تبعات كينهتوزي دونالد ترامپ
ديپلماسي شوخي نيست
آقاي رييسجمهور
ترجمه: هديه عابدي
دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا بارها اعلام كرده بود كه خواستار جنگ با ايران نيست، اما اكنون با ترور سردار (شهيد) سليماني درگيري بين دو كشور اجتنابناپذير است. اين هزينه سياست خارجي نسنجيده ترامپ است. او ميخواست در انجام هر كاري متفاوت باشد؛ به جاي اتحاد با ديگر كشورها از خروج از توافقنامه استفاده كرد و به جاي استراتژي از فشار. بسياري از منتقدان ترامپ مدتها فكر ميكردند شايد سياست خارجي ترامپ سياست درستي نباشد. هر چه نباشد همه روساي جمهور قبلي امريكا براي حل و فصل همين بحرانهاي ظاهرا غيرقابل حل مانند افغانستان، ايران و كره شمالي سالها تلاش كرده بودند. اما ترامپ خود را كاملا از سياست خارجي سنتي امريكا جدا كرد. او خود را از شر كارشناسان وزارت خارجه رها كرد و ابزارهاي ديپلماسي، مذاكره و توازن منافع را دور انداخت. روش اصلي او «تغيير» (و ازسرگيري) همه چيز بود. ترامپ ادعا كرد ميتواند درگيريها را صرفا با كاريزما و تخيلات خود حل كند. گذشته از اين، مگر غولهاي فناوري «سيليكون ولي» به همين شيوه و با نوآوريهاي خود دنيا را تغيير ندادند؟ با اين حال اكنون شكست رويكرد ترامپ براي همه محرز شده است. ممكن است «تغيير» روش مناسبي براي گوگل و فيسبوك باشد، اما در سياست جهاني جواب نميدهد. روز سهشنبه، شبهنظاميان به سفارت امريكا در بغداد حمله كردند و سفير اين كشور به همراه كارمندانش مجبور به تخليه سفارت شدند. امريكا ادعا ميكند دستور اين حمله از سوي ايران بوده است. پنجشنبه شب، امريكا در پاسخ به اين اقدام (و ادعاي خود) فرمانده نيروهاي قدس ايران، (شهيد) قاسم سليماني را با يك حمله هوايي در بغداد ترور كرد. (شهيد) سليماني دومين مرد قدرتمند ايران تلقي ميشد و ترور او چيزي كم از اعلان جنگ نبود. تقريبا در همان زمان، كيم جونگ اون، رهبر كره شمالي تهديد كرد كه آزمايشهاي سلاح هستهاي را از سر ميگيرد. اكنون دو بحراني كه ترامپ وعده رفع آن را داده بود حادتر و پيچيدهتر از قبل شدهاند.
نمونه بارز تصميمات ناگهاني ترامپ
ترور (شهيد) سليماني نمونه بارز تصميمات ناگهاني ترامپ است. تغيير جهت غيرمنتظره، تهديد و حملات ناگهاني نتوانسته است امريكا را از منجلاب عراق- ايران- سوريه بيرون بكشد. واشنگتن همچنان در درگيريهاي خاورميانه حضور دارد. از زمان رهبري ترامپ، امريكا از توافق هستهاي با ايران خارج شده و تهران روش خود را تغيير داده است.
اكنون به نظر ميرسد كه حملات دو طرف ميتواند به فاجعه منجر شود. ترور مهمترين ژنرال و مبارز آزادي انقلابي ايران، مردي كه قهرمان ملي اين كشور بود به دست امريكا بيانگر تداوم اين رويارويي است. اين حركتي تكاندهنده بود و از سوي تهران بيپاسخ نخواهد ماند. ترامپ گفته است كه علاقهاي به جنگ ندارد، اما اقدامات او دقيقا به همان سمت گرايش دارد.
اين بزرگترين خطري است كه جهان در حال حاضر با آن روبهروست، اما تنها پيامد خطرناك سياست خارجي خودساخته ترامپ نيست. كيم جونگ اون نيز غيرقابل پيشبيني است. براي مدت كوتاهي به نظر رسيد ممكن است كيم واكنش مثبتي به رفتار ترامپ نشان دهد و برنامه هستهاي خود را در ازاي برخي امتيازات اقتصادي به عقب برگرداند، اما از زمان سخنراني جنجالي او در آستانه سال نو كه در آن مستقيما امريكا را تهديد كرد، بيش از هر زمان ديگري مشخص شد كه براي او بمب مهمتر از روابط اقتصادي با امريكاست.
آغاز جنگ به صورت تصادفي
شكست ترامپ هم براي دولت امريكا و هم براي اروپاييان درس مهمي بود: اين كينهتوزي آشكار شايد مناسب كمپينهاي سياسي باشد، اما هيچ جايگاهي در ديپلماسي ندارد. سياست خارجي دشوار و خطرناك بوده و نيازمند استقامت، فروتني و تمايل به سازش است.
توافق هستهاي با ايران كه از سوي باراك اوباما، رييسجمهور سابق امريكا منعقد شده بود نيز نتوانست از تحريكات منطقه كم كند. با اين وجود تلاش اوباما براي حل مشكل ايران و تبديل آن به مسائل كوچكتر رويكرد درستي بود. درگيريهاي بزرگ بايد گام به گام حل شوند نه با يك توافق پر آب و تاب. شما كار روي توسعه سلاحهاي هستهاي را متوقف ميكنيد و ما تحريمها را كم ميكنيم. ديپلماسي به اين شيوه عمل ميكند. اروپا بايد اين رويكرد را ادامه دهد.
نمايش كره شمالي مثال خوبي براي درك ميزان اهميت مشاركت كارشناسان سياسي است. با اين حال ترامپ هيچ احترامي براي كارشناسان قائل نيست. او خود را از شر شمار زيادي از كارمندان راحت كرد و اساسا وزارت خارجه را كنار گذاشت اما در مذاكره با پيونگيانگ متوجه ناداني خود شد. ترامپ به شدت بر فرضيه دوستي با كيم حساب كرده بود - و درك درستي از آن نداشت و ظاهرا هيچ كس را در اطراف خود نداشت تا اشتباهش را به او گوشزد كند – اينكه سلاحهاي هستهاي تا چه اندازه براي در قدرت ماندن كيم مهم هستند. اين تنها دليل ممكن براي اين پرسش است كه چرا ترامپ نتوانست پس از مذاكره با كيم در سال 2019 حتي يك توقف موقت در برنامه هستهاي كره شمالي ايجاد كند؟ هيچ مشكلي با ابتكارات شجاعانه و ناگهاني در سياست خارجي وجود ندارد. رويكرد ويلي برانت، صدراعظم سابق آلمان نسبت به بلوك شوروي جهان را به مكاني امنتر تبديل كرد. اما اين ابتكارات بايد با دقت زيادي طراحي و اجرا شوند. ديپلماسي مسووليت مهمي است. كساني كه با اين گرايش به سمت آن نميروند، ممكن است تصادفا باعث ايجاد جنگ شوند.
منبع: اشپيگل