوسطين جامعه با محرومان سخن گفت و روي آنها تاثير گذاشت و به مديريت اوضاع پرداخت. كافي است كه مردم ابتدا تغيير و تحول را لمس كنند، مسلما در اين صورت همه رشته‌هاي بيگانگان پنبه خواهد شد و ثبات و تعادل و آرامش واقعي و نشأت گرفته از بطن جامعه خود را نشان مي‌دهد و زمينه كارآمدي سيستم و رفع مشكلات را فراهم خواهد ساخت.

 

اهداف ايران و روسيه و چين

نيازي نيست تا نقش امريكا در حمايت از تروريست‌هاي ضد حكومت قانوني دمشق از جمله جبهه النصره، القاعده و ده‌ها گروه تروريستي ديگر را يادآور شويم كه به‌طور گسترده‌اي به افزايش خطر تروريسم و آواره شدن ميليون‌ها نفر انجاميده است. از سوي ديگر ايران به كشورهاي متحد امريكا مي‌گويد نيازي نيست تا ميلياردها دلار صرف تجهيزات گرانبها و افزايش تنش با همسايه قديمي و قدرتمند خود بكنيد، بياييد تا امنيت منطقه‌اي را خودمان ايجاد كنيم. روسيه وچين علي‌رغم تحريم‌ها و تنش‌هاي وارده از سوي حكومت ترامپ، از ضعف‌ها و خطاهاي استراتژيكي آن بيشترين سود را مي‌برند. چين با حضور در اين مانور مشترك، موقعيت امريكا رادر منطقه اوراسيا تضعيف مي‌كند. مسكو و پكن با توسعه روابط خود با ايران، تركيه و كشورهاي عربي تا مصر، فضاي ژئوپولتيكي امريكا را در خاورميانه تنگ‌تر مي‌كنند. روسيه با شركت در اين مانور به تقويت حضور خود در خاورميانه مي‌پردازد. امريكا نمي‌تواند در هر منطقه و نقطه‌اي از جهان يك نيروي كليدي باشد و تجربه سوريه نشان داد قدرتي مانند ايران يا روسيه كه از نظر قدرت فاصله قابل توجهي با امريكا دارد، موثرتر و بهتر در مقابله با تروريسم عمل مي‌كنند. واقعيت‌ها مهم‌تر از تهديدات عمل مي‌كنند. وقتي عربستان سعودي پنج ميليارد دلار در طرح دوم سيبري سرمايه‌گذاري مي‌كند يا امارات و عربستان مهم‌ترين شريك تجاري چين هستند و نزديك به 200 هزار چيني در امارات زندگي مي‌كنند، نشان مي‌دهد متحدان سنتي امريكا چندان هم به امريكا به عنوان قدرت اول فكر نمي‌كنند. موقعيت ژئوپولتيكي ايران در خليج فارس و درياي عمان و همكاري‌هاي نظامي با روسيه و چين براي هر سه كشور چنين پيام‌هايي دارد. ايران موقعيت خود را به عنوان قدرت مستقل درمنطقه تثبيت مي‌كند و قدرت چانه‌زني سياسي‌اش را بالا مي‌برد. ايران مي‌تواند حمايت روسيه و چين را جذب كند و نقش خود را به عنوان يكي از بازيگران كليدي منطقه‌اي نشان دهد. در مقابل نيز چين و روسيه قدرت هژموني امريكا را زير سوال مي‌برند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون