فلسفه براي همه
محسن آزموده
ميانه دهه هفتاد خورشيدي و در پي شكلگيري تدريجي جريان اصلاحات در جامعه از ابتداي اين دهه كه درنهايت در دوم خرداد به لحاظ سياسي ظهور و بروزي عيني يافت، يك اتفاق مهم هم در عرصه فكري و فلسفي جامعه ايران رخ داد، درنتيجه فضاي باز پديد آمده، آثار و نوشتههاي فراواني به فارسي ترجمه شد و جريانهاي فكري متنوعي به علاقهمندان به آثار فلسفي و فرهنگي معرفي شدند. برخي بنگاههاي نشر نيز كه
به درستي حال و هواي جو به وجود آمده را دريافته بودند، به ترجمه و نشر كتابهاي جديد ازجمله مجموعههاي دنبالهدار روي آوردند. يكي از موفقترين اين مجموعهها، سلسله كتابهاي بنيانگذاران فرهنگ امروز بود كه طرح نو منتشر كرد، آثاري كه ترجمه مجموعه موفق past masters (استادان گذشته) هستند كه توسط انتشارات دانشگاه آكسفورد منتشر شده كه اتفاقا برخي از نامآورترين زباندانها و پژوهشگران ايراني آنها را ترجمه كردند. براي مثال عزتالله فولادوند «هگل» نوشته پيتر سينگر و «نيچه» نوشته ج.پ. استرن و «ماكياولي» نوشته كوئنتين اسكينر، احمد سميعي گيلاني «ديدرو» نوشته پيتر فرانس، محمدحسن لطفي «افلاطون» نوشته كارل بورمان، مراد فرهادپور، «بكت» نوشته آ. آلوارز، حسين معصومي همداني «دكارت» نوشته تام سورل، عليمحمد حقشناس «سروانتس» نوشته پيتر ادوارد راسل و «بودا» نوشته مايكل كريدزر و «تولستوي» نوشته هنري گيفورد، محمد قائد «تام پين» نوشته مارك فيلپپ، عبدالله كوثري «ادم اسميت» نوشته د.د. رافائل را ترجمه كردند. دو تا از اين آثار نوشته راجر اسكروتن بود: «كانت» (1376) با ترجمه علي پايا و «اسپينوزا» (1377) با ترجمه اسماعيل سعادت. تا پيش از آن آشنايي فارسيزبانان با كانت و اسپينوزا عمدتا به آثار اصلي ايشان يا كتابهايي تخصصيتر محدود ميشد، مثل «سنجش خرد ناب» كانت با ترجمه ميرشمسالدين اديب سلطاني يا «فلسفه كانت» اشتفان كورنر با ترجمه عزتالله فولادوند و «اخلاق» اسپينوزا با ترجمه محسن جهانگيري. ويژگي دو كتاب اسكروتن اين بود كه علاقهمندان به مباحث فلسفي را با زباني ساده و غيرتخصصي با متفكراني بزرگ و پيچيدهگو آشنا ميساخت. راجر اسكروتن، فيلسوف بريتانيايي (2020-1944) نويسنده اين دو كتاب مختصر و مفيد، يكشنبه 22 دي ماه سال جاري درگذشت. تخصص اصلي او زيباييشناسي و فلسفه سياسي بود و بهطور خاص نقش موثري در گسترش ديدگاههاي محافظهكارانه سنتي داشت. او بين سالهاي 1982 تا 2001 سردبير مجله سياسي محافظهكار «ساليسبوري ريويو» بود و در طول حياتش بيش از 50 كتاب در زمينههاي فلسفه، هنر، موسيقي، سياست، ادبيات، فرهنگ، جنسيت و مطالعات ديني نوشته. او همچنين داستاننويس بود و دو اپرا نوشت. مشهورترين آثار او عبارتند از: «معناي محافظهكاري» (1980)، «زيباييشناسي موسيقي» (1997) و «چگونه يك محافظهكار باشيم» (2014). اسكروتن تنها يك پژوهشگر و استاد دانشگاه نبود و بهطور منظم در رسانههاي همگاني حضور مييافت. غير از دو كتاب مذكور، برخي ديگر از آثارش مثل «متفكران چپ نو» (با ترجمه بابك واحدي)، «درباره سرشت انسان» (با ترجمه ندا رحماني)، «زيبايي» (با ترجمه فريده فرنودفر)، «فلسفه هنر و زيباييشناسي» (با ترجمه يعقوب آژند) و «تاريخ مختصر فلسفه جديد» (با ترجمه اسماعيل سعادتي خمسه) نيز به فارسي ترجمه شدند. اسكروتن بعد از تجربه جنبش مه 1968 دانشجويان به محافظهكاري روي آورد و بين سالهاي 1971 تا 1992 در كالج بريكبك به عنوان استاد زيباييشناسي تدريس كرد. بعد از آن بهطور پاره وقت در برخي دانشگاههاي امريكايي تدريس ميكرد. اسكروتن در طول دهه 1980 به تاسيس شبكههاي آكادميك زيرزميني در اروپاي شرقي زير نظر اتحاد جماهير شوروي كمك كرد و به همين دليل در سال 1998 مدال افتخار جمهوري چك را از واسلاو هاول سياستمدار و نويسنده برجسته و رييسجمهور وقت چك دريافت كرد. اسكروتن در سال 2016 به دليل خدماتي كه به فلسفه و آموزش عمومي كرد، به نشان شواليه نائل شد. از قضا مهمترين اهميت او براي ايرانيان نيز همين ويژگي اوست، متفكري درجه يك كه در روزگاري حساس در كنار نامهاي ديگر نقش موثري در آشنايي فارسيزبانان با فلسفه ايفا كرد.