تحولات عراق
در چنين شرايطي تصميم به ترور سردار سليماني علاوه بر معرفي ترامپ به عنوان يك رييسجمهور خاص و متفاوت، در داخل امريكا نيز ميتوانست با كسب اعتبار براي او پاسخي باشد نسبت به برخي انتقادات نسبت به رويكرد منفعلانهاش در قبال تهديد عليه منافع ايالاتمتحده امريكا. تا اينجاي كار به نظر ترامپ توانسته به آنچه در سر داشت دست پيدا كند اما آنچه ميتوانست برنامههاي او را با مانع مواجه كند پاسخ همهجانبه ايران به عمليات نظامي امريكا در فرودگاه بغداد و اجتنابناپذير شدن ورود امريكا به يك جنگ جديد است، به همين خاطر ترامپ و ديگر تصميمگيرندگان نظامي دولت او، پس از ترور قاسم سليماني سعي كردند با تحركات نظامي و تغيير در آرايش نظامي خود در منطقه تا حد امكان نسبت به انجام اقدام گسترده و تلافيجويانه جمهوري اسلامي ايران، ايجاد بازدارندگي كنند. صحبتها و توييتهاي ترامپ مبني بر هدف قرار گرفتن مراكز حساس و حتي فرهنگي ايران و ارسال پيام به رهبران ايران از طريق سفارت سوييس در تهران نيز در همين چارچوب قابل تحليل است، بههمين دليل نگارنده بر اين باور است كه ترامپ باوجود انجام اقدام تنشزايي چون ترور يك مقام نظامي ج.ا.ا نسبت به ايجاد شرايطي كه ورود امريكا به جنگ با ايران را اجتنابناپذير كند نيز نگران بوده، چراكه ورود به يك جنگ احتمالا قادر به تقويت انتقادات داخلي نسبت به او خواهد شد و اين چيزي نيست كه بتواند در روند استيضاح و انتخابات به ياري ترامپ بيايد. در طرف مقابل نيز ج.ا.ا همانطور كه بارها ازسوي مقامات رسمي خود تاكيد داشته است به دنبال جنگ با امريكا نيست در يك پاسخ كنترل شده و حساب شده ضمن هدف قرار دادن پايگاه نظامي عينالاسد يعني همان پايگاهي كه پهپاد شليككننده به خودروي سردار سليماني از آن برخاسته بود و نمايش توانايي خود در ايجاد تهديد براي منافع امريكا در منطقه، عملا شرايط را به سمتي هدايت كرد كه از امكان وقوع يك جنگ ميان دو طرف جلوگيري شود.
تحت چنين شرايطي در مورد پيشبيني وضعيتي كه در آينده ميتواند ميان دو طرف رخ دهد باتوجه به اتفاقات يك هفته اخير سه ديدگاه وجود دارد؛ يك ديدگاه بر اين باور است كه مجموعه شرايطي كه طي روزهاي اخير از زمان ترور قاسم سليماني تا زمان سخنراني دونالد ترامپ پس از حمله موشكي ايران شاهد آن بودهايم ما را به اين نتيجه ميرساند كه دو طرف به توقف تنشها در همين سطح رضايت دادهاند. ديدگاهي ديگر معتقد است كه شرايط شكل گرفته ميان ايران و امريكا قادر خواهد بود كه
دو طرف را وارد يك فرآيند مذاكره و گفتوگو پيرامون مشكلات موجود كند و نهايتا عدهاي هم بر اين باور هستند كه هر چند كه ممكن است شاهد متوقف شدن روند افزايشي تنشها ميان
دو طرف باشيم اما اين به معناي توقف تنشها ميان ايران و امريكا نخواهد بود و باتوجه به عبور دو طرف از خطوط قرمز يكديگر هر لحظه امكان به وجود آمدن شرايط جديدي ميان آنها و اوجگيري دوباره تنشها وجود دارد. اينكه
كدام يك از اين پيشبينيها به وقوع خواهد پيوست و كدام يك در جهت منافع ايران خواهد بود موضوع بررسي يادداشت حاضر نيست. اما آنچه در رابطه با رخدادهاي جديد با اطمينان بيشتري ميتوان گفت تاثيري است كه اين شرايط بر دولت آينده عراق از يكسو و وضعيت ايران و امريكا در اين كشور از سوي ديگر برجاي خواهد گذاشت. استعفاي نخستوزير و رييسجمهور عراق اين كشور را در شرايط بسيار خاصي قرار داده است. در كنار اين مساله اعتراضات و اختلافات داخلي در سطح جامعه و نيروهاي سياسي عراق، حضور و تاثير كشورهاي متعدد در روند سياسي اين كشور از تركيه گرفته تا روسيه و قطر و عربستان و اسراييل و امريكا و ايران، وضعيت بسيار پيچيدهاي را در اين كشور ايجاد كرده است. در اين ميان اولين بازتاب اقدام نظامي امريكا عليه سردار قاسم سليماني و ابومهدي المهندس، تصويب طرحي در پارلمان عراق مبني بر خروج نيروهاي خارجي (امريكا) از عراق است. همين مساله به خودي خود ميتواند بر پيچيدگي تحولات عراق بيفزايد، بهويژه اگر به اين مساله توجه داشته باشيم كه نمايندگان سني و كرد تاحدود زيادي موافق با طرح موردنظر نيستند. قطعا ج.ا.ا به آنچه در عراق ميگذرد واقف است اما سوال اينجاست كه ايران در شرايط شكل گرفته ميان خود و امريكا و همچنين تاثيرات اين شرايط بر سياست و جامعه عراق بهويژه در زمانه فقدان سردار سليماني كه نقش بسيار مهمي در جامه عمل پوشاندن به راهبردها و سياستهاي ايران در عراق داشته است چه برنامهاي براي حفظ منافع خود در عراق در پيش خواهد گرفت. شايد بتوان گفت تحولات ماههاي آينده عراق مشخصكننده و تعيينكننده روابط آينده ميان ايران و امريكا خواهد بود.