سيستان‌وبلوچستان رسانه ندارد، رسانه‌اش باشيم
شنبه كه باران در سيستان‌وبلوچستان شروع شد، بسياري نفس در سينه حبس كردند، گروهي به سرعت از خانه بيرون زدند تا خودشان را به اقوام در شهرهاي ديگر برسانند. اما باران همچنان در اين استان مي‌بارد و بسياري از روستاها راه ارتباطي‌شان را از دست داده‌اند. در شبكه‌هاي اجتماعي تصاويري هولناك از سيل منتشر مي‌شود. كاربران توييتر فارسي با داغ كردن هشتگ سيل سيستان‌وبلوچستان تلاش كرده‌اند صداي مردم اين منطقه باشند. آنچه مي‌خوانيد منتخبي از اين توييت‌هاست:
«محصولات كشاورزان دشتياري (اوركي) را سيل برد. ميليون‌ها هزينه كرده بودند برداشت انجام شده بود، وقت فروش بود.»، «به‌رغم هشدارهاي پيش از وقوع سيل مردم همچنان تنها مانده‌اند.»، «تا مي‌تونيد براي كمك به سيل‌زده‌هاي سيستان‌وبلوچستان پول جمع كنيد. ارسال وسيله به اونجا هم هزينه‌بره، هم وقت زيادي مي‌گيره. تو چابهار و زاهدان امكان خريد وجود داره.»، «كي دو ساعت ديگه اطلاعات بيشتري ميده براي كمك»، «سيل در سيستان‌وبلوچستان بحراني است. لطفا صداي ما باشيد. نيروهاي امدادي بسيار كمي مشغول ياري رسوندن اونهم تو اين وضعيت بارش هستند.»، «و سيستان‌وبلوچستان زيبايي كه گرفتار سيل شده الان شديدا به كمك احتياج داره.»، «مي‌دونم سخته به چيز ديگري فكر كردن، ولي مردم سيستان‌وبلوچستان قرباني بي‌صدايي و عدم دسترسي فيزيكي و مجازي شدن، سيل و خشكسالي همزمان رمقشون رو گرفته لطفا صداشون باشيد.»، «سيل در سيستان‌وبلوچستان مردم رو بدجور به دردسر انداخته، بخش مركزي و جنوبي استان درگير سيل مخربي شده. آقايون مسوول يه حركتي بكنيد. خبررساني رسمي به‌شدت ضعيفه اخبار منتشر شده اكثرا غيررسميه.»، «بچه‌هاي زاهدان ميگن آلونك‌هاي شيرآباد رو آب داره مي‌بره. وضعيت در مناطقي از سيستان‌وبلوچستان بحرانيه.»، «صبح نشده خبر كشته‌هاي سيل سيستان‌وبلوچستان رسيد. غم روي غم»، «سيستان‌وبلوچستان رسانه ندارد، برايش رسانه باشيم.»، «روستاي مومان بخش مركزي كنارك سيستان‌وبلوچستان هم تا نيمه زير آب رفت.»، «باغات موز و مناطق مسكوني زرآباد چابهار در سيل ديروز و ديشب سيستان‌وبلوچستان، حداقل يك و نيم متر زير آب رفته است.»، «سيل سيستان‌وبلوچستان قابل پيش‌بيني بود، اما هيچ برنامه‌اي براي آن چيده نشد! از اين تهديد مي‌شد فرصتي ساخت (جمع‌آوري سيلاب) اما نشد حالا هم خانه خرابي سيل زمستان را دارند هم خشكسالي تابستان را!»، «روستاهاي دور از دسترسي هستند كه مردمشون شناسنامه ندارند. هويت ندارند. بعضي‌هاشون اين‌طوريه كه فقط يك نفر مياد شهر مايحتاج رو مي‌خره و بقيه هيچ ارتباطي با دنياي بيرون ندارن. اگه سيل به اونجاها بزنه چي؟»، «آقاي دولت! سيستان‌وبلوچستان رو درياب.»، «سه سال پيش و همزمان با فروريختن پلاسكو سيستان‌وبلوچستان سيل اومد و امسال هم وسط اين فاجعه. همه‌چيز براي اين مردم دست به دست ميده تا بهشون توجه نشه. اين مردم رو وسط مشكلات بي‌شمارشون از ياد نبريم.»، «بخشدار دشتياري گفته راه‌هاي ارتباطي بيش از ۱۰۰ روستا مسدود شده و مردم نيازمند امداد و كمك ويژه هوايي هستند.»، «ميگم آدم خوبه چند بعدي باشه حالا كه در تقديرمون انواع مصيبته و همزمان مياد سرمون، خوب نيست يه بعدي باشيم و خوبه تلاش كنيم در كنار مصيبت سقوط هواپيما نگاهي هم به مصيبت سيل سيستان‌وبلوچستان داشته باشيم.»، «راه‌هاي ارتباطي بيش از ۱۰۰ روستا در منطقه دشتياري چابهار به‌علت سيلاب قطع شده است. بخشدار دشتياري: به پتو، غذا، چادر، دارو و امدادرساني هوايي نيازمنديم.»، «طغيان رودخانه‌هاي فصلي سيستان‌وبلوچستان منجر به سيل شديد شده است. جمعيت پراكنده، كمبود شديد امكانات و زير‌ساخت، خانه‌هاي غيرمهندسي، عدم پوشش‌دهي اينترنت مي‌تواند فاجعه خاموش به همراه داشته باشد و عدم توجه به اين وضعيت فراتر از خطاي انساني است. همه در هر نقشي و تواني كمك كنيم.»، «برخي روستاها تخليه شده؛ اما زندگي‌شان؛ دارايي و كشاورزي‌شان از بين رفته.» و «اين كانكس، اميد، انگيزه و سرگرمي ۲۶ دانش‌آموز روستاي تكل شهرستان رودبار جنوب است؛ سيل گاهي مفهوم توسعه و عدالت را هم با خود مي‌برد.»