آقاي مونسان! چرا ساحل مكسر مقصد گردشگري نشد؟
مهشيد مجلسي
همين كه چند روز داغدار و دلنگران بوديم و چشممان به خبرهاي عزاداري بود لودرها به جان يكي از ساحلهاي زيباي كشورمان افتادند كه به اسم اشتغال و توليد كاري راه بيندازند. صحبت بر سر يك ساحل معمولي نيست. ساحلي با اقليمي متفاوت كه هر بينندهاي كه فقط عكسهاي آن را ميبيند باور نميكند اين عكسها متعلق به جايي به نام «بندر مكسر» حوالي بندر مُقام در ساحل جنوبي كشورمان در شمال خليجفارس و بين بندرعباس و بندركنگان است. صحبت بر سر اين است كه چرا چنين فضايي به پرورش ميگو و شيلات اختصاص داده شده است آن هم در 2 هزار و 200 كيلومتر نوار ساحلي جنوب كه نقاط سادهتر بسياري را ميتوان در آنها يافت. كجسليقگي محض است اگر مديري يا تصميمسازي در كشورمان برود در فاصله بندرچابهار يا خليج گواتر كه كوههاي مريخي واقع شدهاند يك صنعت راهاندازي كند در حالي كه جاذبهاي به زيبايي كوههاي مريخي در كنار درياي عمان موقعيتي منحصر به فرد با ساحلي كه به ساحل طلايي معروف است دارد.
يا فرض كنيد مديري يا نماينده مجلسي براي اشتغالزايي در جزيره زيباي قشم درهستارگان را به ايجاد كارخانه اختصاص دهد.
موضوع اخير اگر يك كجسليقگي نبوده باشد از چند منظر قابل اهميت است. حبيب مسيح تازياني، مديركل حفاظت محيط زيست استان هرمزگان تاييد كرده اولويت اول اين ساحل گردشگري بوده است ولي اگر اعتراض فعالان محيط زيستي هرمزگان نبود كه به صدور مجوز پرورش لارو ميگو در ساحل مُكسر بندر مقام در بخش شيبكوه شهرستان بندرلنگه برخاستند و فيلمهايي از عمليات خاكبرداري لودرها منتشر كردند معلوم نبود كار به كجا ميرسيد. البته همين الان هم كار معلوم نيست به كجا برسد.
يكي از جنبههايي كه بايد به آن توجه داشته باشيم سيستم مديريت جزيرهاي در دولت ماست. متاسفانه با وجود آنها چيزي به نام هيات دولت داريم و همه وزرا و معاونان رييسجمهور در جلسات آن شركت ميكنند و همديگر را ميبينند به نظر ميرسد هيچ تعاملي با همديگر ندارند يا اگر دارند بايد مشكل را در جاي ديگري جست. اگر فرض را بر سر اين بگذاريم كه تعامل ندارند به سرفصلي ميرسيم كه آسيب خطرناك مديريتي كشور ماست و نيازمند جراحي و كالبدشكافي و همين طور درمان است. هر نهاد و ارگان اجرايي براي خودش تصميمي توسعهاي ميگيرد و آن تصميم را پشت دهها استدلال نظير اشتغالزايي و برطرف كردن نياز مردم توجيه ميكند ولي حاضر نيست از سازمان حفاظت محيط زيست كسب اطلاع كند كه اين كارش به طبيعت و محيط زيست آسيبي وارد ميكند يا نه؟ عموما دستگاههاي اجرايي به ويژه آنها كه كار عمراني ميكنند و به لحاظ اقتصادي هم دست بالا را دارند مرتب درحال پنهانكاري يا دور زدن محيط زيست به معناي عام آن هستند.
جالب است كه چندي قبل در مقوله آب از وزير نيرو همين گلهمندي را مطرح كرديم و او تاكيد داشت كه وزير نيرو و وزير جهاد كشاورزي و رييس سازمان حفاظت محيط زيست بهطور ماهانه با هم جلسه دارند تا درباره آب به تعامل برسند. اما ميدانيم كشاورزي ايران يكي از پرمصرفترين مدلهاي آب در كشاورزي است و از سوي ديگر به اسم خودكفايي و توجيهاتي از اين دست مرتب مطالبه آب دارند ولي حاضر نيستند بهرهوري خود را بالا ببرند. بنابراين ميتوان گفت عملا تعاملي ميان سه مدير ارشد اين سه نهاد به وجود نيامده است.
يكي ديگر از معضلات ما تفكرات حاكم بر برخي تعاريف و مفاهيم است. ما در محيط زيست موضوعي به نام منطقه حفاظت شده يا منطقه شكار ممنوع و امثال اين داريم. اول اينكه هر وقت دولت تصميم به اجراي پروژهاي دارد خودش مصرانهتر از هر كسي اين مفاهيم را دور ميزند و قوانين را نقض ميكند. مصداقش را در تصميم انتقال آب درياي خزر از طريق جنگلهاي هيركاني ديدهايم و موارد مشابه متعددي ديگري هم قابل لمس وجود دارد.
اما واقعا نياز داريم بنشينيم و به اين پرسش پاسخ دهيم كه رفتار موزهاي با مناطق حفاظتشده كمكي به حفاظت از آنها ميكند يا خير؟ اين به معناي آن نيست كه اجازه دهيم هر فعاليتي در اين مناطق انجام بگيرد اما بسياري از مناطق وقتي از چشم ناظران عمومي دور هستند به راحتي مورد سوءاستفاده قرار ميگيرند.
اما فرض ديگري كه در مورد ساحل مكسر مطرح است اين پرسش است كه اگر منطقه مورد اعتراض منطقه حفاظت شده بوده چگونه براي احداث پرورش ميگو و شيلات اجازه گرفته است؟
اما مسووليتي كه بايد درباره آن از وزير وزارتخانه تازه تاسيس ميراثفرهنگي صنايع دستي و گردشگري پرسيد موضوع گردشگري و نقش آن در اقتصاد و اشتغال است. عمدهترين سياستي كه مونسان را در راس اين سازمان و سپس وزارتخانه جديدالتاسيس ميراثفرهنگي صنايع دستي و گردشگري قرار داد رونق و توسعه گردشگري بود.
آقاي مونسان بايد در مورد ساحل مكسر و ناتواني در توسعه گردشگري آنجا، ناشناس ماندن چنين جاذبهاي پاسخ دهد كه چرا نتوانسته از چنين نعمت خدادادي براي مردم آن منطقه آورده اقتصادي داشته باشد تا مردم يا فعالان اقتصادي به سراغ پرورش ميگو و امثالهم بروند؟ سادهترين كاري كه وزارتخانه متبوع او ميتواند انجام دهد معرفي مقاصد گردشگري جديد و تعريف سفرهاي جديد با رعايت اصول حفاظت محيط زيست است وگرنه مردم سالهاست كه يك مقصد بيشتر براي سفرهايشان سراغ ندارند و آن هم شمال است!