حضوري براي منازعات جناحي
به نظر من يكي از دلايل حضور مسوولان در فضاي مجازي، دعواي ميان جناحهاي سياسي است كه واقعا نميدانم در دعواي جناح راست و جناح چپ با ساير جناحها، تكليف مردم چيست و مردم بايد چه بكنند؟ دولت و جناحها، دعوايشان را با يكديگر حل بكنند اما مردم را وارد اين دعوا نكنند و حيثيت ايراني را در دنيا نبرند. امروز 7 الي 8 كشور براي ما چاقو تيز كردهاند و ما را دروغگو خطاب ميكنند و به ايجاد تشنج متهم ميكنند و مسخره ميكنند كه هواپيماي مسافري را با موشك اشتباه ميگيريم. اينجا آن نقطهاي است كه مسوولان بايد با هم به توافق اصولي برسند و تكليفشان را در برابر مردم روشن كنند تا مردم هم بدانند با اينها چه تكليفي دارند.
شما در مجموع حضور زياده از حد بدنه دولت در فضاي مجازي را درست و منطقي ميبينيد؟
به هيچ وجه؛ فضاي مجازي در كشور ما بد شناخته شده. اين فضا براي كارهاي فوري و اطلاعات خيلي مهم است. من هفتهاي يك بار سراغ پيامهاي تصويري دريافتي صفحاتم ميروم و ميبينم 50 درصد اين پيامها تكراري است. ما كاركرد اين فضا را بد متوجه شديم و مسوولان ما هم مثل مردم، كاركرد اين فضا را نميشناسند و به يك ابزار ارتباطي بسيار مهم، به چشم سرگرمي نگاه ميكنند.
در ساير كشورها، معاونان وزرا يا شهرداران تا چه حد در فضاي مجازي حضور و پاسخگويي دارند؟
چند سال قبل، چند نقطه شهر لندن بمبگذاري شد. پليس لندن، به طور مستمر هر دو ساعت يك بار خبرنگاران را جمع ميكرد و يافتههاي تا آن ساعت را با آنها در ميان ميگذاشت. خبرگزاري رويترز و روزنامه گاردين و روزنامه استاندارد هم ساير اطلاعات را از قول يك مقام آگاه دنبال ميكردند. در كشور ما، وزير راه هم در مورد اختلاف ميان ايران و انگلستان اظهارنظر ميكند و امام جمعه يك شهرستان هم در مورد سياستهاي روز اظهارنظر ميكند در حالي كه در دنيا اينطور نيست و وزرا نمايندگان و روحانيون و مسوولان ما هم بايد عادت كنند در عرصه خدمتي و مسووليت و وظايف خودشان حرف بزنند. امروز همه ميخواهند در هر زمينه در فضاي مجازي اظهارنظر كنند. صرفنظر از اينكه تا چه حد اين اظهارات صادق است يا خير، اجازه بدهيم مسوولاني كه فردا بايد امضا كنند و تصميم بگيرند در اين فضا حرف بزنند و آنها هم واقعا با مردم صادق باشند. همه چيز را نميشود از مردم پنهان كرد. دو دهه قبل يك حادثهاي لاپوشاني ميشد و كسي هم نميفهميد ولي امروز چنين كاري اصلا امكان ندارد. اوايل دهه 70 دودي در آسمان تهران مشاهده شد و تكههاي دوده روي سر مردم ميريخت چون يك حوضچه مازوت را آتش زده بودند ولي هيچ كس نفهميد اين چه بود و فقط ما كه در كار خبر بوديم علت اين واقعه را ميدانستيم. آن زمان پنهانكاري ممكن بود ولي الان ممكن نيست. كسي از منشأ سيل شميران با خبر نشد ولي الان پنهانكاري ممكن نيست. شاهد بوديم كه يك نفر يك توييت از سقوط هواپيما نوشت و همين توييت، به سند رسمي محكوميت ما تبديل شد. نميتوانيم مردم را فريب بدهيم و تصور كنيم كه شايد مردم نفهمند، چون مردم ميفهمند و عكسالعملهاي غيرطبيعي و غيرمنتظره نشان ميدهند چنان كه ديديم.
چقدر امكان دارد اين حضور زياده از حد اعضاي هيات دولت و مسوولان در فضاي مجازي، باعث توهين به اعتبار و جايگاهشان شود؟
يقين دارم كه لطمه ميخورند؛ وزير خارجه حتما در اين روزها حرفهاي بيربط و ناسزاي فراوان شنيده. راه ارتباط با مردم، حضور در فضاي مجازي نيست. اين شيوه راضي كردن مردم نيست. شايد ژستي براي آنطرف مرزها باشد كه آن طرفيها هم خيلي بايد بيكار باشند كه براي خواندن اين توييتها وقت بگذارند ولي در داخل كشور احترام و اهميت جايگاه اين آدمها با اين حضور كم ميشود چون نوع پيامهايي كه ميدهند معمولا مورد قبول مردم نيست. مردمي كه از خيلي جاها و خيلي جنبهها لطمه ديدند و بيخبر بودند، به اين حرفها ميخندند و عكسالعملهاي غيرطبيعي از خودشان نشان ميدهند و به نظر من، اين حضور، هيچ جنبه مثبتي ندارد. جنبه مثبت اين است كه براي مردم جديتر كار كنند و واقعا در خدمت مردم باشند. بارها گفتهام، هيچ اشكالي ندارد وزير مملكت ما بنز آخرين مدل سوار شود و در بهترين نقطه شهر خانه داشته باشد و مستخدم داشته باشد، ولي به اندازه شغلي كه دارد، كار هم انجام دهد و به تناسب موهبتي كه از ما مردم ميگيرد، كاركند.