نگاهي به مخلوق داستاني يو نسبو
هوله؛ سلحشور افسرده جهان رو به تاريكي
عباس كريمي عباسي
هري هوله كارآگاه خسته و افسرده يو نسبو، جنايينويس اديب نروژي است كه از جهاتي به كورت والاندر كارآگاه نويسنده مشهور سوئدي، هنينگ منكل شبيه است و از منظري ديگر به قهرمان سقوطكرده امريكايي متيو اسكادر، مخلوق لارنس بلاك ميماند.
نسبو با اولين حضور هوله در رمان «خفاش» بهطور كامل به شخصيتپردازي او پرداخته و به نظر ميرسد آن زمان در نظر نداشته تا از اين كاراكتر در داستاني ديگر استفاده كند چرا كه خواننده با خواندن اين رمان به صورت كامل با شخصيت او آشنا ميشود: يك كارآگاه دايره جنايي كه بر اثر مصرف الكل هنگام انجام وظيفه باعث مرگ همكار و فلج شدن دايم يك نوجوان ميشود و سايه اين گناهان نه چندان قديمي، همواره بر سر زندگي و به ويژه كابوسهاي مدام شبانه او سنگيني ميكند. هوله فكر ميكند سايه مرگي كه او را دنبال ميكند با نزديك شدن به هر آدمي بر سر او ميافتد و با از دست دادن معشوق و دوست و آشنا در گذشته، تبديل به انساني جامعهگريز ميشود كه نگاهي سياه به زندگي دارد و اين شاكله اصلي شخصيتهاي رمان سياه از آغاز تاكنون است. اين موضوع باعث ميشود تا انساني بيعاطفه، منزوي و بيتفاوت نسبت به جامعه و مردم به نظر برسد اما حقيقت وجودي او اين است كه عليرغم همه اينها، هوله انساني حقيقتجو تا پاي جان است و شرافت ذاتي و وجدان فردي او اجازه نميدهد كه به جبران اشتباهاتش
فكر نكند.
او در «خفاش» به استراليا ميرود تا به پرونده قتل يك دختر نروژي بپردازد و وقتي به دليل هوش سرشاري كه دارد به حقايقي خارج از پرونده برميخورد و قربانيان مشابهي را پيدا ميكند دست به جستوجوي قاتلي سريالي ميزند. پرونده به بنبست ميرسد و پليس نروژ ميخواهد كه او برگردد و پليس سيدني نيز همين درخواست را ميكند اما او كه از بدو ورود الكل را كنار گذاشته تا در هوشياري كامل به حل پرونده برسد با هزينه شخصي و سماجتي كه دارد تا پيدا كردن قاتل و اجراي عدالت پيش ميرود و بارها در خطر مرگ قرار ميگيرد.
جدا از پيرنگ جذاب، گرهافكنيهاي به موقع، گرهگشاييهاي غيرمنتظره و توالي متناسب رويدادها، هري هوله يك شخصيت ادبي دنياي داستاني است. نسبو فقط حادثهآفريني نميكند و با قوت قلمي كه دارد دست به آفرينشهاي ادبي جذابي ميزند كه در لايههاي نقدهاي اجتماعي و سياسي قرار ميگيرد. انتقاد از قدرت بينظارت، نژادپرستي، استثمار انسان و حتي توليدات هاليوودي و سينمايي كه گاه تا حد جعبه احمقها (تلويزيون) افول پيدا ميكند در جاي جاي داستان به چشم ميخورد. جايي در داستان، رييسپليس سيدني براي هوله درددل ميكند كه پدرش مرتب براي جنگها و كشتار انسانهايي ميرفته كه حتي با استراليا هممرز نبودهاند و مساله تاريخي گناه پدران و تاوان فرزندان را عنوان ميكند كه از موثرترين بيانيههاي ضدجنگ در جهان ادبيات است. از سويي داستان مملو از افسانههاي جذاب استراليايي است كه نسبو از طريق آنها و از زاويه ديد هوله، به تشكيك ذهني حقيقت و مجاز در دنياي واقعي و خيالات ميپردازد.
هري هوله غير از «خفاش» در دوازده رمان ديگر نسبو حضور دارد و تنها وقايع سه رمان در نروژ روي ميدهد. رمان دوم او «خانهخزها» يا همان «سوسكها» نام دارد و رويدادهايش در تايلند اتفاق ميافتند. در اين داستان نيز هوله در پي يافتن قاتلي به بانكوك ميرود و با كارآگاه زني همراه ميشود كه از منظر طبقه اجتماعي و برخي خصوصيات اخلاقي شباهت زيادي به خودش دارد. نسبو از طريق قرار دادن هوله در يك طبقه اجتماعي متوسط رو به پايين كه بايد بتواند روي پاي خودش بايستد، نقد شديدي به سرمايهسالاري ميكند و اينجاست كه خواننده ادبيات جنايي، ذهنش به والاندر هنينگ منكل كشيده ميشود و جناياتي كه بر پايه سوءاستفاده از موقعيت اجتماعي يا سياسي و توسط طبقه بالاي جامعه روي ميدهند.
اگر روزگاري سم اسپيد رند اما قانونمند دشيل همت و فيليپ مارلوي دلزده و شريف ريموند چندلر قهرمانان دنياي نوآر ادبيات نوين محسوب ميشدند و امثال لو آرچر، كارآگاه باوجدان و انساندوست اما اخراجي از نيروي فاسد پليس راس مكدانلد پا جاي پاي آنها گذاشتند دنياي ادبيات جدي جنايي امروز شاهد تولد هري هوله، متيو اسكادر، لئو ماله، كارل سهير و نظاير آنها قهرمانان خسته، افسرده، تنها، منزوي و غيرقابل درك از منظر مردم معمولي به عنوان قهرمانان نوين رمان سياه هستند كه غير از اين نيمه تاريك صفات پسنديدهاي چون فسادناپذيري، حقيقتجويي، مبارزهطلبي و عدالتخواهي دارند.
در يك نگاه كلي هري هوله حاصل نگاه دقيق، ژرف، اديبانه و حتي نااميد از اصلاح جهان ديوانهوار امروز يو نسبو در مواجهه با جامعه و جهاني است كه در آن زندگي ميكند. دنيايي مملو از منحرفان، سودجويان، قاتلان و حتي استعدادهاي منكوب شدهاي كه «خفاش» محملي براي سرگشايي عقدههاي پنهان آن با رويكردي ادبي و جذاب بوده و در اين بين يكي از بهترين كاراكترهاي ادبي جهان در ژانر جنايي معمايي با رويكرد كارآگاهي متولد شده است.