رييسجمهوري باز هم اظهار بياطلاعي كرد
استعفاي دولتي، اطلاعرساني حاكميتي؟!
«با نهايت تاسف و تاثر، ساعاتي قبل از نتيجه تيم تحقيقاتي ستاد كل نيروهاي مسلح مربوط به سانحه سقوط هواپيماي مسافربري اوكرايني مطلع شدم.» رييسجمهوري بيانيه خود را با اين جمله آغاز كرد تا خبر دهد كه «خطاي انساني و شليك اشتباه، به يك فاجعه بزرگ منجر شد و دهها انسان بيگناه قرباني شدند.»
رييسجمهوري به عنوان دومين مقام عاليرتبه كشور براي دومين بار در دو ماه اخير نشان داد كه گويا آخرين نفري است كه از تصميمگيريها و تبعات ناشي از آن باخبر ميشود. در حالي كه او عاليترين مقامي است كه با راي مستقيم مردم بر مسند قدرت مينشيند و متقابلا بايد به آراي مردم پاسخگو باشد؛ فرآيندي كه به نظر ميرسد فراموش شده باشد.
يك هواپيماي مسافربري به اشتباه موشك كروز تلقي شده كه از عراق توسط امريكا به سوي ايران پرتاب شده است. نظاميان ازجمله سردار حاجيزاده مدعياند از منابع عراقي اين خبر را دريافت كردهاند كه موشك كروز به سمت يك مكان حفاظت شده مهم در پرند كه ماهيت و اهميت آن براي افكار عمومي مشخص نيست، شليك اما درنهايت با خطاي انساني منجر به كشته شدن 176 تن شده است. در حالي كه در شرايط ويژه امنيتي و نظامي بايد زمان پروازهاي عادي بر فراز آسمان ايران دستخوش تغيير و تحولاتي ميشد اما نهتنها اين اتفاق نيفتاد، رييسجمهوري و باقي كساني كه خط و ربطي با دولت دارند هم تمام احتمالات مبني بر اصابت موشك را ناديده گرفتند و بيوقفه مشغول تكذيب شدند.
مشخصا علي ربيعي، سخنگوي دولت روز جمعه با انتشار بيانيهاي طرح اصابت موشك به هواپيماي مسافربري را «عمليات رواني» و «ادعاي دروغ عاري از حقيقت» توصيف كرد و به دولت امريكا توصيه كرد به جاي «دروغپردازي» به نتايج بررسي كميتهها دقت كنند. رضا نوروزپور، معاون سخنگو و دبير شوراي اطلاعرساني دولت نيز در حساب كاربرياش در توييتر ماجرا را به «دلارهاي بويينگ» و «سهامداري ترامپ» در اين شركت هواپيمايي ربط داد.
همچنين حسامالدين آشنا، مشاور فرهنگي رييسجمهوري و رييس مركز بررسيهاي استراتژيك رياستجمهوري در توييتر به خبرنگاران هشدار داد و تهديد كرد كه در اين «جنگ رواني» با «ايرانستيزان» همراهي نكنند؛ وقتي هم با انتقادهايي روبهرو شد فحواي توييتش را «بيدار كردن وجدانها» توصيف كرد. با اين حال پس از بيانيه ستاد كل نيروهاي مسلح، آشنا نيز باز از طريق حساب كاربرياش در توييتر، همچون ساير دولتيها ابراز بياطلاعي كرد و نوشته است: «آنچه خبر ميپنداشتيم، دروغ بود. آنچه دروغ ميپنداشتيم، خبر بود... امان از پنهانكاري و ديوانسالاري نظامي. چارهاي جز شفافيت و صداقت نيست.» ادعاي بياطلاعي دولت گمانهزنيهايي در مورد استعفاي برخي اعضا را قوت بخشيد. ساعات پاياني جمعه شب گفته شد كه روحاني براي طرح اين موضوع با مردم تهديد به استعفا كرده است تا نهادهايي كه سد راه اطلاعرساني هستند، در دوراهي انتخاب ميان استعفاي رييسجمهوري يا بيان حقيقت قرار بگيرند. اين گمانهزنيها تكذيب شد و رييسجمهوري تنها به ابراز همدردي و اظهار بياطلاعي در بيانيهاي اكتفا كرد. پس از آن شايعه استعفاي وزراي كشور و دفاع نيز مطرح بود كه تا شنبه شب خبري از استعفا نشد.
همچنين اخباري مبني بر استعفاي ديگر اعضاي دولت ازجمله علي ربيعي، سخنگو نيز شنيده شد اما تا 5 بعدازظهر ديروز ربيعي با برخي كارگزاران رسانهاي و اعضاي دولت در جلسه حاضر شده و به نظر ميرسد طرح استعفا را تا جلسه هيات دولت صبح يكشنبه به تعويق انداخته است.
دولت در اين شرايط بحراني نهتنها بازي اطلاعرساني را باخت بلكه با ابراز بياطلاعي تنها بر قصور خود افزود و از آنجا كه نيروهاي مسلح از جمله نهادهاي انتصابي است كه صرفا سيستم نظارتي درون سازماني دارند، بنابراين هيچ نهاد انتخابي ازجمله قوه مجريه و مقننه بر اقدامات آن نظارت ندارند و تنها فرمانده كل قوا ميتواند بر آن نظارت داشته باشد، مسووليت دولت به عنوان نهادي انتخابي در اين گونه حوادث گستردهتر و جديتر است؛ چرا كه مقابل آرا و بدنه اجتماعي و اساسا افكار عمومي مسووليت دارد. با اين حال به نظر ميرسد آنچه تمام مطالبه را به سمت استعفاي دولتيها پيش برده، عدم شفافيت و صراحت و صداقت در جريان اطلاعرساني از سوي مجموعه حاكميت است كه در بخشهايي ازجمله مناصب و اقدامات نظامي بسيار بسته عمل كرده و فرآيند پاسخگويي به مردم در زمزه مسووليتهاي آنها ديده نشده است.