زادروز مارتين لوتر كينگ
مرتضي ميرحسيني
مسالــه تبــعيض نژادي، ميراثي بود كه امريكاييهاي قرن نوزدهم براي نسلهاي بعدي اين كشور باقي گذاشتند و حدود يك قرن بعد از لينكلن همچنان حل نشده باقي مانده بود. پيش از آن سياهان، برده و بخشي از اموال سفيدپوستها بودند و حقوقي نداشتند كه تبعيض در بستر آن معني و مفهوم پيدا كند. از نيمههاي قرن بيستم سفيدپوستها با واقعيت - براي خودشان عجيب - ديگري هم مواجه شدند؛ اينكه اقليت سياهان فقط دنبال حق تحصيل يا استفاده از امكانات عمومي و حتي حق راي نبودند كه ميخواستند دقيقا از همان شخصيت اجتماعي و احترامي برخوردار باشند كه اكثريت سفيدها از آن برخوردار بودند.
اين مبارزه سياهان، در دهه 1960 به پيكار مخالفان جنگ ويتنام پيوند خورد و عملا به ضديت با سياستهاي رسمي دولت ايالات متحده كشيد. چهره محوري اين ميدان كشيشي به نام مارتين لوتر كينگ بود كه در آن مقطع به رهبر، سخنگو و نماد مبارزه مدني در امريكا تبديل شد. وي پانزدهم ژانويه 1929 در آتلانتا، مركز ايالت جورجيا متولد شد. پدر و پدربزرگ او هر دو از رهبران مسيحي آن ايالت بودند و خود وي هم با عشق به عيسي (ع) و آموزههاي اين پيامبر، به تحصيلات ديني روي آورد. به صلحطلبي و پرهيز از خشونت شناخته ميشد و به اذعان خودش، شاگردي از شاگردان مكتب گاندي بود. شخصيتي كاريزماتيك و در سخنراني مهارتي ستودني داشت و هميشه از مساوات ميان همه اعضاي جامعه و شأن انساني سياهان سخن ميگفت و البته اين مساوات و شأن را مطالبه و براي تحقق آن كوشش و مبارزه ميكرد. اواخر دهه 1950 به شهرت رسيد و سال 1964 جايزه صلح نوبل را دريافت كرد. شهرت او آنقدر زياد شده بود كه برخي ديگر از اعضاي ارشد جنبش ـ شايد از حسادت يا شايد هم به درستي ـ ميگفتند كينگ موضوع را شخصي كرده است و بيشتر از اهداف جنبش، به خودش فكر ميكند. واقعا هم كينگ استاد استفاده از رسانهها بود. او و ديگر اعضاي جنبش مدني ميدانستند كه بدون پوشش فراگير رسانهاي و جلبتوجه افكار عمومي و از همه مهمتر برانگيختن احساسات مردم، از تلاشهاي خودشان نتيجهاي نخواهند گرفت. به قول مارك كورلانسكي: «همانند فروافتادن بيخبر درختي در يك جنگل، اگر تظاهرات يا اعتصابي رخ دهد و اين رويداد توسط مطبوعات پوشش داده نشود آيا ميتوان گفت كه اساسا اتفاقي رخ داده است؟» يكي از همفكران كينگ ميگفت: «استفاده ماهرانه از رسانههاي خبري براي آگاه كردن مردم معادل مدرن قلم است و قلم هنوز برندهتر از شمشير است.» راز شهرت كينگ در همين موضوع بود. وي بهار 1968 در ممفيس به قتل رسيد. چندي بعد همفكران كينگ براي زنده نگه داشتن نام و هدف او، نامهاي خطاب به كنگره امريكا نوشتند و نامگذاري روزي به نام اين «مرد بزرگ» را درخواست كردند.
اين نامه حدود دو سال دست به دست شد و نزديك به 6 ميليون نفر آن را امضا كردند. چند سال طول كشيد تا درخواستشان به قانون تبديل شود. اكنون در تقويم امريكاييها، سومين دوشنبه از ماه ژانويه كه معمولا روزي نزديك به روز تولد مارتين لوتر كينگ است تعطيل رسمي محسوب ميشود.