• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4560 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۲ دي

محمدجواد حق‌شناس، فعال سياسي و رييس كميسيون فرهنگي شوراي شهر تهران:

پنهانكاري آبروي كشور را مخدوش مي‌كند

حميدرضا خالدي|«سرمايه اجتماعي به دست آمده از وحدت ملي مخدوش شد». اين تاكيد و تحليل «محمدجوادحق‌شناس» فعال سياسي و رييس كميسيون فرهنگي شوراي شهر پايتخت است. او كه مديرمسوول روزنامه «اعتماد ملي» است و روزهاي پرفراز و نشيب سياسي را تجربه كرده است، مي‌گويد: «با پنهانكاري در مورد حادثه رخ داده نه تنها ممكن است امريكا و دشمنان قسم‌خورده كشور فرصت برنامه‌ريزي و سوءاستفاده به دست آورند كه دو مقوله حضور گسترده مردم در تشييع پيكر سردار سليماني و وحدت ملي ايجاد شده و رويكردي ملي كه در دفاع از اعتبار و حيثيت و آبروي كشور ايجاد شده بود نيز ممكن است خدشه‌دار شود.» .

 

آقاي دكتر شما سال‌ها به عنوان فعال رسانه‌اي در كوران اتفاقات و رخدادهاي مختلف و نحوه برخورد دولتمردان و مسوولان با آنها بوده‌ايد. با چنين سابقه‌اي آيا قبول نداريد در جريان اصابت موشك به هواپيماي اوكرايني، خطاي رسانه‌اي بزرگي رخ داده و افكار عمومي به نوعي به بازي گرفته شده است؟

متاسفانه دقيقا همين‌طور است. بعد از حادثه ترور جانكاه سردار سليماني و شهادت وي كه با ماجراي بي‌كفايتي مسوولان برگزار‌كننده مراسم و فوت شماري از هموطنان و تشييع‌كنندگان پيكر پاك آن شهيد قهرمان همراه شد و بعد از آن هم، فوت تعدادي از هموطنان‌مان در حادثه اتوبوس بين شهري، درست زماني‌كه مردم به سبب موشك‌باران و انتقام سربازان غيور سپاه و نيروهاي نظامي، مي‌رفتند تا چند صباحي را با احساس آرامش و شادي ناشي از گرفتن انتقام از امريكا سپري كنند؛ حادثه سقوط هواپيماي مسافربري اوكرايني داغي تازه را بر سينه مردم كشورمان گذاشت. اين در حالي بود كه انتظار مي‌رفت خبر موشك‌باران مواضع امريكا در عراق تا چند روزي به عنوان تيتر اول رسانه‌هاي داخلي و خارجي باشد و در چنين شرايطي بايد حوزه اطلاع‌رساني و امنيتي كشور به اين مساله فكر مي‌كردند كه با كوچك‌ترين اشتباهي؛ نه‌تنها ممكن است امريكا و دشمنان قسم‌خورده كشور فرصت برنامه‌ريزي و سوءاستفاده به دست آورند كه دو مقوله حضور گسترده مردم در تشييع پيكر سردار سليماني و وحدت ملي ايجاد شده و رويكردي ملي كه دردفاع از اعتبار و حيثيت و آبروي كشور ايجاد شده بود نيز ممكن است خدشه‌دار شود. پنهانكاري در مورد خطاي صورت‌گرفته در شليك موشك به هواپيماي مسافربري اوكرايني درست همان اشتباه مرگباري بود كه متاسفانه رقم خورد؛ آن هم به هواپيمايي بين‌المللي كه 80 درصد مسافران آن ايراني بودند و از فرودگاه بين‌المللي امام خميني بر مي‌خاست. اما شايد گروهي تصور كنند كه بتوان به بهانه دفاع از كشور به سادگي از كنار اين موضوع گذشت درحالي كه چنين نيست. البته درست است كه در كنار تجهيزات، نيروي انساني نيز بخشي از سيستم دفاعي محسوب مي‌شود اما هر گونه قصوري در اين دو مقوله قابل چشم‌پوشي نيست و بايد حتما به آنها رسيدگي شود. در اين حادثه به خصوص در حوزه خطاي انساني نيز شاهد قصور اجتماعي و رسانه‌اي بزرگي هستيم.

چه قصوري؟ منظور من هم دقيقا اين است كه در شيوه اطلاع‌رساني اين حادثه چه خطا و قصوري رخ داده است؟

بگذاريد با مثالي كه همه ما با آن آشنا هستيم پاسخ‌تان را بدهم. در حادثه شليك ناو امريكايي به هواپيماي ايران، نيروهاي امريكايي ضمن تاييد شليك صورت‌گرفته دليل آن را خطاي انساني عنوان كردند. چرا؟ چون وقوع خطاي انساني دور از ذهن نيست. با اين حال ما سال‌هاست كه داريم مي‌گوييم بايد مسببان اين خطاي انساني محاكمه شوند. اين خطاي انساني ممكن است در هر بخشي رخ دهد... در يك بخش صنعتي، يا در يك مانور نظامي و.... در مورد حادثه شليك به هواپيماي اوكرايني نيز وضعيت به همين شكل است. يعني مساله رسانه‌ها و مردم اين است كه چرا از زماني كه اين حادثه رخ داده و درحالي كه براساس عرف مديريتي كشور بايد گزارش آن به بالاترين مقام‌هاي كشوري و لشكري داده شده باشد، تا زماني كه گزارش رسمي شليك منتشر شده چند روز فاصله زماني بوده است؟ دومين سوال مردم اين است كه چرا كارشناسان ذيربط بدون آنكه اطلاع دقيقي از ابعاد مساله داشته يا به اسناد حادثه دسترسي داشته باشند، با قاطعيت نقص فني را دليل سقوط هواپيما مي‌دانند و هر يك بناي دروغ‌پراكني را پايه‌گذاري مي‌كنند‌؟ مردم حق دارند كه از خود بپرسند كه آيا سخنان قاطع معاون وزير راه در جمع خبرنگاران كه اصابت موشك را منتفي دانسته بود، سناريويي از سوي مقامات بالادستي بوده يا تصميمي بوده كه خودش گرفته است؟ سخناني كه در هر دو صورت باعث خدشه‌دار شدن حيثيت سازمان مهمي چون سازمان هواپيمايي در بين افكار عمومي شده است.

اصلا يكي از نكات همين است؛ اينكه واقعا مگر مي‌شود رييس‌جمهور يك مملكت از وقوع چنين حادثه‌اي مطلع نباشد؟

اين سوال واقعا بجايي است. علاوه بر رييس‌جمهور، بايد وزير راه، وزير كشور و وزير دفاع نيز به اين سوال پاسخ دهند كه آيا از همان ساعت‌هاي اول در جريان گزارش اصابت موشك بوده‌اند يا خير؟ البته باز هم در هر دو صورت مردم حق دارند كه انتقادهايي جدي به عملكرد دولت داشته باشند. چرا كه اگر گزارش به رييس‌جمهور داده نشده خودش جاي تامل و سوال بسيار است و اگر داده شده جاي پاسخ به اين سوال خالي است كه چرا زودتر مردم را در جريان اصل ماجرا قرار نداده‌اند و سه روز دروغ به خورد افكار عمومي داده‌اند؟! فكر مي‌كنم در جايي اولين اخبار در مورد شليك موشك توسط امريكا و ترامپ و بعدا توسط نخست‌وزير كانادا منتشر شده و نشان مي‌دهد كه آنها هزاران كيلومتر آن طرف‌تر از كشور ما، از ماجرا باخبر بوده‌اند، اگر رييس‌جمهور ما از ماجرا بي‌خبر بوده، كارآمدي او به‌ شدت زير سوال مي‌رود و ادامه فعاليت او به عنوان شخص اول قوه مقننه اصولا بي‌معنا مي‌شود! آخر چگونه مي‌شود كه دولت از ماجرا خبر‌دار باشد و دو روز سخنگوي دولت و معاون وزير راه به راحتي آب خوردن به مردم دروغ بگويند؟! اين ابهامات است كه مردم و افكار عمومي ما را بحق عصباني كرده است.

يك سر ديگر اين موضوع اطلاع‌رساني رسانه‌هاي ماست. به نظر مي‌رسد رسانه‌هاي ما هم در اين مورد بدون كنجكاوي در مورد اصل قضيه و فقط براساس يكسري اطلاعات اداري دولتي اقدام به اطلاع‌رساني كرده باشند. درحالي كه اگر در راه اطلاع‌رساني آنها محدوديت‌هايي وجود نداشت مسلما بهتر از اينها عمل مي‌كردند. قبول داريد؟

بله. مسلم است. اما فكر مي‌كنم رسانه‌هاي ما نيز در اين ميان خودشان به نوعي قرباني هستند...! شما چطور انتظار داريد در جايي كه مشاور رسانه‌اي رييس‌جمهور علنا رسانه‌ها را تهديد مي‌كند كه اگر بخواهند پا را از گليم خودشان درازتر كنند، با آنها به ‌شدت برخورد خواهد شد، رسانه‌ها بتوانند دنبال كشف حقيقت و افشاي آن باشند؟! واقعيت اين است كه سيستم رسمي رسانه‌اي ما در مواجهه با رخدادهاي غيرمترقبه يا امنيتي و جنگ‌هاي رواني عاجز است و درست عمل نمي‌كند يا اصلا باور ندارد كه بايد درست عمل كند! ضمن آنكه به سيستم عمومي رسانه‌اي كشور هم اجازه نمي‌دهند كه به درستي به وظايف خود عمل كند. اين‌هم بر مي‌گردد به نگاه غلط حاكميتي كه براساس آن مردم را محرم خود نمي‌دانند و اعتقادي به اين ندارند كه نبايد به مردم دروغ گفت! در حالي كه برخلاف ديدگاه اين گروه، در دنياي امروز كه به لطف فضاي مجازي همه اخبار در عرض چند ثانيه منتشر مي‌شود يا ماهواره‌ها به راحتي حتي پلاك يك ماشين را مي‌توانند ثبت كنند، پنهانكاري، اقدامي احمقانه و خنده‌دار است!

‌پس به نظر شما، سيستم اطلاع‌رساني دولت نتوانسته و نمي‌تواند از پس چنين رخدادهايي برآيد؟

بله. البته ما الان 6 سال است كه داريم همين مساله را فرياد مي‌زنيم. دليل آن هم، همين ماجراي شليك به هواپيما؛ در اين حادثه به خاطر عملكرد واقعا بد بخش اطلاع‌رساني دولت، افكار عمومي به‌ شدت جريحه‌دار شده است. اين اصلا به صلاح دولت و كشور نيست. به نظرم رييس‌جمهور و مقامات ارشد كشور بايد هرچه سريع‌تر به مردم توضيح قانع‌كننده‌اي بدهند و جلوي خطرات احتمالي بعدي را بگيرند.

در عوض رسانه‌هاي آن‌سوي مرزها به خوبي از اين فرصت‌ها براي ضربه زدن به ايران استفاده مي‌كنند.

متاسفانه اين يك واقعيت است. البته واقعيت تلخ ديگر اين است كه نه تنها رسانه‌هاي ما اصلا قدرت رقابت با رسانه‌هاي بزرگ دنيا را ندارند بلكه در بخش رسانه خودمان، خودمان را فلج كرده‌ايم! باور دولتمردان و مديران ارشد كشور ما اين است كه رسانه‌ها بايد هر آنچه مطابق ميل آنهاست را منتشر كنند و كاملا گوش به فرمان باشند! درحالي كه براساس اصول اوليه رسانه‌اي، رسانه و خبرنگاري كه بخواهد مجيزگو و بله‌قربان‌گو و وامدار كسي يا جرياني باشد، اصولا رسانه و خبرنگار نيست!

با تمام اين تفاصيل به عنوان يك فعال رسانه‌اي مي‌توانيد بپذيريد كه رييس‌جمهور يك مملكت از واقعيت چنين مساله‌اي بي‌اطلاع بوده است؟

تاكيد كردم. چه آقاي روحاني خبر داشته باشد و چه خبر نداشته باشد، در هر دو صورت جاي سوال و ابهام دارد! اگر خبر نداشته است كه بايد فكري براي خودش بكند كه چگونه در مملكتي مديريت مي‌كند كه حتي صلاح نمي‌دانند به او گزارش‌هاي محرمانه‌ اينچنيني را بدهند و اگر خبر داشته و سكوت كرده كه واقعا بايد باز هم به حال مردم افسوس خورد و سكوتش قابل تامل است. به هر حال رييس‌جمهور، وظايف و اختياراتي دارد و بايد به مردم پاسخگو باشد. روحاني هم بايد به راي 20 ميليوني مردم احترام بگذارد و به آنها پاسخ دهد. در سال 78 و در ماجراي قتل‌هاي زنجيره‌اي، آقاي خاتمي، رييس‌جمهور دولت اصلاحات بدون اينكه بخواهد از كنار ماجرا بگذرد و با وجودي كه ماجرا ريشه در گذشته عجيب و غريب سال‌هاي قبل از او داشت، مسووليت اين حادثه را پذيرفت و تا آخرين روز هم آن را پيگيري كرد. همين مساله هم باعث شد تا مردم خاطره شيريني از اين اقدام او داشته باشند.

پس دولت بايد در چنين شرايطي چه كار كند؟ منظورم امروز و در شرايط كنوني است ...

همان‌طور كه گفتم بايد از مردم عذرخواهي رسمي كند. بعد هم بايد با مسببين اين حادثه در هر رده و جايگاهي كه هستند برخورد شود. دولت نبايد در مورد اعتبارش كوتاه بيايد. وگرنه اعتماد عمومي جامعه را حقيقتا از دست داده است و خواهد داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون